پنجشنبه ۱۹ تیر ۰۴

روانشناسي

مشاوره و روانشناسي

روانشناس و روانکاو چه فرق هایی با هم دارند؟

۰ بازديد

 

واژه‌ی روانکاوی از زمان زیگموند فروید که پیشنهاد کرد مشکلات آدمی ناشی رنجاندن نیروهای ناخودآگاه و احتمالا مادران آن‌هاست تا به امروز دچار تغییر و تحول زیادی شده است. این نوع درمان در دنیای که قوانین CBT (رفتار درمانی شناختی) در آن حکمرانی می‌کنند به حاشیه رانده شده اما به لطف رویکرد منحصر به فردی که در بعضی از بیماران سر و صدا به پا کرده بازگشت شکوهمندی داشته است.

 

روانشناسی یک رشته اما روانکاوی یک تکنیک است. بر خلاف رفتار درمانی شناختی، رایج‌ترین کار روانشناسی، روانکاوی راه خود را از اعماق ناخودآگاه می‌جوید.

تصور ما از روانکاوی بسیار شبیه به کاریکاتورهای نیویورکر است: بیماری روی کاناپه دراز کرده و زخم‌های قدیمی روح و ترس‌های سرکوب شده‌ی خود را نمایان می‌سازد. دکتر هم که به احتمال زیاد ریش و عینک دارد اخم کرده و شبیه زیگموند فروید است و این هم کاملاً تصادفی است!


فروید پدر روانکاوی است و یک قرن بعد از این همه منبع بسیاری از مفاهیم محبوب (و البته مفاهیم نادرست) درباره‌ی این نوع تراپی خواهد بود. مرد طرد شده‌ی زمانه‌ی خود نظریات عجیبی مخصوصاً درباره‌ی سکس، اثرات دراز مدت از پوشک گرفتن بچه و زنان داشت، اما نظریات خوب او هم کم بود. یکی از این نظریات خوب پایه‌های روانکاوی مدرن را پی‌ریزی کرد.

درمانگر بالینی جاناتان شدلر، PhD، طی مقاله‌ای در وبسایت پایش انجمن روانشناسی آمریکا در روانشناسی این گونه می‌نویسد: “رشد نظریه‌ی روانکاوی با فروید پایان نیافت، درست همان طور که فیزیک با نیوتون و روانشناسی رفتار با واتسون به فرجام نرسید.”

روانکاوی (که گاهی اوقات به آن سایکودینامیک تراپی هم اطلاق می‌گردد) شاخه‌ای از روانشناسی بالینی است که به خاطر برخی باورهای پرحاشیه‌ی فروید به بدنامی کشیده شد. روانکاوی از زمان به کار بردن این اصطلاح در 1896 تاکنون تغییرات زیادی به خود دیده است.

آیا به فکر تحصیل در رشته‌ی روانکاوی هستید؟ یا قصد دارید تحت درمان با روانکاوی قرار بگیرید؟ در هر دو حالت اول باید تفاوت بین روانشناسی و روانکاوی را متوجه شوید. در این مقاله به پرسش‌های زیر پاسخ داده خواهد شد:

  • متخصص روانشناس خوب و روانکاو چه فرقی با یکدیگر دارند؟
  • تفاوت رویکرد روانشناسان و روانکاوان در چیست؟
  • آیا اهداف روانشناسی و روانکاوی یکسان هستند؟
  • آیا روانکاوی همچنان کاربرد دارد؟
  • باورهای رایج نادرست درباره‌ی روانکاوی کدامند؟
  • آیا زمینه‌ی تحصیلی روانشناسان و روانکاوان یکسان است؟
  • آیا روانکاوی مؤثرتر از روانشناسی است؟

روانشناس و روانکاو چه فرقی با یکدیگر دارند؟

کوتاه و ساده‌ترین جواب این است که روانشناسی یک رشته و روانکاوی یک تکنیک در این رشته است و این تقسیم‌بندی روانکاوان به نوعی روانشناس مبدل می‌سازد. مشکل این جواب ساده آن است که همه‌ی روانکاوها روانشناس نیستند. بعضی از روانکاوان در واقع روانپزشک یا حتی مددکاران اجتماعی بالینی هستند. احتمالاً اگر فروید بود می‌گفت عمیق‌تر بیاندیشید، پس بیاید عمیق‌تر بیاندیشیم.

روانشناس کسی است که در رشته‌ی روانشناسی حائز درجه‌ی دکترا بوده و به صورت حرفه‌ای در حوزه سلامت روان فعالیت می‌کند. اکثر روانشناسان دوره بالینی خود را تکمیل نموده و با بیماران کار کرده‌اند اما در این روانشناس پژوهشی هم داریم که نحوه کار ذهن انسان و حیوانات را مطالعه می‌نماید.

روانپزشک در اصل پزشکی با مدرک MD یا DO است که در زمینه درمان مشکلات سلامت روان تخصص گرفته است. چون روانپزشک پزشک است می‌تواند دارو تجویز کند.

روانکاو کلینیسینی است که بر اساس نظریات ابتدایی فروید و متخصصان دیگری که کارهای او را تصحیح کردند در یک نوع خاص از روان‌درمانی فعالیت می‌کند.

