تلاش برای تشخیص تفاوت بین رفتارهای مورد انتظار و آنچه ممکن است نشانه های یک بیماری روانی باشد، همیشه آسان نیست. هیچ آزمایش آسانی وجود ندارد که بتواند به کسی بفهماند که آیا بیماری روانی وجود دارد یا اینکه اعمال و افکار ممکن است رفتارهای معمول یک فرد یا نتیجه یک بیماری جسمی باشد.
تغییرات خلقی شدید، از جمله «بالا بودن» غیرقابل کنترل یا احساس سرخوشی
احساس تحریک پذیری یا عصبانیت طولانی یا قوی
پرهیز از دوستان و فعالیت های اجتماعی
در درک یا ارتباط با افراد دیگر مشکل دارد
تغییر در عادات خواب یا احساس خستگی و کم انرژی
تغییر در عادات غذایی مانند افزایش گرسنگی یا بی اشتهایی
تغییرات در میل جنسی
مشکل در درک واقعیت (هذیان یا توهم، که در آن فرد چیزهایی را تجربه و حس می کند که در واقعیت عینی وجود ندارند)
ناتوانی در درک تغییرات در احساسات، رفتار یا شخصیت خود ("عدم بینش" یا آنوسوگنوزیا)
استفاده بیش از حد از موادی مانند الکل یا مواد مخدر
چندین بیماری جسمی بدون دلایل واضح (مانند سردرد، معده درد، "درد و درد" مبهم و مداوم)
فکر کردن به خودکشی
ناتوانی در انجام فعالیت های روزانه یا مدیریت مشکلات و استرس های روزانه
ترس شدید از افزایش وزن یا نگرانی از ظاهر
شرایط سلامت روان نیز می تواند در کودکان خردسال شروع به ایجاد کند. از آنجا که آنها هنوز در حال یادگیری نحوه شناسایی و صحبت در مورد افکار و احساسات هستند، بارزترین علائم آنها رفتاری است. علائم در کودکان ممکن است شامل موارد زیر باشد:
تغییرات در عملکرد مدرسه
نگرانی یا اضطراب بیش از حد، به عنوان مثال دعوا برای اجتناب از خواب یا مدرسه
رفتار بیش فعال
کابوس های مکرر
نافرمانی یا پرخاشگری مکرر
کج خلقی های مکرر
از کجا کمک بگیریم
اگر شما یا کسی که می شناسید به کمک نیاز دارید، از تماس گرفتن نترسید. یادگیری هر چه می توانید در مورد سلامت روان اولین قدم مهم است.
ازدواج میتواند مسیر دشواری برای پیمایش باشد و بسیاری از زوجها اغلب به کمی کمک متخصص نیاز دارند. اگر شما و شریک زندگیتان تصمیم گرفته اید اولین جلسه درمانی خود را با یک مشاور ازدواج واجد شرایط رزرو کنید ، احتمالاً اعصاب شما را به دنبال خواهد داشت. هدف این راهنما این است که تجربه مشاوره ازدواج یا رابطه زناشویی را برای زوجها کمی کمتر دلهرهآور کند و نکات مفیدی را برای موفقیت در اختیار شما قرار دهد.
نکته 1: مطمئن شوید که شما و همسرتان متعهد به مشاوره ازدواج هستید
ثابت شده است که درمان برای زوج هایی که در یک رابطه عاشقانه قرار دارند و مجموعه ای از چالش ها و کشمکش های روابط را تجربه می کنند بسیار مفید است. در حالی که انتخاب درمانگر مناسب اولین قدم عالی است، زوج هایی که متعهد هستند بیشترین شانس موفقیت را دارند.
بسیار متداول است که یکی از زوجین متعهدتر به فرآیند زوج درمانی باشد. با توجه به ننگ اجتماعی پیرامون آن، این قابل درک است. با این حال، برای اینکه مشاوره ازدواج واقعا موثر باشد، هر دو طرف باید تلاش کنند. اگر همسرتان تمایلی به درمان ندارد، باید به نگرانیهای او گوش دهید، اما همچنین به او کمک کنید تا اهمیت کاری که انجام میدهید را تشخیص دهد.
زندگی زناشویی شما یک شبه تغییر نمی کند، اما تعهد به شما کمک می کند تا از جلسات درمانی خود بیشترین بهره را ببرید و بهترین شانس را برای موفقیت در دراز مدت به رابطه تان می دهد.
نکته 2: برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی در مورد رابطه خود با درمانگر خود آماده شوید
باز بودن با احساسات خود یکی از سخت ترین بخش های مشاوره خواهد بود. قبل از اولین جلسه مشاوره زوجین، می تواند مفید باشد که هر روز چند دقیقه به احساس خود فکر کنید. درون نگری راهی عالی برای تشخیص خشم، ناامیدی و سایر احساساتی است که ممکن است در مورد رابطه خود سرکوب کرده باشید. بسیار سودمند خواهد بود اگر این احساسات به راحتی در هنگام مراجعه به مشاور زوجین خود در دسترس باشند و می توانند به شما در پیشرفت سریعتر کمک کنند.
درک این نکته مهم است که زوج درمانی فضای امنی برای صحبت در مورد مشکلات شما به عنوان یک زوج است و درمانگر شما برای کمک به شما و شریک زندگی شما وجود دارد، نه قضاوت.
نکته 3: مشکلات خود را با هم مشخص کنید
در صورت امکان، شما و همسرتان باید قبل از اولین قرار ملاقات، در مورد مشکلات رابطه ای که با آن مواجه هستید صحبت کنید. شما باید از این برای تعیین هدف خود از مشاوره ازدواج استفاده کنید. این به شما کمک می کند تا پیشرفت خود را پیگیری کنید.
در اینجا لیستی از سوالات مربوط به رابطه وجود دارد که ممکن است زوجین بخواهند با هم در مورد آنها صحبت کنند:
اهداف مشترک ما به عنوان یک زوج چیست؟
آیا باید سبک تعارض خود را اصلاح کنیم؟
آیا باید روی مهارت شنیداری خود کار کنیم؟
آیا در رابطه با صمیمیت عاطفی یا ابراز عشق مشکلی داریم؟
آیا ما نسبت به یکدیگر بدرفتاری می کنیم؟
ما اغلب از چه نوع مسائلی اجتناب می کنیم؟
بسیار مهم است که مطمئن شوید این یک مکالمه سازنده و آرام است. در صورت بروز اختلاف، منتظر بمانید تا مشاور ازدواج در اولین قرار ملاقات به شما در برقراری ارتباط کمک کند. زوج درمانگران برای هدایت این مکالمات دشوار آموزش دیده اند. یک مشاور زوجین به شما کمک می کند تا در مورد سبک های ارتباطی مختلف خود بیاموزید، که به مرور زمان نحوه ارتباط شما با یکدیگر را بهبود می بخشد.
نکته 4: اعتماد به یک دوست را در نظر بگیرید
اگرچه ضروری نیست، اما اگر احساس می کنید به حمایت بیشتری نیاز دارید، ممکن است مفید باشد که در مورد مشاوره ازدواج با یک دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده صحبت کنید. داشتن شخص دیگری که بتوانید آشکارا با او صحبت کنید، به غیر از یک درمانگر در طول مشاوره زوجین، برای سلامت روان مهم است. اغلب این کمتر در مورد دریافت مشاوره و بیشتر در مورد ایجاد روابط سالم با دوستان / خانواده، خارج از ازدواج شما است. با این حال، به یاد داشته باشید که این بهانه ای برای شایعه پراکنی در مورد رابطه شما یا بی احترامی به حریم خصوصی شریک زندگی تان نیست.