تفاوت رویکرد روانشناسان و روانکاوان در چیست؟

رویکرد عملی در واقع یک چیز است. هر دو بیماران را ویزیت کرده، از آن‌ها سؤالاتی پرسیده، به پاسخ‌های آن‌ها گوش می‌دهند و راه‌هایی را برای کمک به آن‌ها پیشنهاد می‌نمایند. مهم‌ترین تفاوت‌ها معمولاً در نوع سؤالات و راه‌حل ارائه شده است.

روانکاوی تحت این انگاره کاربرد پیدا کرده است که با در نظر گرفتن ابزار و راهبردهای درست مردم می‌توانند درباره‌ی خود و زندگی‌شان به طرز متفاوتی فکر کنند. در نتیجه قدرت رویارویی با ترس، غلبه بر افسردگی و اضطراب، مدیریت علائم بیماری روانی یا اختلال استرس پس از سانحه را به دست آورده یا از زندگی لذت بیشتری می‌برند. بعضی از روانشناسان گذشته‌ی بیماران را برای یافتن علل مشکلاتشان کند و کاو می‌کنند اما در کل روشی به نام رفتار درمانی شناختی یا CBT را در پیش می‌گیرند که یک رویکرد آینده محور بوده و در صدد حل مسئله برمی‌آید. نظریه‌ی حاکم این است که افکار ما بیشتر از شرایط زندگی بر روی احساسات ما تأثیر می‌گذارند؛ به همین دلیل ایجاد یک تغییر در طرز فکر می‌تواند ما را خوشحال‌تر کرده یا نسبت به افسردگی و اضطراب مقاوم‌تر نماید.

به عقیده روانکاوان بیماران (و مشکلات آن‌ها) بسیار پیچیده‌تر هستند. درک – و نه از بین بردن – احساسات در پس افسردگی و اضطراب راه بهتری برای کمک به مردم در راستای حفظ سلامتی روانی و عاطفی است. روانکاو تحت این انگاشت کار می‌کند که ذهن خودآگاه تنها یک تکه‌ی کوچک از چیزی است که ما هستیم و این ذهن ناخودآگاه (با تأثیرات شکل گرفته از اولین تجربیات و روابط زندگی) است که با مسائل و مقاومت ما نسبت به حل کردن آن‌ها سر و کار دارد.

CBT با رویکرد عملی، مبتنی بر علم و استاندارد خود تبدیل به جریان اصلی در روان‌درمانی شده اما برخی افراد، مخصوصاً آن‌هایی که مقاوم به تغییر هستند، به رویکرد سر راست تر روانکاوی بهتر پاسخ می‌دهند.


آیا اهداف روانشناسی و روانکاوی یکسان هستند؟

به صورت گسترده بله چون هر دو با هدف بهتر شدن وضع زندگی مراجعین خود کار می‌کنند. اگرچه وقتی به نحوه کار روانشناس و روانکاو با بیماران شان نگاه کنیم، خواهیم دید که اهداف جلسه به جلسه‌ی آن‌ها بسیار متفاوت با یکدیگر است.

روانشناسان بالینی طرز فکر بیمار درباره‌ی زندگی و خودشان شکل می‌دهند. بدین منظور آن‌ها:

  • راهبردهایی برای استفاده در زمان‌های ناگوار دارند
  • روش‌هایی برای تغییر یا ترک افکار منفی یا غیر منطقی دارند
  • توصیه‌هایی برای برقراری ارتباط با بقیه به روشی هدفمندتر دارند
  • راهبردهای عملی دیگری برای اقدامات فوری دارند

از طرفی دیگر روانکاوان قصد کمک به بیماران با کاوش ارتباط آن‌‌ها با خودشان را دارند تا به درک بهتری از افکار، احساسات و تمایلات خود برسند و غبار آزار روانی گذشته‌ی خود را بزدایند.



باورهای رایج نادرست درباره‌ی روانکاوی کدامند؟

روانکاوی کلاً درباره‌ی سکس است

این شاید به لطف نظریه‌ی روانی جنسی فروید درباره‌ی شخصیت رایج‌ترین و پایدارترین افسانه راجع به روانکاوی باشد. او قطعاً از نقش جنسیت در تجربه و رفتار انسان هیجان‌زده بود. روانکاوی امروزی بیشتر به یک تجربه‌ی کلی‌نگر انسانی علاقمند است.

در روانکاوی باید روی یک کاناپه دراز کشید

اکثر روانکاوان اما نه همه‌ی آن‌ها از بیماران خود می‌خواهند تا روی یک کاناپه دراز بکشند. شاید دلیل این درخواست راحت و باز بودن بیماران در حالت درازکش نسبت به زمانی باشد که روبه‌روی روانکاو نشسته و با او چشم در چشم هستند. با این حال ذکر این نکته واجب است که فروید در کاناپه ارزش بالینی نمی‌دید. دلیل این ایده‌ی او آن بود که نمی‌توانست کل روز را به بیمارانش خیره شود.

بیماران باید تا آخر عمر پنج روز در هفته روانکاو را ببینند

وقتی شخصیت وودی آلن در فیلم Sleeper پس از 200 سال وضعیت تعلیق زندگی بیدار شد گفت: “من 200 سال است که روانکاوم را ندیده‌ام. اگر طی این مدت پیش او می‌رفتم حتماً تا الان خوب شده بودم.” کار روانکاوی بیشتر از رفتار درمانی شناختی طول می‌کشد؛ چون می‌خواهد بیماران خودشان را درک کنند اما مثل همه‌ی رویکردهای درمانی تناوب ویزیت‌ها به نیازهای بیمار بستگی دارد. خاتمه دادن به درمان نیز بخشی از فرآیند است.