همانطور که گفته شد، برای اینکه مشاوره ازدواج به رابطه شما کمک کند، کار زیادی هم از طرف شما و هم از طرف همسرتان لازم است. این ممکن است شما را از منطقه راحتی خود خارج کند. شما باید از نظر عاطفی باز شوید، تغییرات مثبتی را در ازدواج خود اعمال کنید و به یکباره روی خودتان کار کنید. این اغلب در تضاد با غرایز طبیعی شماست و احتمالاً گاهی اوقات طاقت فرسا خواهد بود. اکنون باید کمی وقت بگذارید تا متوجه شوید که پذیرش این خطرات برای پیشرفت در ازدواج شما ضروری است.
نکته 6: مراقبت از خود را تمرین کنید
مشاوره زوجین اولین قدم عالی برای کمک به ازدواج شما است، اما می تواند از نظر عاطفی نیز مضر باشد. کاوش در مسائل زناشویی هرگز آسان نیست، به خصوص زمانی که برای اولین بار با مشاوره ازدواج شروع می کنید. در صورت امکان، برنامه ریزی کنید تا پس از اولین قرار ملاقات، یک روز آسان داشته باشید. کاری را انجام دهید که شما را خوشحال می کند، دور از شریک زندگی تان، تا بتوانید مدتی را برای فکر کردن و تجدید قوا اختصاص دهید. اگر هیچ بهبودی را تجربه نکردید، در مورد جلسات درمانی فردی با زوج درمانگر خود صحبت کنید.
مشاوره ازدواج می تواند یک فرآیند درمانی دشوار باشد اما قطعاً ارزش مزایای بالقوه را دارد. می تواند به شما کمک کند تا مسائل و اختلافات گذشته را حل کنید و همسر/شوهر خود را بهتر درک کنید. یک ازدواج سالم کلید یک زندگی شاد است، اما این نیاز به زمان و تلاش دارد. امیدواریم این راهنما باعث شود که شما برای سفر پیش رو کمی آمادگی بیشتری داشته باشید.
توجه: لطفاً اگر شریک زندگی شما درگیر تهدیدات عاطفی یا فیزیکی یا سوء استفاده از شما یا فرزندانتان است، فوراً کمک بخواهید. همیشه باید ایمنی خود را در اولویت قرار دهید.
همه ما می دانیم که روابط عاشقانه کار سختی است. مانند خودروها، آنها به نگهداری منظم نیاز دارند تا به خوبی کار کنند. بنابراین اگر مشکلی وجود دارد، میخواهید فوراً موارد را تعمیر کنید تا از عوارض بعدی جلوگیری کنید.
اغلب ما می توانیم برخی از تعمیرات اساسی و تعمیرات را خودمان انجام دهیم. در موارد دیگر، رفتار درمانی برای زوج ها با کمک یک متخصص دارای مجوز ممکن است بهترین گزینه برای رابطه باشد. مشاوره زوجین بر بهبود رضایت از رابطه و حل تعارض بین زوجین تمرکز دارد. چه از طریق زوج درمانی حضوری و چه آنلاین ، هدف نهایی مشاور کمک به ایجاد یک رابطه سالم و حل مشکلات احتمالی است.
زوج درمانی چیست؟
زوج درمانی نوعی روان درمانی است (همچنین به عنوان گفتار درمانی شناخته می شود). یک درمانگر دارای مجوز با تجربه بالینی - اغلب یک درمانگر ازدواج و خانواده دارای مجوز (LMFT) - با زوج هایی در روابط عاشقانه کار می کند.
زوج درمانی جایی است که یک متخصص به حل مشکلات کمک می کند، فارغ از اینکه چقدر بزرگ یا کوچک است. زوجها میتوانند عادتهایی ایجاد کنند که در طول زمان تغییر میکنند و دیگر برایشان کارساز نیست. حل مشکلات به خودی خود غیرقابل حل به نظر می رسد.
در طول درمان، شرکا بینشی نسبت به رابطه خود به دست می آورند، تعارض را حل می کنند و با استفاده از مداخلات درمانی مختلف، رضایت از رابطه را بهبود می بخشند. اگرچه تکنیکهای مشاوره روابط رفتاری بسته به تجربه درمانگر و نیازهای زوجین میتواند متفاوت باشد، اکثر آنها شامل عناصر کلی زیر است:
تمرکز بر یک مشکل خاص (یعنی مشکلات جنسی، اعتیاد به اینترنت، صمیمیت، حسادت)
مشارکت فعال بهعنوان زوجدرمانگر با این رابطه بهعنوان یک رابطه برخورد میکند، نه همه بهطور جداگانه
مداخلات مبتنی بر راه حل و تغییر محور در اوایل درمان
تعیین دقیق اهداف
آیا زوج درمانی ارزش زمان و تلاش را دارد؟ مطالعات نشان می دهد که هست. تحقیقات انجام شده توسط انجمن ازدواج و خانواده آمریکا نشان داد که بیش از 97 درصد از زوج های مورد بررسی معتقدند که از زوج درمانی کمک مورد نیاز خود را دریافت کرده اند. علاوه بر این، 93 درصد از زوجها گفتند که درمان ابزارهای مؤثرتری برای مقابله با تعارض به آنها میدهد.
انتظار چه چیزی در زوج درمانی
اکثر زوج ها با درک بیشتر از الگوهای ارتباطی خود و مهارت های لازم برای برقراری ارتباط موثر و حل مشکل با شریک زندگی خود، از جلسه درمانی دور می شوند. مطمئن نیستید از درمان چه انتظاری دارید؟ ما این روند را برای شما شکستیم.
شروع کردن
به طور معمول، اولین جلسه مشاوره با سوالات مصاحبه استاندارد در مورد تاریخچه رابطه شروع می شود. شما احتمالاً به خانواده منشأ، ارزشها و پیشینه فرهنگی هر یک از شریکها نیز توجه خواهید کرد. درمانگر یا مشاور ازدواج ممکن است در صورت لزوم از جلسات اولیه برای مداخله در بحران استفاده کند.
یک درمانگر همچنین ممکن است شروع به شناسایی مسائلی کند که در طول درمان مورد توجه قرار می گیرد. این یک راه موثر برای تعیین اهداف درمانی و ساختار هر جلسه مشاوره است.
جلسات در حال انجام
در طول درمان، درمانگر به شما کمک میکند تا بینشی در مورد پویاییهایی که باعث ایجاد مشکلات در رابطه شما میشود، به دست آورید. آنها شما و شریک زندگیتان را راهنمایی می کنند تا نقش خود را در تعاملات ناکارآمد درک کنید. این بینش بیشتر در مورد مسائل و پریشانی رابطه به تغییر نحوه درک شما از رابطه و یکدیگر کمک می کند.
تمرینات زوج درمانی در خارج از جلسات
اگرچه کسب بینش مهم است، یکی دیگر از جنبه های حیاتی زوج درمانی شامل تغییر رفتار است. زوجدرمانگران اغلب تکالیف خانگی را به شرکای خود اختصاص میدهند تا بتوانید مهارتهایی را که در درمان میآموزید در تعاملات روزمره خود به کار ببرید.
مزایای زوج درمانی
زوج درمانی می تواند راهی قدرتمند برای تغییر مسیر رابطه شما باشد تا هر دو طرف بتوانند در رابطه شاد، رضایت بخش و راضی باشند. سایر مزایای زوج درمانی عبارتند از:
مهارت های ارتباطی بهبود یافته : یاد بگیرید که چگونه به روش های سالم تر ارتباط برقرار کنید.
پیوند تقویت شده : وقتی پیوند شما قوی است، احساس می کنید بخشی از یک تیم هستید. شما می توانید با حمایت شریک زندگی خود احساس قدرت کنید و قادر به انجام هر کاری که پیش روی شماست را دارید.
اعتماد ایجاد کنید (یا بازسازی کنید) : اعتماد برای یک رابطه سالم ضروری است. خواه شکست خورده باشد یا به سادگی در سطح عمیقی که میخواهید با هم ارتباط نداشته باشید، درمان متمرکز بر عاطفه میتواند به شما در ایجاد یا بازیابی اعتماد به یکدیگر کمک کند.