روانکاوان عقده‌ی گذشته را دارند

در واقع روانکاوان عقده‌ی ناخودآگاه را دارند. بیماران روانکاوان اکثراً راجع به گذشته حرف می‌زنند اما این گفتار درمانی عمدتاً برای درک حال است.

آیا زمینه‌ی تحصیلی روانشناسان و روانکاوان یکسان است؟

بله و خیر. برای انجام کارهای بالینی مستقل روانشناسان باید در رشته روانشناسی دکترای PhD یا PsyD داشته باشند. کوریکولوم آموزشی عادی در رشته روانشناسی یک رویکرد درمانی بر پایه رابطه و بیمار محور و اصول اساسی رفتار درمانی شناختی را به دانشجویان آموزش می‌دهد.

مدرک دانشگاهی درست، ساعات کافی کار بالینی و یک مجوز عملاً تنها چیزهایی هستند که برای روانشناس شدن لازمند. اگرچه بسیاری از روانشناسان ترجیح می‌دهند مدارک برد فوق تخصصی را علاوه بر تحصلات و آموزش پایه‌ی خود کسب نمایند.

برای تبدیل شدن به یک روانکاو علاقمندان باید یک برنامه‌ی آموزشی روانکاوی فشرده‌ی مورد تأیید انجمن روانشناسی آمریکا بگذرانند. دانشجویان این برنامه‌ها معمولاً روانپزشکانی با درجات MD یا DO و درمانگرانی هستند که در رشته‌های روانشناسی یا مددکاری اجتماعی PhD دارند. بعضی از برنامه‌ها دانشجویان دارای مدارک کارشناسی ارشد روانشناسی و مددکاری اجتماعی را نیز قبول می‌کنند. اکثر برنامه‌ها سابقه‌ی بالینی به عنوان درمانگر، مشاور بالینی یا مددکار اجتماعی بالینی را الزامی کرده‌اند.

برنامه‌های تربیت روانکاو در دانشگاه‌ها (مثل مرکز آموزش روانکاوی و برنامه‌های اعطای گواهینامه‌ی پژوهشی روانکاوی دانشگاه کلمبیا و برنامه‌ی فوق دکترای دانشگاه نیویورک) و سازمان‎های خصوصی مثل مؤسسه ویلیام آلانسون اجرا می‌شوند. این برنامه‌های آموزشی معمولاً شامل موارد زیر هستند:

  • نظریه‌ی روانکاوی
  • فنون روانکاوی
  • فرآیندهای روانکاوی
  • ارزیابی بیمار برای روانکاوی
  • رشد کودک و نوجوان
  • سایکوپاتولوژی

برنامه‌های آموزش روانکاوی مثل دوره‌های روانشناسی و مشاوره شامل آموزش مهارت‌های بالینی تحت نظر می‌گردد. آن‌ها همچنین دانشجویان خود را ملزم می‌کنند تا خودشان تحت روانکاوی عمیق قرار بگیرند. در واقع تحصیلات روانکاوان مثل یک دوره‌ی آموزش تخصصی در سطح حرفه‌ای است.

مکیدن انگشت شست: چیست و چگونه می‌توان آن را ترک کرد؟

۰ بازديد

به عنوان والدین، شما هر کاری از دستتان بربیاید انجام می‌دهید تا مطمئن شوید فرزندتان سالم، شاد و ایمن بزرگ می‌شود. اما اگر عادت بد فرزندتان این را به خطر بیندازد، چه؟ مکیدن انگشت شست رایج است و برای اکثر کودکان، رفتاری است که با افزایش سن متوقف می‌شود. اما برخی از کودکان نمی‌توانند این عادت را ترک کنند و با رشد دهانشان، این عادت می‌تواند منجر به آسیب شود. برای فهمیدن اینکه چه چیزی طبیعی است، چه چیزی نیست و چگونه می‌توانید از فرزندتان محافظت کنید، به خواندن ادامه دهید.برای ارتباط با روانشناس کودک در تهران با گروه روانشناسی ویان تماس بگیرید.

هنگام مواجهه با مکیدن انگشت شست، چه مواردی طبیعی است؟

اول اینکه، مکیدن انگشت شست برای نوزادان و کودکان نوپا کاملاً طبیعی است. حتی می‌توان در سونوگرافی نوزادان را در حال مکیدن انگشت شست مشاهده کرد. این کاوشگران کوچک، دنیای خود را با کمک دهانشان کشف می‌کنند، اما این میل باید حدود شش ماهگی شروع به فروکش کردن کند.

مکیدن انگشت شست و سایر انگشتان، راهی برای آرام کردن خود در نوزادان است. این مکش به آنها آرامش می‌دهد، همانطور که شیر مادر یا شیشه شیر باعث آرامش آنها می‌شود. وقتی کودک متوجه شد که مکیدن انگشت شست او را آرام می‌کند، می‌توان او را در حالی که انگشتش را در دهانش گذاشته است، در مواقع گرسنگی، ترس، خستگی یا بی‌حوصلگی پیدا کرد.