یک رابطه پویا بهتر (در زمان کمتر) پیدا کنید : تلاش برای "تعمیر" چیزها به تنهایی می تواند خسته کننده، استرس زا و اغلب وقت گیر باشد. یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا رابطه خود را در مدت زمان کمتری نسبت به زمانی که طول می کشد بهبود بخشید، اگر خودتان سعی کنید این روند را طی کنید.
در زوج درمانی، افراد می توانند یاد بگیرند که به طور موثر ارتباط برقرار کنند، مالکیت خود را در دست بگیرند، در مورد آنچه که به رابطه می آورند فکر کنند و برای سطوح بالاتری از صمیمیت به هم نزدیک شوند.
در CAWB، ما درک می کنیم که هر رابطه منحصر به فرد است، و نیازمند رویکردهای شخصی برای رسیدگی موثر به نیازها و مسائل مختلفی است که زوج ها با آن مواجه هستند. با ادغام روشهای تثبیتشده مانند اصول گاتمن و درمان متمرکز بر عاطفی (EFT) با برنامههای مراقبتی مناسب ، به زوجها کمک میکنیم پیوند خود را دوباره کشف کنند و ارتباط عاطفی خود را تقویت کنند.برای مشاوره ازدواج در تهران با گروه ویان تماس بگیرید
درمان شخصی برای هر رابطه منحصر به فرد
متخصصان سلامت روان ما از نزدیک با هر یک از زوجین همکاری می کنند تا یک برنامه سفارشی ایجاد کنند که به چالش ها و آرزوهای منحصر به فرد آنها می پردازد. با این حال، برای اینکه جلسات زوج درمانی موثر واقع شود، هر دو طرف باید:
تعهد : بسیاری از زوجها زوجدرمانی را آخرین تلاش میدانند، که انجام همه جانبه و متعهد شدن به فرآیند را بیش از پیش مهم میکند. و حتی اگر درمان اولین تلاش شما برای نجات رابطه باشد، هر دو طرف باید بهترین تلاش خود را به کار گیرند.
ذهن باز باشید : اگر تجربه ای در مورد درمان ندارید، معمول است که نسبت به درمان شک داشته باشید. همچنین رایج است که در مورد اینکه مشکلات یا مسائل خاص شما برای غلبه بر آن خیلی بزرگ هستند، شک دارید. در حالی که هیچ تضمینی در زندگی وجود ندارد، زوج درمانگران نشان داده اند که بیشتر مسائل رابطه قابل حل هستند. تغییر واقعی نیاز به یک ذهن باز دارد.
تکالیف خود را انجام دهید : در طول جلسات خود، درمانگر شما به تسهیل ارتباط محترمانه و مؤثر کمک می کند و ابزارهایی را در اختیار شما قرار می دهد تا نتایج یکسانی را در خانه به دست آورید. اما این به شما بستگی دارد که از این ابزارها در خانه استفاده کنید. رابطه شما هر سه شنبه از ساعت 4:15 تا 5:00 بعدازظهر "تثبیت" نخواهد شد، این مشکل از طریق کاری که هر دوی شما در زمان خود انجام می دهید برطرف می شود. هدف درمان این است که یاد بگیرید چگونه موانع و تعارضاتی را که در زندگی روزمره بیرون از مطب درمانگر به وجود می آیند، عبور دهید.
مراقبت سفارشی در یک محیط حمایتی
سفر هر زوج از طریق درمان توسط برنامه های مراقبت فردی پشتیبانی می شود که ممکن است شامل موارد زیر باشد:
مشاوره قبل از ازدواج و ازدواج : از زوج هایی که قصد ازدواج دارند تا کسانی که سال ها ازدواج کرده اند، جلسات ما برای ارتقای درک عمیق تر و حل مسائل اصلی طراحی شده است.
گزینههای آنلاین درمانی : با شناخت برنامههای شلوغ و نیازهای متنوع زوجهای مدرن، گزینههای مشاوره آنلاین انعطافپذیری را ارائه میدهیم که به زوجها این امکان را میدهد تا از راحتی در خانه خود به درمان بپردازند.
ایجاد پیوندهای قوی تر با هم
زوجها و مشاوران ازدواج ما به هر یک از زوجها کمک میکنند تا راه خود را به آغوش یکدیگر بیابند، و روابط آشفته را به شراکتهای پر رونق پر از عشق و درک تبدیل کنند. چه با زمان سختی روبرو هستید یا فقط به دنبال تقویت رابطه خود هستید، ما اینجا هستیم تا در هر مرحله از شما حمایت کنیم. با ما تماس بگیرید !
زوج درمانی برای هر زوج یکسان نخواهد بود، زیرا هر شراکتی مسائل مختلفی را در جلسات آنها به همراه خواهد داشت. می توانید انتظار داشته باشید که با ترکیبی از جلسات انفرادی و زوجی شروع کنید که تاریخچه رابطه شما را مشخص می کند، شما به عنوان یک فرد چه کسی هستید و چه کسی با هم هستید. مونک، که دکترای خود را در علوم روابط و تحقیق در مورد چگونگی کارآمد کردن روابط انجام داد، گفت: اما برخی از مهارتهای مشترک در ریشه همه زوجدرمانی وجود دارد.
او بیشتر بر اهمیت کار پیشگیری و «حفظ رابطه» یا ایجاد مهارتهایی برای برقراری ارتباط یا حل تعارضات قبل از بروز هر گونه مشکل بزرگ تمرکز میکند. Monk گفت: "تعمیر و نگهداری" رابطه "چه کاری باید انجام داد" در مراحل اولیه یک رابطه برای حفظ سلامت و عملکرد آن، مانند اینکه ماشینی را برای تعویض منظم روغن آن بیاورید.
مونک نشان داده است که ارتباط خوب یا ضعیف زوج ها بعداً با کیفیت رابطه آنها مرتبط است و ارتباط ضعیف به جدایی افراد مرتبط است. تحقیقات در مورد آموزش زوجین با بودجه فدرال نشان داد که زوجهایی که مشاوره قبل از ازدواج انجام میدهند، در صورت بروز مشکلات، زودتر به دنبال کمک هستند.
هیرشفلد گفت که یک زوج درمانگر نباید هیچ تصور قبلی از این که چه اتفاقی باید برای رابطه بیفتد داشته باشد. اما کار Monk نشان داده است که روابط دوباره، دوباره برای سلامت روان شما عالی نیستند . مراجعه به یک زوج درمانگر می تواند به افراد کمک کند تا بفهمند چگونه مشکلات خود را حل کنند یا تصمیم بگیرند برای همیشه از هم جدا شوند. برخی از افراد از طریق زوج درمانی یاد میگیرند که این رابطه کارساز نخواهد بود، سپس یک محیط امن و حمایتکننده برای کار کردن به معنای آن دارند. هیرشفلد در واقع زوج درمانی بود که من با سابقم پیشش رفتم و در نهایت از هم جدا شدیم.
زوج درمانی حتی اگر رابطه ادامه پیدا نکند مفید است. برای بسیاری از افراد، مسائلی که در یک رابطه پیش میآیند، سرشان را در رابطه با دیگران بالا میبرد: با شرکای آینده، اعضای خانواده، روسا یا دوستان. "چرا اکنون روی آن چیزها کار نکنیم؟" مونک گفت.
در یک زوج درمانگر باید به دنبال چه چیزی باشم؟
امبر ونوم، دانشیار زوج درمانی و خانواده درمانی، گفت: یافتن فردی که واقعاً در زمینه زوج درمانی آموزش دیده باشد، مهم است. این با رواندرمانی فردی متفاوت است، زیرا این فرآیند فقط مربوط به دو نفر نیست، بلکه پویایی بین آنها نیز هست. هنگامی که ما در نظر می گیریم که از نظر ذهنی چقدر خوب عمل می کنیم، اغلب احساس خود را به صورت فردی در نظر می گیریم. برای زوج ها و خانواده درمانگران، سلامت روان رابطه ای است.
مانند زمانی که به دنبال یک درمانگر فردی هستید، فردی را پیدا کنید که هم شما و هم شریکتان احساس ارتباط با او را داشته باشید و بتوانید اعتماد خود را برای بازتاب دادن پویایی شما به شما احساس کنید. نقش آنها این نیست که به عنوان احیای اضطراری برای رابطه شما خدمت کنند. زوج درمانی باید مانند معاینه فیزیکی سالانه یا قرار ملاقات تمیز کردن دندان در نظر گرفته شود. کوردووا گفت: «ماهیت پیچیده بودن در یک رابطه مداوم و نزدیک با یک انسان دیگر در نهایت برای هر یک از ما بیش از حد است که بخواهیم به تنهایی از آن مراقبت کنیم.»
برخلاف اعمال مذهبی معمولی، رفتار دقیق معمولاً از قوانین دینی فراتر می رود یا آن را نادیده می گیرد و ممکن است بیش از حد بر یک حوزه از اعمال مذهبی تمرکز کند در حالی که سایر زمینه های مهم تر ممکن است به طور کامل نادیده گرفته شوند. OCD می تواند خود را به عنوان مذهب درآورد. برای دیگران، ممکن است به نظر برسد که فردی مبتلا به OCD به دلیل ماهیت اجبارهای خود، به اعمال مذهبی خود بسیار اختصاص داده شده است - به عنوان مثال، ساعت ها وقت گذاشتن برای تحقیق در مورد آموزه های دینی - با این حال، این رفتار بیش از حد معمولاً در تلاش برای کاهش اضطراب ناشی از آن است. وسواس ها OCD هرگز مفید نیست و می تواند موانعی برای انجام سنت های اعتقادی ایجاد کند.
رفتار و زندگی ذهنی افراد دقیق معمولاً با سایر افراد جامعه مذهبی ناسازگار است. علاوه بر این، رفتار دقیق اساساً ناشی از پریشانی است و منجر به اختلال عملکردی می شود. اختلال عملکردی می تواند مانند اجتناب از عبادت، غیبت از کار، گوشه گیری از عزیزان و تجربه ناراحتی شدید در موقعیت هایی باشد که دیگران ممکن است احساس آرامش یا آرامش کنند.
دقت نظر چقدر رایج است؟
این بستگی زیادی به عوامل فرهنگی دارد. OCD تمایل به فرصت طلبی دارد و به حوزه های مربوط به شخصی می چسبد. در کشورهای غربی و غیرمذهبی، تا یک سوم افراد مبتلا به OCD برخی علائم دقیق دارند و حدود 5٪ دارای دقت اولیه هستند. در برخی از فرهنگ ها و خرده فرهنگ های مذهبی، علائم مذهبی برای اکثر افراد مبتلا به OCD وجود دارد ( ایزن و همکاران، 1999؛ Mataix-Cols و همکاران، 2002؛ فوآ و کوزاک، 1995؛ تولین و همکاران، 2001؛ گرینبرگ و هوپرت. ، 2010).
آیا احتیاط در میان افراد یک مذهب خاص رایج تر است؟
احتیاط یک شکل فرصت مساوی از OCD است، به این معنی که می تواند افراد از انواع سنت های مذهبی متفاوت را تحت تاثیر قرار دهد. اگرچه برای پاسخ واقعی به این سوال تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، اما در حال حاضر هیچ مدرکی وجود ندارد که دقت را به یک مذهب خاص مرتبط کند. در واقع، اقلیت قابل توجهی از افراد با دقت، اصلاً وابستگی مذهبی یا معنوی ندارند.
چه چیزی باعث احتیاط می شود؟
علت دقیق احتیاط مشخص نیست. مانند سایر اشکال OCD ، جدیت ممکن است نتیجه چندین عامل از جمله تأثیرات ژنتیکی و محیطی باشد. از آنجایی که OCD به حوزه هایی با اهمیت شخصی متصل می شود، افرادی که مذهبی/روحانی هستند و همچنین دارای OCD هستند احتمالاً علائم OCD را در تمرین خود تجربه می کنند. در مورد علل OCD بیشتر بخوانید .
آیا احتیاط قابل درمان است؟
دقت به همان درمان هایی که در سایر اشکال OCD استفاده می شود پاسخ می دهد. درمان شناختی رفتاری (CBT) ، شامل رویهای به نام مواجهه و پیشگیری از پاسخ» (ERP) درمان روانشناختی اولیه برای همه انواع زیرمجموعه OCD، از جمله دقت نظر است. نوع خاصی از دارو به نام مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) درمان دارویی اولیه برای OCD است. درمان دقت ممکن است شامل مشاوره با رهبران سنت ایمانی بیمار نیز باشد. هدف درمان این است که OCD را از ارزشهای مذهبی و اخلاقی فرد مبتلا جدا کنیم تا آنها بتوانند زندگی منطبق با اعتقادات و ارزشهای خود را داشته باشند، بدون اینکه OCD تحریف کنند. درباره نحوه درمان OCD بیشتر بدانید .
آیا سایر اعضای جامعه ایمانی یک فرد تا به حال در درمان دقیق بودن شرکت دارند؟
گاهی اوقات. بستگی به ترجیحات و نیازهای فرد دارد. چند راه وجود دارد که رهبران مذهبی، اعضای خانواده، یا دوستان از جامعه ایمانی فرد می توانند کمک کننده باشند. ممکن است از آنها خواسته شود که موضع یک مؤسسه مذهبی در مورد یک موضوع خاص مرتبط با روند بهبودی بیمار را روشن کنند.
پرخاشگری در نوجوانان به هر رفتاری اطلاق می شود که هدف آن ایجاد درد، آسیب یا آسیب جسمی، روانی و کلامی باشد. طبق مطالعه 2023 فوزی، FA و همکاران در مورد رفتار پرخاشگرانه در نوجوانان، که در مجله Frontiers in Public Health منتشر شده است، پرخاشگری در نوجوانان معمولاً به دو شکل ظاهر می شود: آشکار (دعوا، فریاد) و پنهان (شایعه پراکنی، منزوی کردن قربانی. ).
انواع پرخاشگری در نوجوانان عبارتند از: پرخاشگری فیزیکی (آسیب بدنی یا تهدید به آسیب)، پرخاشگری کلامی (تذکر، توهین و تهدید)، پرخاشگری رابطهای (آسیب رساندن به روابط اجتماعی یا موقعیت فردی) و پرخاشگری سایبری (استفاده از پلتفرمهای آنلاین برای آزار، تهدید یا تحقیر دیگران) .
پرخاشگری در نوجوانان ناشی از عوامل بیولوژیکی (تغییرات هورمونی، ژنتیک)، عوامل محیطی (مسائل خانوادگی، تأثیر همسالان) و عوامل روانی (ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی) است.
رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان به اشکال مختلف از جمله پرخاشگری کلامی، خشونت فیزیکی و رفتارهای ضد اجتماعی بروز می کند.
راهبردهای مدیریت و پیشگیری از پرخاشگری نوجوانان شامل روان درمانی (درمان رفتاری شناختی (CBT)، آموزش مدیریت والدین (PMT)، دارو درمانی و مداخلات مبتنی بر مدرسه است.
پرخاشگری در نوجوانان چیست؟
پرخاشگری در نوجوانان به رفتاری گفته میشود که هدف آن ایجاد آسیب یا درد باشد، چه از نظر فیزیکی، چه کلامی یا روانی. این رفتار می تواند نسبت به دیگران، خود یا اشیا باشد. به گفته مرکز اعتیاد و سلامت روان (CAMH)، جوانانی که رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می دهند، نه تنها به خود، بلکه به خانواده، جوامع و جامعه آسیب می زنند.
مطالعه 2023 فوزی نشان می دهد که پرخاشگری در نوجوانان به طور معمول به دو شکل انجام می شود: اقدامات آشکار و اقدامات پنهان. پرخاشگری آشکار شامل اعمال فیزیکی رویارویی ظاهری مانند دعوا و اعمال کلامی از جمله فریاد است. پرخاشگری پنهانی مخفیانه تر و دستکاری کننده تر است. این به شکل جدا کردن هدف تجاوز و شایعه پراکنی در مورد قربانی است.