برای برخی از کودکان، مکیدن انگشتان یا پستانک می‌تواند به اضطراب جدایی کمک کند و به خواب رفتن نوزادان کمک کند. بسیاری از والدین از پستانک و اسباب‌بازی‌های دندانی برای تنظیم احساسات فرزندانشان استفاده می‌کنند. با این حال، معمولاً کودکان قبل از شروع پیش‌دبستانی - و قبل از شروع درآمدن دندان‌های دائمی‌شان - علاقه خود را به این رفتار از دست می‌دهند و به دنبال راه‌های سازنده‌تری برای مدیریت احساسات خود می‌روند، اما این برای همه صادق نیست.

چرا باید نگران مکیدن انگشت شست باشید؟

کودکان ۲۰ دندان شیری یا اولیه دارند که در نهایت با ۳۲ دندان دائمی جایگزین می‌شوند. اگرچه دندان‌های دائمی حدود شش سالگی شروع به درآمدن می‌کنند، اما دندان‌های شیری پایه و اساس لبخند کودک شما را تشکیل می‌دهند. اگر کودک شما تا سن چهار یا پنج سالگی هنوز انگشت شست، انگشتان دیگر یا پستانک خود را می‌مکد، این می‌تواند بر روی تراز دندان‌های دائمی هنگام درآمدن آنها تأثیر بگذارد.

تصویر اوپن بایت از یک سری دندان از نمای جلو و پهلومشکل مکیدن انگشت شست این است که فشار و مکشی در دهان ایجاد می‌کند که می‌تواند دندان‌ها را به جلو بکشد و منجر به چیزی شود که «اپن بایت» نامیده می‌شود. این حالت باعث می‌شود دندان‌های بالا و پایین حتی در صورت بسته بودن دهان، با هم تماس نداشته باشند. این نوع بایت می‌تواند غذا خوردن و صحبت کردن را برای کودک شما دشوار کند. اگر دندان‌ها به این شکل نامرتب شوند، ممکن است اختلالات گفتاری مانند نوک زبانی صحبت کردن و عدم توانایی در تلفظ حروف صامت سخت مانند «د» یا «ت» ایجاد شود و حتی به طور بالقوه دائمی شود.

توجه داشته باشید که همه کودکانی که انگشت شست خود را می‌مکند، یکسان نیستند. برخی از کودکان به طور منفعل انگشت شست یا انگشت دیگر را در دهان خود قرار می‌دهند، در حالی که برخی دیگر به طور تهاجمی می‌مکند. در حالی که هر دو گروه باید این عادت را ترک کنند، کودکان گروه دوم کودکانی هستند که باید بیشتر نگران آنها باشید، زیرا آنها بیشترین آسیب را به دهان در حال رشد خود وارد می‌کنند.

کودکانی که بیش از حد انگشت شست خود را می‌مکند، مستعد ابتلا به عفونت‌های گوش میانی بیشتری هستند. مکیدن بیش از حد می‌تواند باعث پینه بستن انگشت شست شود و رطوبت می‌تواند ناخن شست را کج کند و آن را مستعد رشد به داخل و لایه لایه شدن کند.
در نهایت، کودکان بزرگتری که در ملاء عام یا در مدرسه به مکیدن انگشت شست خود ادامه می‌دهند، ممکن است توسط همسالان خود مورد تمسخر قرار گیرند یا توسط بزرگسالان قضاوت شوند و این می‌تواند به اعتماد به نفس کودک آسیب برساند.

چگونه می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا مکیدن انگشت شست خود را ترک کند؟

پسر بچه‌ای با پیراهن آبی روشن بیرون ایستاده و انگشت شستش را می‌مکداول، متوجه باشید که مکیدن انگشت شست ذاتاً نشان دهنده هیچ اختلالی نیست، بلکه فقط یک عادت ناسالم برای فرزند شماست. و اگرچه مهم است که فرزندتان در اسرع وقت این عادت را ترک کند تا از عوارض رشدی آن جلوگیری شود، اما درک کنید که کودکانی که انگشت خود را می‌مکند معمولاً این کار را برای آرام کردن خود انجام می‌دهند. سعی کنید بفهمید که چرا فرزندتان نیاز به آرام کردن خود از این طریق دارد و به آن عوامل استرس‌زا بپردازید.
دوم، فرزندتان را در رسیدگی به مشکل مشارکت دهید. دو فکر بهتر از یک فکر است و مشارکت دادن فرزندتان باعث می‌شود که این کار مانند یک کار تیمی به نظر برسد. به فرزندتان آموزش دهید که چگونه مکیدن انگشت شست می‌تواند به لبخندش آسیب برساند. یا بهتر از آن، عادت او را در جلسه بعدی دندانپزشکی مطرح کنید تا دندانپزشکان ما بتوانند به شما توضیح دهند که چرا ترک آن برای آنها مهم است.

یک جای خوب برای شروع این آموزش، کتابی از دکتر سوزان هایتلر، روانشناس بالینی اهل دنور، با عنوان « دیوید در مورد مکیدن انگشت شست تصمیم می‌گیرد » است که بسیاری از والدین آن را مفید یافته‌اند.
سوم، برای ترک این عادت با هم همکاری کنید. به جای سرزنش کردن فرزندتان هنگام مکیدن انگشت، او را به خاطر این کار تشویق کنید. سعی کنید در طول روز روی انگشت مورد علاقه‌اش بانداژ بگذارید تا بافت آن به او یادآوری کند که انگشتان نباید در دهان باشند. آیا فرزندتان هنگام خواب انگشت شست خود را می‌مکد؟ قبل از خواب جوراب روی دست‌هایش بگذارید و آنها را با چسب محکم کنید. این روش به ویژه برای کودکان بزرگتر خوب عمل می‌کند زیرا آنها می‌خواهند به عنوان «پسر بزرگ» یا «دختر بزرگ» دیده شوند و مکیدن انگشت شست برای نوزادان است. وقتی با جوراب‌هایی که هنوز در دست دارند از خواب بیدار می‌شوند، می‌توانند به خودشان افتخار کنند که می‌دانند در طول شب انگشتشان را نمی‌مکند!
یک جدول پاداش از تعداد روزها یا شب‌هایی که فرزندتان می‌تواند بدون مکیدن انگشت بگذراند، تهیه کنید. از برچسب‌ها یا تمبرهای سرگرم‌کننده برای ثبت پیشرفت در تقویم استفاده کنید. مثبت‌اندیشی و تشویق در ترک این عادت بسیار مؤثر است.

معرفی بهترین روانشناسان درمان اختلال اضطراب اجتماعی در تهران

۲ بازديد

 

 

اختلال اضطراب اجتماعی (Social Anxiety Disorder) یکی از شایع‌ترین و نادیده‌گرفته‌شده‌ترین اختلالات اضطرابی است که زندگی شخصی، شغلی و تحصیلی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. افراد مبتلا به این اختلال اغلب از قرار گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی، صحبت در جمع، یا حتی تعاملات روزمره به شدت می‌ترسند و به‌دلیل ترس از قضاوت شدن یا تحقیر، دچار اضطراب شدید می‌شوند. خوشبختانه، این اختلال قابل درمان است و روان‌درمانی تخصصی می‌تواند به افراد کمک کند تا به آرامی با ترس‌هایشان روبه‌رو شوند و زندگی طبیعی‌تری را تجربه کنند.

در این مقاله، بهترین مراکز و روانشناسان متخصص در زمینه درمان اضطراب اجتماعی در تهران معرفی شده‌اند. این لیست براساس تجربه، رضایت مراجعین و تخصص انتخاب شده است.

 

۱. ???? گروه روانشناسی ویان

  • تخصص: درمان اضطراب اجتماعی، اضطراب فراگیر، فوبیا، افسردگی
  • خدمات:
    • درمان اضطراب اجتماعی با رویکرد CBT (رفتاری-شناختی)
    • مواجهه‌درمانی تدریجی (exposure therapy)
    • درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)
    • جلسات روان‌درمانی انفرادی، زوج‌درمانی و گروه‌درمانی
  • آدرس: تهران، خیابان گاندی، بالاتر از تقاطع سئول، پلاک ۱۲، طبقه دوم
  • وب‌سایت: www.vianclinic.com
  • اینستاگرام: @vianclinic
  • تلفن تماس: ۰۲۱-۸۸۵۷۴۰۲۱

 

۲. ???? دکتر نسرین رستمی

  • تخصص: روانشناسی بالینی، درمان اختلالات اضطرابی و اجتماعی
  • خدمات: CBT، درمان رفتاری، درمان گروهی
  • آدرس: خیابان ولیعصر، نرسیده به پارک ملت
  • اینستاگرام: @dr.rastemi.psych

 

۳. ???? مرکز مشاوره ذهن‌آگاه

  • خدمات: درمان اضطراب اجتماعی، درمان شناختی، مایندفولنس
  • آدرس: تهران، شهرک غرب
  • وب‌سایت: www.zehnagahclinic.ir

 

۴. ???? دکتر الهام صادقی

  • تخصص: روان‌درمانگر ACT و CBT، درمان اضطراب و ترس از اجتماع
  • آدرس: خیابان شریعتی، روبه‌روی حسینیه ارشاد
  • اینستاگرام: @dr.elham.sadeghi

 

۵. ???? مرکز روانشناسی آرامش نو

  • خدمات: مواجهه‌درمانی، درمان هیجانی، درمان اضطراب نوجوانان
  • آدرس: صادقیه، بلوار فردوس شرق
  • وب‌سایت: www.aramesheno.com

 

۶. ???? دکتر پیمان مرادی

  • تخصص: روانشناس بالینی، درمان تخصصی اضطراب اجتماعی در بزرگسالان
  • آدرس: زعفرانیه، خیابان مقدس اردبیلی
  • اینستاگرام: @dr.peyman.moradi

 

۷. ???? دکتر ساناز ذبیحی

  • خدمات: درمان اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب عملکرد، ترس از سخنرانی
  • آدرس: یوسف‌آباد، نبش خیابان جهان‌آرا
  • اینستاگرام: @dr.sanaz.zabihi

 

۸. ???? کلینیک روانشناسی مهر

  • خدمات: درمان دارویی با همکاری روانپزشک، جلسات فردی و گروهی
  • آدرس: پاسداران، گل‌نبی
  • وب‌سایت: www.mehrclinic.com

 

۹. ???? دکتر فرناز کیانی

  • تخصص: درمان نوجوانان با اضطراب اجتماعی، افزایش مهارت‌های اجتماعی
  • آدرس: تهرانپارس
  • اینستاگرام: @dr.kiani.psych

 

۱۰. ???? مرکز مشاوره ذهن روشن

  • خدمات: CBT، مواجهه‌درمانی، خودشناسی و مدیریت افکار منفی
  • آدرس: سعادت‌آباد
  • وب‌سایت: www.zehnroshan.ir