انواع پرخاشگری در نوجوانان چیست؟
انواع پرخاشگری در نوجوانان عبارتند از: پرخاشگری فیزیکی (آسیب بدنی یا تهدید به آسیب)، پرخاشگری کلامی (استفاده از کلمات برای ایجاد آسیب، از جمله نام بردن، توهین و تهدید)، پرخاشگری رابطهای (آسیب رساندن به روابط اجتماعی یا موقعیت شخصی) و تهاجم سایبری (استفاده از پلتفرم های آنلاین برای آزار، تهدید یا تحقیر دیگران).
1. پرخاشگری فیزیکی
پرخاشگری فیزیکی آشکارترین و قابل تشخیص ترین شکل پرخاشگری در میان نوجوانان است. این شامل آسیب فیزیکی مستقیم یا تهدید به چنین آسیبی است. این شامل ضربه زدن، لگد زدن، هل دادن و سایر اشکال حمله فیزیکی است. پرخاشگری فیزیکی اغلب در بین پسران بیشتر از دختران است و تحت تأثیر عواملی مانند فشار همسالان، قرار گرفتن در معرض رسانه های خشونت آمیز و پویایی خانواده است.
تحقیقات نشان می دهد که پرخاشگری فیزیکی در نوجوانان منجر به عواقب جدی درازمدت می شود. بر اساس مطالعه ای در سال 2021 توسط Henriksen, M., و همکاران، در مورد سیر رشد و عوامل خطر پرخاشگری فیزیکی در اواخر نوجوانی، که در مجله روانپزشکی کودک و توسعه انسانی منتشر شده است، نوجوانانی که به طور مکرر درگیر پرخاشگری فیزیکی هستند، در معرض خطر بالاتری از ابتلا به پرخاشگری فیزیکی هستند. سوء مصرف مواد، مشکلات تحصیلی و مسائل حقوقی در مراحل بعدی زندگی. علاوه بر این، قربانیان پرخاشگری فیزیکی از آسیب های جسمی، آسیب های عاطفی و کاهش عملکرد تحصیلی رنج می برند.
2. پرخاشگری کلامی
پرخاشگری کلامی شامل استفاده از کلمات برای ایجاد آسیب است، از جمله توهین، تهدید، و سایر اشکال آزار و اذیت کلامی. این نوع پرخاشگری هم در پسران و هم در دختران شایع است. طبق مطالعه 2023 فوزی، پرخاشگری کلامی معمولاً ظریف تر و موذیانه تر از پرخاشگری فیزیکی است. پرخاشگری کلامی اغلب در محیط های مدرسه و آنلاین رخ می دهد، جایی که نظارت بزرگسالان محدود است.
تأثیر پرخاشگری کلامی بر نوجوانان ویرانگر است. قربانیان اضطراب، افسردگی و کاهش عزت نفس را تجربه می کنند. بر خلاف پرخاشگری فیزیکی، تشخیص و رسیدگی به پرخاشگری کلامی دشوارتر است، زیرا اغلب به دور از چشم افراد مرجع صورت می گیرد. این شکل از قلدری منجر به زخم های عاطفی طولانی مدت و مشکلات سلامت روان برای قربانیان می شود.
3. پرخاشگری رابطه ای
بر اساس مطالعهای در سال 2007 توسط NR Crick، در مورد پرخاشگری رابطهای و جنسیت، که در کتاب راهنمای رفتار خشونتآمیز و پرخاشگری کمبریج منتشر شده است، پرخاشگری رابطهای شامل تاکتیکهای غیرفیزیکی است که در آن تجاوزگر موقعیت اجتماعی یا شهرت قربانی را دستکاری میکند. این شامل شایعه پراکنی، طرد شدن از گروه های اجتماعی و دستکاری روابط دوستانه برای منزوی کردن قربانی است. پرخاشگری رابطهای بهویژه در میان دختران رایج است، اگرچه پسران نیز مجرم و قربانی هستند.
تشخیص این نوع پرخاشگری اغلب سخت تر است، زیرا پنهان تر و دستکاری تر است. پیامدهای پرخاشگری رابطهای معمولاً شدید است و منجر به احساس تنهایی، اضطراب اجتماعی و افسردگی میشود. مطالعات نشان میدهد که نوجوانانی که پرخاشگری رابطهای را تجربه میکنند معمولاً با مسائل مربوط به اعتماد و حفظ روابط سالم در آینده دست و پنجه نرم میکنند.
4. تهاجم سایبری
تهاجم سایبری یا زورگویی سایبری با ظهور پلتفرم های ارتباطی دیجیتال به طور فزاینده ای رایج شده است. این شامل استفاده از دستگاه های الکترونیکی و پلتفرم های آنلاین برای آزار، تهدید یا تحقیر دیگران است. روشهای متداول شامل ارسال پیامهای مخرب، ارسال عکسها یا ویدیوهای شرمآور و پخش شایعات آنلاین است.
تهاجم سایبری به ویژه آسیب زا است زیرا می تواند در هر زمان رخ دهد و به سرعت به مخاطبان گسترده ای برسد. قربانیان تهاجم سایبری اغلب احساس میکنند که هیچ راه فراری از شکنجهگرانشان وجود ندارد که منجر به افزایش سطح استرس، اضطراب و افسردگی میشود. ماندگاری پست های آنلاین به این معنی است که محتوای مضر می تواند دوباره ظاهر شود و به طور مداوم بر سلامت روانی و زندگی اجتماعی قربانی تأثیر بگذارد.
طبق مقالهای توسط مرکز پیشگیری از خشونت، بیمارستان کودکان فیلادلفیا، تهاجم سایبری چالشهای منحصر به فردی را برای مداخله ایجاد میکند. بسیاری از نوجوانان به دلیل ترس از دست دادن دسترسی به دستگاه ها یا حساب های رسانه های اجتماعی خود، آزار و اذیت سایبری را به بزرگسالان گزارش نمی کنند.
من برای رفتن به تعطیلات آماده می شوم و به دو دلیل برای من زمان جالبی است. اول، من دوست دارم قبل از رفتن به تعطیلات سالانه بزرگ، در مورد کار خود فکر کنم. دوم، من باید با شوهرم برای دو پسر جوان در یک پرواز بین المللی برنامه ریزی، بسته بندی و ترتیبی بدهم. و آن برنامه ریزی زیرک، بسته بندی و رقص مرتبط انرژی دارد که به نظر من به طرز عجیبی با کار من به عنوان یک زوج درمانگر مرتبط است.برای مشاوره با زوج درمانگر خوب در تهران اینجا کلیک کنید
چیزی شبیه به این می شود؛ دست و پا بزن و نق بزن، سپس واقعاً تیک تیک بزنم، پاهایم را کوک بزنم، مشتاقانه اظهار نظری توهین آمیز به شوهرم بزنم، و در عوض با خودم صحبتی جدی کنم و کاری را انجام دهم که «ایست، رها کردن، و غلتیدن» می نامم: احساس بدن خام احساسات و الکتریسیته عواطف در من می گذرد بدون اینکه هیچ کدام از آن ها را تجزیه و تحلیل کنم. وقتی این کار را انجام میدهم، آرام میشوم و میتوانم (و میخواهم) به چشمان این مرد که اینجا با من در حال جمع شدن است نگاه کنم. و من در هیبت هستم. من چیزی شبیه این احساس می کنم، "وای، من هنوز دارم شما را می شناسم، حتی اگر 24 سال است که شما را می شناسم."