 

اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟

اختلال اضطراب اجتماعی، یا فوبیای اجتماعی، یک نوع از اختلالات اضطرابی است که با ترس شدید و مداوم از موقعیت‌های اجتماعی همراه است. افراد مبتلا معمولاً از قضاوت شدن، خجالت کشیدن یا تحقیر شدن توسط دیگران واهمه دارند. این ترس می‌تواند آن‌قدر شدید باشد که شخص از حضور در جمع، صحبت در کلاس، مصاحبه شغلی، یا حتی تماس چشمی با دیگران اجتناب ‌کند. نشانه‌هایی مثل تعریق، لرزش، لکنت زبان، تپش قلب و قرمزی صورت در موقعیت‌های اجتماعی بسیار رایج است.

درمان اصلی این اختلال معمولاً ترکیبی از روان‌درمانی (مخصوصاً CBT یا درمان شناختی-رفتاری)، مواجهه‌درمانی تدریجی، آموزش مهارت‌های اجتماعی و در برخی موارد دارودرمانی است. درمان، به فرد کمک می‌کند تا افکار منفی خود را بازسازی کرده و به‌تدریج توانایی حضور در اجتماع را با اعتماد به نفس بالا به‌دست آورد. شناخت به موقع این اختلال و شروع درمان، تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی فرد خواهد داشت.

 

 

بهترین روانشناسان درمان افسردگی در تهران | معرفی ۱۰ روانشناس و مرکز معتبر

۳ بازديد

 

 

افسردگی یکی از شایع‌ترین اختلالات روانی قرن حاضر است که می‌تواند تمام جنبه‌های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. از کاهش انرژی، بی‌انگیزگی، اختلال در خواب و اشتها گرفته تا افکار منفی و احساس پوچی، همگی از نشانه‌های افسردگی هستند. خوشبختانه، امروزه با پیشرفت علم روانشناسی و روان‌درمانی، روش‌های مؤثری برای درمان افسردگی وجود دارد. در این مقاله قصد داریم ۱۰ تا از بهترین روانشناسان و مراکز درمان افسردگی در تهران را به همراه خدمات، آدرس و اطلاعات تماس معرفی کنیم. اولین مورد، گروه روانشناسی ویان خواهد بود.

 

۱. گروه روانشناسی ویان

  • تخصص: درمان اختلالات خلقی، افسردگی، اضطراب، وسواس
  • خدمات:
    • درمان افسردگی با رویکرد CBT، ACT و طرحواره‌درمانی
    • مشاوره فردی، زوج‌درمانی، روان‌درمانی تحلیلی
    • جلسات آنلاین و حضوری
  • آدرس: تهران، خیابان گاندی، بالاتر از تقاطع سئول، پلاک ۱۲، طبقه دوم
  • وب‌سایت: www.vianclinic.com
  • اینستاگرام: @vianclinic
  • تلفن تماس: ۰۲۱-۸۸۵۷۴۰۲۱

 

۲. دکتر زهرا بنی‌هاشم

  • تخصص: روانشناسی بالینی، درمان افسردگی و اضطراب
  • خدمات: CBT، روان‌درمانی فردی، دارودرمانی با همکاری روانپزشک
  • آدرس: تهران، بلوار کشاورز، ساختمان پزشکان نور
  • اینستاگرام: @dr.banihashem.psych

 

۳. دکتر ناهید رمضانی

  • تخصص: درمان افسردگی مقاوم، افسردگی پس از زایمان
  • خدمات: طرحواره‌درمانی، شناختی رفتاری، EMDR
  • آدرس: تهران، میدان ونک، خیابان گاندی
  • اینستاگرام: @dr.ramzani.clinic

 

۴ مرکز مشاوره هم‌آوا

  • خدمات: روان‌درمانی گروهی، درمان افسردگی با نوروفیدبک، تست‌های روانشناسی
  • آدرس: تهران، فلکه دوم صادقیه، خیابان آیت‌الله کاشانی
  • وب‌سایت: www.hamavaclinic.ir

 

۵. دکتر مریم طاهری

  • تخصص: روان‌درمانگر تحلیلی با رویکرد روان‌پویشی
  • خدمات: درمان ریشه‌ای افسردگی، سوگ، احساس پوچی
  • آدرس: زعفرانیه، خیابان آصف
  • اینستاگرام: @drmaryamtaheri

 

۶. مرکز مشاوره مهرآور

  • خدمات: جلسات گروه‌درمانی، مشاوره خانواده، مشاوره نوجوان
  • آدرس: میدان ولیعصر، بالاتر از پارک ساعی
  • وب‌سایت: www.mehravarclinic.ir

 

۷ دکتر امیررضا شاه‌محمدی

  • تخصص: روانشناسی بالینی بزرگسال، افسردگی و اختلال دوقطبی
  • خدمات: جلسات حضوری و آنلاین
  • آدرس: تهران، خیابان مطهری
  • اینستاگرام: @dr.shahmohammadi

 

۸. مرکز روانشناسی انتخاب نو

  • خدمات: درمان افسردگی با رویکردهای مدرن، مشاوره شغلی و تحصیلی
  • آدرس: تهران، خیابان شریعتی
  • وب‌سایت: www.entekhabeno.com

 

۹. دکتر نیلوفر رستگار

  • تخصص: درمان افسردگی نوجوانان و جوانان
  • خدمات: CBT، ACT، خانواده‌درمانی
  • آدرس: خیابان شریعتی، بالاتر از پل صدر
  • اینستاگرام: @dr.rastegar_psych

 

۱۰. دکتر حسین سلیمانی

  • تخصص: روانشناسی بالینی، افسردگی، اختلالات خلقی
  • خدمات: روان‌درمانی فردی و زوج‌درمانی
  • آدرس: پاسداران، خیابان گل‌نبی
  • اینستاگرام: @dr.hossein.soleimani

 

افسردگی چیست و چگونه درمان می‌شود؟

افسردگی یک اختلال روانی جدی است که با نشانه‌هایی مانند غم عمیق، بی‌انگیزگی، احساس بی‌ارزشی، خستگی مفرط، اختلال در خواب و اشتها همراه است. این بیماری می‌تواند موقت یا مزمن باشد و به دلایل مختلفی مانند ژنتیک، عوامل محیطی، فقدان، یا مشکلات روانی دیگر ایجاد شود.

روش‌های رایج درمان افسردگی عبارتند از:

  • روان‌درمانی: رایج‌ترین روش درمان افسردگی که با کمک روانشناس انجام می‌شود. (CBT، ACT، طرحواره‌درمانی، روان‌درمانی تحلیلی و…)
  • دارودرمانی: تجویز دارو توسط روانپزشک، خصوصاً در موارد شدید یا مزمن
  • نوروفیدبک، موسیقی‌درمانی و مدیتیشن به‌عنوان روش‌های مکمل
  • ورزش، تغذیه سالم و خواب منظم نیز در بهبود علائم مؤثرند

 

 

پنج نکته مهم در خصوص کلینیک های روانشناسی

۴ بازديد

امروزه علی رغم پیشرفت های عظیم در تکنولوژی و علوم مختلف در اطراف خود مشاهده می‌کنیم که اضطراب و استرس عمومی افراد بسیار افزایش یافته و مشکلات زیادی را نیز به همراه خود آورده است.

البته که استرس به خودی خود بد نیست و یکی از نیاز های انسان است که بتواند بهترین خود باشد اما زمانی که این استرس از حد متوسط بالاتر می‌رود می‌تواند مشکلات زیادی را به وجود بیاورد و باعث مسائل مختلفی شود و سلامت روان فرد یا جامعه را دست خوش تغییراتی کند.

علاوه بر این مسئله مسائل مختلفی نیز وجود دارد که سلامت روان افراد را ممکن است در خطر قرار دهد، از این موارد می‌توان به بیماری ها و موارد مختلف در زمینه های شخصیتی و مسائل دیگر اشاره کرد، پیشرفت بشر در این علم نیز چشم گیر بوده و رفتار و شخصیت و ارتباطات زیر نظر گرفته شده و با آزمایش های مختلف به نتایج مهمی دست پیدا کرده است.

 

به صورت خلاصه به علم شناخت افراد و رفتار او روانشناسی گفته می‌شود که برای اینکه فردی بتواند به بهترین خود تبدیل شوند و یا مشکلات و مسائل روان خود را برطرف کند باید به برخی از این مسائل تسلط و یا آگاهی پیدا کند.

ممکن است در زندگی خود و یا در اطرافیان خود مشاهده نموده باشید که بسیاری از افراد با خانواده و یا محل کار و یا همسر خود مشکلاتی دارند، و یا به صورت فردی ممکن است رفتاری تکانه را از خود در بسیاری از موارد نشان دهند و یا درگیر مسائل خانمان سوزی همچون اعتیاد شده باشند و بسیاری موارد دیگر ریشه اکثر اختلافات و اشتباهات به دلیل عدم آگاهی در بسیار از موارد شناختی انسان است.

 البته نه همه آنها بلکه بسیاری از آنها برخی موارد ممکن است به دلایلی همچون ژنتیک و دیگر مسائل اتفاق افتاده باشد، نکته مهم در این مسئله این است که این روند نیاز به درمان و مشاوره دارد و افراد و خانواده ها می‌توانند برای کمک گرفتن در مورد این موارد بسیاری موارد دیگر که به زندگی و روان افراد بستگی دارد از خدمات مشاوره ای در کلینیک روانشناسی استفاده کنند.

یک کلینیک روانشناسی از بخش ها و قسمت های مختلفی تشکیل شده و با تشخیص و بررسی فرد و همچنین مسئله ای که او را به کلینیک روانشناسی سوق داده است می‌توان متخصص مناسب او را مشخص کرد و روند مشاوره و یا درمان او آغاز شود.

یک کلینیک روانشناسی خوب دارای ویژگی هایی است که در ادامه به آنها اشاره نموده ایم و شما با این معیار ها می‌توانید بهترین کلینیک روانشناسی را پیدا کرده و روند درمان و یا مشاوره خود را آغاز کنید.

یک کلینیک روانشناسی می‌تواند در مسائل فردی، تحصیلی، ازدواج، شغل و... به شما کمک کند و همچنین بیماری ها و مشکلات و اختلالات روانی را در شما و یا در اطرافیان شما تشخیص داده و روند درمان را آغاز کند تا حس خوب و حال خوب را به زندگی خود بازگردانید و آن را در خود به وجود آورید.