این چند بار در سال اتفاق می افتد - این مرد به یک شگفتی کنجکاو تبدیل می شود. آیا او را می شناسم؟ آیا چیزی را که پیدا می کنم دوست دارم یا من را عصبی می کند؟ و سپس در آن آرامش و کنجکاوی من تمایل دارم که متوجه یک حالت جدید در صورت او یا یک کک و مک جدید شوم. تحمل اضطراب ناشناخته ها مرا به لحظه ای تازه از جذابیت، آغازی جدید سوق می دهد. من واقعاً به دلایل مشابه زوجدرمانگر بودن را میدانم - مشاهده تجدید روابط. من در طول سالها روی آموزشهای زیادی سرمایهگذاری کردهام، اما هیچ آموزشی ارزشمندتر از آموزشهایی که در رابطه با شوهرم دریافت کردهام ثابت نشده است. و بنابراین، همانطور که در طول یک سال گذشته فکر می کنم، متوجه می شوم که در مجله Psyched چندان درباره اشتیاق اصلی خود نمی نویسم: کار با زوج ها.
چرا من دوست دارم کارهای زوجی انجام دهم؟ خوب، من در دوران کودکی طلاق های زیادی را (فکر کنید: الیزابت تیلور) را تجربه کردم . به شوخی می گویم که از چهار سالگی کار زوج را انجام می دهم. البته، بیشتر توانایی من برای حضور در کنار زوج ها مرهون بیست سال زندگی خودم در یک کاناپه درمانی (با افتخار برگزار می شود). اما به طرز عجیبی، پس از تمام طلاق هایی که شاهد بودم، خسته نیستم، بلکه مجذوب روابط مدرن هستم. من زندگی حرفهای خود را صرف آموزشها و تحقیق در مورد زوجها کردهام، به طوری که حالا وقتی دو نفر مینشینند و جزئیات شخصی عشقشان و ترسهایشان را درباره عشقشان به اشتراک میگذارند (به عنوان نفرت، اجتناب بیرحمانه، درد دل و حتی عذاب) - من من فقط برای شیرجه رفتن در هیجان هستم
من از بسیاری از تفکر مبتنی بر دلبستگی استفاده میکنم که امروزه در میان بسیاری از زوجدرمانگران بزرگ وجود دارد. من همچنین از «تکنیک روبل تراسی»، هنر خودم، استفاده میکنم که با کمک زوجهایی که در ده سال گذشته با آنها کار کردهام، ساخته شده است. به شکلی عجیب، این "مدرسه" آنها (زن و شوهر) است نه "مدرسه تراسی روبل"، اما نمی توانم آنها را نام ببرم، بنابراین این را به افتخار آنها می نویسم.
همچنین میخواهم بگویم که من واقعاً با آنچه باید باشد مردی که وارد زوجدرمانی میشود همدلی میکنم، زیرا فکر میکنم این میتواند با بسیاری از زنان متفاوت باشد. در جایی که زنان احتمالاً با روشی که آموزش جنسیت آنها به آنها آموخته است که احساسات خود را بیان کنند، از مزیت برخوردار هستند، مردان اغلب با نگرانی وارد زوج درمانی می شوند و نگران این هستند که در گروه گروهی قرار گیرند یا از بدن خارج شوند و تجربه کمتری در نام بردن احساسات خود داشته باشند. من دوست دارم به مردان و زنان کمک کنم تا تفاوتهایی را در نحوه شکلگیری تفکر، احساس و صحبت کردن از روی فرهنگ عمومی احساس کنند. آموزش جنسیت در واقع موضوعی است که اغلب در زوج درمانی نادیده گرفته می شود، اما تبدیل آن به یک نقطه گفتگوی کلیدی در اوایل به مردان و زنان کمک می کند تا در درمان احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشند.
در اینجا تعدادی از راههای دیگری که در مورد زوجدرمانی و کار با زوجها فکر میکنم وجود دارد، به این امید که برای همه کسانی که در یک رابطه هستند مفید باشد. امید من این است که این مراحل ساده به شما کمک کند تا رابطه خود را درک کنید و به شما و شریک زندگیتان کمک کند تا در زمان تعیین شده از مزایای زوج درمانی استفاده کنید.
شناسایی مراحل رابطه و یافتن مرحله خود
من دوست دارم به مراجعان به زبان ساده آموزش دهم تا درمان مختص خودشان باشد و آنها رویکرد من را به اندازه کافی درک کنند تا انتخابی آگاهانه در مورد نحوه کار ما داشته باشند. من یک دیدگاه دلبستگی از رابطه به زبان خودم را در اوایل ارائه میدهم، و روشهایی را که در اوایل زندگی به مراقبان اصلی خود میبستیم، توضیح میدهم که میتواند بر اعمال امروز ما در روابط بزرگسالان تأثیر بگذارد. ممکن است وقتی آن را میخوانید، احساس تقلیلکننده داشته باشید، اما به خاطر داشته باشید که در طول درمان، تفاوتهای ظریف (احساسات، خاطرات، داستانها، واکنشها) از بین میرود. هدف این است که با درک چگونگی دلبستگی هر مشتری، یک نقشه راه روشن برای درمان ایجاد شود. بعداً در مراحل میانی زوج درمانی، توپوگرافی دقیقتر و زمین هر رابطه ترسیم میشود.
زوجها مانند انسانها مراحل رشدی دارند
اغلب یک یا هر دو طرف گیر می کنند یا مهارت لازم برای تکمیل مرحله رشد را ندارند. نقاشی را که با زوجها به اشتراک میگذارم ببینید تا به همه ما کمک کند در یک صفحه باشیم. این نقاشی به زوج ها احساس عاقل و عادی می دهد و راهی سریع و آسان برای به اشتراک گذاشتن دانش بوده است. همچنین به زوج کمک می کند تا احساس کنند مدیر جلسه درمانی خود و پیشرفت کلی آنها هستند.
مرحله اول: ما یکی هستیم
وقتی عاشق می شویم، در سعادت هستیم و احساس می کنیم یک نفر هستیم، شبیه یک نوزاد تازه متولد شده و مادرش. نظریه دلبستگی این دیدگاه را بر اساس تحقیقات انجام می دهد که عشق عاشقانه و رشد آن شبیه عشق یک نوزاد و مادر است. "ما یکی هستیم" احساس عشق جدید و یک نوزاد جدید با مادرش است. اما برای مثال وقتی کودک شروع به خزیدن و راه رفتن میکند، متوجه میشود که مادر جداست. زوجها به طور مشابه از فاز عاشقانه اولیه خارج میشوند، که توسط یک کوکتل عالی از دوپامین، نوراپی نفرین و سروتونین تغذیه میشود. مواد شیمیایی "ما یکی هستیم" تا 25 ماه مصرف می شود. بنابراین زوج یا از نظر روانی سعی میکنند بهعنوان یک واحد «ما یکی هستیم» باقی بمانند یا پیشرفت میکنند و فرآیند جداسازی را آغاز میکنند، شبیه به عزم نوزاد برای بالا کشیدن خود روی پاهای خود و حرکت برای کاوش.
مرحله دوم: ما منحصر به فرد یا متفاوت هستیم
در ابتدا تفاوت های شریک ما یا دور شدن او از ما برای کشف می تواند زیبا باشد. "اوه ببین تو با من فرق داری، این خیلی شیرین و الهام بخش است" اما وقتی به مرحله سوم می رسیم ("ما خیلی متفاوت هستیم") زوج ها می توانند به سادگی از خود بیفتند. "آیا من شخص اشتباهی را انتخاب کردم؟" یا "آیا آنها مرا رها می کنند زیرا به دنبال چیزهای متفاوت خود هستند؟" برای برخی از زوجها پیش میآید، برخی دیگر ممکن است مشتاقانه به مرحله مستقل برسند و سعی کنند رابطه را برای مدت طولانی در فاصلهای که «ما بسیار متفاوت هستیم» حفظ کنند و ارتباط را از بین ببرند. معمولی ترین پویایی که من می بینم این است که یکی از طرفین مرحله «ما متفاوت هستیم» را دوست دارد و سعی می کند در آنجا بماند، در حالی که دیگری مرحله «ما یکی هستیم» را ترجیح می دهد و سعی می کند در آنجا بماند. این به خوبی به عنوان "موضع تعقیب-فاصله" شناخته می شود.
مرحله سوم: ما بسیار (خیلی) متفاوت هستیم
عبور از مرحله «ما خیلی (خیلی) متفاوت هستیم» مرحله ای است که اکثر زوج ها وارد زوج درمانی می شوند. چیزی که آنها یاد می گیرند این است که یک زوج در طول زندگی بارها در اطراف مراحل می چرخند و زوج هایی که در این مراحل تسلط دارند رابطه خود را هیجان انگیز نگه می دارند. آسان به نظر می رسد، اما به مقداری هیجان و استقامت نیاز دارد. دو هدف من برای زوج ها در طول فرآیند انجام کار روی این مراحل رشد در ذهن دارم. اول، هر فرد باید محرک ها یا الگوهای شخصی خود را شناسایی کند که تمایل دارد او را در یک مرحله گیر کند. دوم، آنها باید مهارت های روانی و عاطفی را بیاموزند تا در هر مرحله با لطف و بدون از دست دادن ارتباط حرکت کنند. من دوست دارم در مورد وقایع زندگی صحبت کنم که باعث ایجاد مرحله جدیدی می شوند. به عنوان مثال، بچه دار شدن می تواند برای چند ماه پس از تولد نوزاد جرقه «ما یکی هستیم» را ایجاد کند، و پس از آن که مرد احساس می کند کنار گذاشته شده است، مرحله «ما بسیار متفاوت هستیم» می تواند دنبال شود. در مرحله بعد، پروژه والد مشترک طولانی می تواند والدین را برای مدت طولانی در وضعیتی بسیار دور نگه دارد، اگر با آگاهی به آن توجه نشود. ما از قبل برای تغییرات روابط در کار مشاوره قبل از نوزادی که انجام می دهم برنامه ریزی می کنیم.
مرحله چهارم: وای تفاوت شما به من الهام می بخشد
من اکنون در تعطیلات دارم این مقاله را تمام می کنم. من و شوهرم در پرواز بین المللی بسیار طولانی خود با فاصله حدود 40 ردیف از یکدیگر نشسته بودیم. او در حین خروج به من گفت که در آن پرواز نسبت به من و خانواده ما قدردانی کرده و میل به برقراری ارتباط با من دارد. گمان من این است که اگر ما در همان صف قرار میگرفتیم که او نمیتوانست - ممکن بود دعواهای نزاعآمیزی را داشته باشیم که زمانی که نیاز به فاصله وجود دارد، رخ میدهد. اما با گذشتن از مرحله سه ("ما بسیار متفاوت هستیم") با فاصله 40 ردیف از هم، بدون اینکه تحریک شویم، به "تفاوت شما به من الهام می دهد" رسیدیم. یک راه خوب برای شروع یک تعطیلات.
در نهایت، همانطور که زوج ها در زمین بسیار دشوار مرحله سوم حرکت می کنند، تفاوت های ما که در ابتدا ترسناک بود (که باعث می شد به شریک زندگی یا خودمان شک کنیم) می تواند به منبع الهام و شوری تازه تبدیل شود. باید مقداری تمایل قابل توجه برای آرام کردن نفس خود، تحمل ناشناخته ها، به خطر افتادن احساس ناپایداری با شریک زندگی خود وجود داشته باشد، اما در این قلمرو قدردانی، اشتیاق و ارتباط دوباره نهفته است. و سپس دوباره خود را در مرحله اول عاشقانه می یابیم. و به همین ترتیب پیش می رود.
تقریباً 5 میلیون کودک در ایالات متحده دارای نوعی بیماری روانی جدی هستند (یکی که به طور قابل توجهی در زندگی روزمره تداخل دارد). در هر سال، 20 درصد از کودکان آمریکایی با یک بیماری روانی تشخیص داده می شوند.
اصطلاح "بیماری روانی" کاملاً دقیق نیست، زیرا بسیاری از عوامل "فیزیکی" - از جمله وراثت و شیمی مغز- وجود دارند که ممکن است در ایجاد یک اختلال روانی دخیل باشند. به این ترتیب، بسیاری از اختلالات روانی را می توان به طور موثر با دارو ، روان درمانی (نوعی مشاوره) یا ترکیبی از هر دو درمان کرد.
سلامت روان در کودکان
شناسایی اختلالات روانی در کودکان می تواند برای ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی دشوار باشد. تفاوت کودکان با بزرگسالان این است که در طول رشد و تکامل طبیعی خود، تغییرات فیزیکی، ذهنی و عاطفی زیادی را تجربه می کنند. آنها همچنین در حال یادگیری نحوه کنار آمدن، سازگاری و ارتباط با دیگران و دنیای اطراف خود هستند.
علاوه بر این، هر کودک با سرعت خاص خود بالغ می شود و آنچه در کودکان "عادی" تلقی می شود در طیف گسترده ای از رفتارها و توانایی ها قرار می گیرد. به این دلایل، هر تشخیص اختلال روانی باید به میزان عملکرد کودک در خانه، خانواده، مدرسه و با همسالان و همچنین سن و علائم کودک توجه داشته باشد.
کدام شرایط سلامت روان در کودکان شایع است؟
انواع مختلفی از اختلالات روانی وجود دارد که می تواند کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار دهد، از جمله:
اختلالات اضطرابی: کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی به چیزها یا موقعیتهای خاصی با ترس و وحشت و همچنین با علائم فیزیکی اضطراب (عصبی)، مانند ضربان قلب سریع و تعریق پاسخ میدهند .
اختلال طیف اوتیسم: که قبلاً اختلالات رشد فراگیر نامیده می شد، اختلالات طیف اوتیسم شامل چالش های اجتماعی، ارتباطی و رفتاری است. کودکان مبتلا به این مسائل اغلب در تفکر خود گیج می شوند و به طور کلی در درک دنیای اطراف خود مشکل دارند. موارد می تواند خفیف، شدید یا در جایی در این بین باشد. تشخیص بر اساس سطح حمایت مورد نیاز است - بنابراین تشخیص زودهنگام به این معنی است که درمان می تواند زودتر شروع شود.
اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD): کودکان مبتلا به ADHD معمولاً در توجه یا تمرکز مشکل دارند، به نظر نمی رسد که دستورالعمل ها را دنبال کنند و به راحتی از انجام وظایف خسته و/یا ناامید می شوند. آنها همچنین تمایل به حرکت دائمی دارند و تکانشی هستند (قبل از اینکه اقدام کنند فکر نکنید).
اختلالات رفتاری مخرب: کودکان مبتلا به این اختلالات تمایل به سرپیچی از قوانین دارند و اغلب در محیط های ساختاریافته مانند مدرسه مخرب هستند.
اختلالات خوردن : اختلالات خوردن شامل احساسات و نگرش های شدید و همچنین رفتارهای غیرعادی مرتبط با وزن و/یا غذا است.
اختلالات حذف: اختلالاتی که بر رفتار مربوط به استفاده از حمام تأثیر می گذارد. شب ادراری یا شب ادراری شایع ترین اختلال دفعی است.
اختلالات یادگیری و ارتباطی: کودکان مبتلا به این اختلالات در ذخیره و پردازش اطلاعات و همچنین ارتباط افکار و عقاید خود با مشکل مواجه هستند.
اختلالات عاطفی (خلق): این اختلالات شامل احساس غم و اندوه مداوم و/یا تغییرات سریع خلقی است و شامل افسردگی و اختلال دوقطبی است. یک تشخیص جدیدتر، اختلال اختلال در خلق و خوی مخرب نامیده می شود، یک وضعیت دوران کودکی و نوجوانی که شامل تحریک پذیری مزمن یا مداوم و طغیان های خشم مکرر است.
اسکیزوفرنی این اختلال شامل ادراکات و افکار تحریف شده است.
اختلالات تیک : این اختلالات باعث می شود فرد حرکات و صداهای مکرر، ناگهانی، غیرارادی (که عمدا انجام نمی شود) و اغلب بی معنی انجام دهد که تیک نامیده می شود.
برخی از این اختلالات، مانند اختلالات اضطرابی ، اختلالات خوردن ، اختلالات خلقی و اسکیزوفرنی، می توانند در بزرگسالان و همچنین کودکان ایجاد شوند. برخی دیگر فقط در دوران کودکی شروع می شوند، اگرچه می توانند تا بزرگسالی ادامه دهند. این غیرعادی نیست که یک کودک بیش از یک اختلال داشته باشد.
علائم بیماری روانی در کودکان چیست؟
علائم در کودکان بسته به نوع بیماری روانی متفاوت است، اما برخی از علائم عمومی عبارتند از:
سوء مصرف مواد مخدر و/یا الکل
ناتوانی در کنار آمدن با مشکلات و فعالیت های روزمره
تغییر در عادات خواب و/یا خوردن
شکایت بیش از حد از بیماری های جسمی
سرپیچی از قدرت، فرار از مدرسه، دزدی، یا آسیب رساندن به اموال
ترس شدید از افزایش وزن
خلق و خوی منفی طولانی مدت که اغلب با کم اشتهایی و افکار مرگ همراه است
فوران های مکرر خشم
تغییرات در عملکرد مدرسه، مانند گرفتن نمرات ضعیف با وجود تلاش های خوب
از دست دادن علاقه به دوستان و فعالیت هایی که معمولاً از آنها لذت می برند
افزایش قابل توجه زمان صرف شده به تنهایی
نگرانی یا اضطراب بیش از حد
بیش فعالی
کابوس های مداوم یا وحشت های شبانه
نافرمانی مداوم یا رفتار پرخاشگرانه
شنیدن صداها یا دیدن چیزهایی که وجود ندارند ( توهم )
چه چیزی باعث اختلالات روانی در کودکان می شود؟
علت دقیق اکثر اختلالات روانی مشخص نیست، اما تحقیقات نشان میدهد که ترکیبی از عوامل، از جمله وراثت، زیستشناسی، آسیبهای روانی و استرس محیطی ممکن است در آن دخیل باشند.
وراثت (ژنتیک): بسیاری از اختلالات روانی در خانواده ها وجود دارد و نشان می دهد که این اختلالات، یا به طور دقیق تر، آسیب پذیری در برابر اختلالات، ممکن است از طریق ژن ها از والدین به فرزندان منتقل شود.
زیست شناسی: مانند بزرگسالان، بسیاری از اختلالات روانی در کودکان با عملکرد غیر طبیعی مناطق خاصی از مغز که احساسات، تفکر، ادراک و رفتار را کنترل می کنند، مرتبط است . ضربه های سر نیز گاهی اوقات می تواند منجر به تغییر در خلق و خو و شخصیت شود.
آسیب های روانی: برخی از اختلالات روانی ممکن است در اثر آسیب های روانی، مانند سوء استفاده شدید عاطفی، جسمی، یا جنسی ایجاد شوند. فقدان اولیه مهم، مانند از دست دادن والدین؛ و غفلت
استرس محیطی: رویدادهای استرسزا یا آسیبزا میتوانند باعث ایجاد اختلال در فردی شود که در برابر اختلال روانی آسیبپذیر است.
تقریباً 49 درصد از زوج های متاهل گزارش می دهند که در مقطعی از رابطه خود با هم در مشاوره شرکت می کنند.
در حالی که افسانه های قدیمی، مانند "شما بعد از درمان طلاق می گیرید" یا "درمانگر همیشه یکی از شرکا را مقصر می داند" هنوز پابرجاست، آمارهای مدرن ثابت می کند که برای زوج هایی که درمان را انتخاب می کنند، امید وجود دارد. در اینجا لیستی از حقایق سریع در مورد خدمات ما برای زوج های آزمایشی آمده است:
آنچه در درمان دریافت می کنید:
یک شخص ثالث بی طرف - یک درمانگر آموزش دیده به همه طرف های بحث گوش می دهد و به طور عینی به هر یک از طرفین آنچه را که می شنوند و مشاهده می کند، می گوید. این دیدگاه حرفهای و خارجی به شما کمک میکند لایههای افکار و احساسات شریک زندگیتان را به روشهای جدیدی که ممکن است قبلاً در نظر نگرفتهاید، باز کنید. بیرون رفتن از افکار و احساسات خود برای قرار دادن خود به جای شریک زندگی، مانعی برای بسیاری از زوج ها است.برای مشاوره ازدواج در تهران با گروه ویان تماس بگیرید.
مسئولیت پذیری – استفاده از مشاور ازدواج به شما و شریک زندگیتان کمک می کند تا از طریق جلسات و پیگیری های منظم، در راستای یک ازدواج سالم تر و شادتر کار کنید. به نظر می رسد هرگز زمان "مناسب" برای صحبت در مورد مشکلات رابطه وجود ندارد - ترکیب صداقت و آسیب پذیری باعث می شود بسیاری از ما از این بحث های دشوار دوری کنیم.
بینش ارتباط متخصص - مشاور یک متخصص حرفه ای دارای مجوز و آموزش دیده است که در موقعیت های مختلف فردی کمک می کند. برای مثال، درمانگران مرکز ازدواج خوب، گامهای بیشتری را برای تخصص در زوجدرمانی و علم روابط برداشتهاند. هنگامی که تصمیم می گیرید با یک متخصص دارای مجوز مرکز ازدواج خوب کار کنید، به دانش و تخصص گسترده ای دسترسی خواهید داشت که مخصوصاً برای روابط طراحی شده است.
یک مکان امن – پناهگاهی بدون قضاوت برای کار روی مسائلی مانند رشد عاطفی، آسیب های دوران کودکی، مسائل دلبستگی، سبک های ارتباطی و تغییر دیدگاه با راهنمای بسیار آموزش دیده و دلسوز که می خواهد رابطه شما موفق شود.
آمار سریع
49 درصد از زوج هایی که در درمان شرکت می کنند، نتایج بسیار مثبتی را گزارش می دهند! این آمار زمانی که به طور خاص با یک درمانگر روابط ماهر کار می کنند حتی بالاتر می رود:
با توجه به مجله زناشویی و خانواده درمانی، میزان موفقیت مشاوره ازدواج حدود 70 درصد است .
آمار دیگری از انجمن درمانگران ازدواج و خانواده آمریکا بیان می کند که 90 درصد از زوج هایی که درمان را با یک زوج درمانگر آموزش دیده کامل می کنند، افزایش رفاه عاطفی و راحتی بیشتر در رابطه خود را گزارش می دهند.
به طور کلی نتایج بسته به درمانگر متفاوت است، اما بین 70 تا 90 درصد زوج ها زوج درمانی را مفید می دانند.
فراتر از آن، تقریباً دو سوم بهبودی در بهزیستی عمومی فیزیکی خود را نیز گزارش می دهند.
توجه به این نکته مهم است که جلسات بیشتر مساوی است با موفقیت بیشتر. در حالی که اکثر مشاوران به طور متوسط 12 جلسه را به عنوان یک برنامه درمانی استاندارد ارائه می دهند، 65.6٪ موارد در 20 جلسه تکمیل می شوند و 22.3٪ اضافی در 50 جلسه تکمیل می شوند.
آنچه که این میزان بالای موفقیت مشاوره ازدواج به ما می گوید این است که در حالی که مشاوره ازدواج نیازمند تلاش و فداکاری است، برای اکثر زوج ها بسیار موثر است.
نکته ای که باید به آن توجه شود این است که نه تنها زوج ها با مشاوره به موفقیت دست پیدا می کنند، بلکه 98 درصد از شرکا درمان را تجربه ای خوب تا عالی می دانند. ارزش آمار مشاوره ممکن است یک عامل محرک قوی برای زوج هایی باشد که با روابط خود درگیر هستند تا با یک متخصص تماس بگیرند.