روانشناس

روانشناس در واقع به فردی گفته می‌شود که در روان انسان در زمینه های مختلف سالها مطالعه داشته و با توجه به رشته خود توانسته مدرک و مجوز های لازم را دریافت کند و می‌تواند مشاور و راهنما و همچنین درمانگری برای شما باشد.

روانشناسی شاخه های بسیاری دارد و شما باید مشکل خود را شناسایی کرده و رشته های مختلف را در روانشناسی را به همین صورت تا بتوانید به خوبی نتیجه بگیرید و روند درمان شما به سرعت و با بهترین کارآمدی اتفاق بیفتد.

از شاخه های روانشناسی می‌توان به متخصصین بالینی، رشد، کودک و نوجوان، ازدواج، روابط، اعتیاد و... اشاره کرد، هدف یک روانشناس تشخیص و توصیف و آگاهی دادن به افراد و در نهایت ارائه پیشنهادات و درمان فرد است که منجر به بهبود سلامت روان می‌گردد.

روانشناسان جایگاه ویژه ای در جامعه دارند و می‌توانند نقش بسیار موثری داشته باشند، پس مراجعه به آنها می‌تواند بسیاری از مشکلات ومسائلی که برای ما بسیار بزرگ است ودغدغه های زیادی را برای ما به وجود آورده را حل کند و آرامش را به زندگی بازگرداند.

در درمان ها در کلینیک های روانشناسی افراد ممکن است تنها به روانشناس نیاز نداشته باشند و نیاز پیدا کنند که به روانپزشک نیز برای دارو درمانی نیز نیاز داشته باشند در این صورت روانشناس فرد را به بخش مورد نظر ارجاع می‌دهد تا کمک به وضعیت او شود. برخی از افراد تفاوت روانشناس و روانپزشک را نمی‌دانند و ممکن است برایشان این سوال پیش آید مگراین دو با یکدیگر تفاوت دارند؟!

تفاوت روانشناس و روانپزشک

روانپزشکان در واقع دارای مدرک پزشکی و تخصص روانپزشکی هستند و برای بیمارانی که مشکلاتی در سلامت روان خود دارند دارو تجویز می‌کنند، در این حال روانشناسان نحوه درمان متفاوتی را پیش می‌گیرند و اجازه تجویز دارو ندارند.

حتی با مدرک دکتری، روانشناسان از تکنیک های مختلفی برای درمان خود استفاده می‌کنند و در مجموع برای نتیجه گیری بهتر این افراد با یکدیگر کار می‌کنند که علاوه بر نتیجه بهتر به روند درمان سرعت می‌بخشد، حال سوالی که پیش می‌آید این است که ما برای رفع مشکل خود پیش روانشناس برویم یا روانپزشک؟

این مسئله کاملا به مشکل شما بستگی دارد، یعنی برای مثال اگر دوران سختی دارید و باید تجدید نظر روی افکارتان انجام دهید بهتر است به روانشناس مراجعه کنید، اگر برای تربیت و یا رشد فرزند خود به دنبال راهکارهایی هستید و نیاز می‌بینید که باید راهکارهای علمی را بدانید به روانشناس مراجعه کنید.

البته اگر مشکل فرزند شما دارای مسائل پیچیده ذهنی و مشکلات این چنین است بهتر است به روانپزشک مراجعه کنید تا دارو درمانی انجام شود، و به طور کلی روانشناس می‌تواند بسیاری از مشکلات شما را رفع کند اما تجویز دارو از عهده او خارج است و معمولا افراد با مراجعه به روانشناس در صورت نیاز باید به روانپزشک مراجعه کنند.

کلینیک روانشناسی

کلینیک روانشناسی تمامی افراد رواندرمانگر و افراد متخصص در بحث درمانی را در خود جای داده و کمک به سلامت جامعه و همچنین فراد و خانواده ها می‌کند، در یک کلینیک روانشناسی از ابزار آلات روانشناسی استفاده می‌شود تا مشکلات و مسائل را مورد بررسی و تشخیص قرار داده شود.

همچنین روند برخی از درمان ها نیاز به این ابزار آلات است، برای مثال یکی از این مسائل دستگاه نوروفیدبک است، که کمک به افزایش تمرکز، بهبود بیش فعالی و بسیاری مسائل دیگر می‌کند، در یک کلینیک روانشناسی رواندرمانگران با یکدیگر در ارتباط هستند و ممکن است در طول درمان مراجعه کننده در بخش های مختلفی طبق نیاز خود حضور پیدا کند.

از مسائل مهم در انتخاب کلینیک روانشناسی می‌توان به چنین مسائلی توجه کرد که مجموعه از بهترین و به روز ترین متد های علم روانشناسی استفاده می‎کنند یا خیر، از ابزار آلات به روز دنیای روانشناسی استفاده کنند، مجوز ها و مدارک لازم را داشته باشند و آن را در معرض دید مراجعین قرار داده اند.

فضا و برخورد با افراد به صورت کاملا حرفه ای باشد و تا بتوان در کمال آرامش از خدمات مجموعه استفاده کرد و در نهایت نظم مجموعه بسیار مهم است، چرا که جلسات روانشناسی و روانپزشکی باید به صورت دوره ای و کامل انجام شود به همین علت باید به صورت کاملا جدی در نظر گرفته شود.

علائم و نشانه های بیش فعالی در کودکان ۲ و ۳ ساله

۴ بازديد

در کشور امریکا از هر ۱۰ کودک ۱ کودک به اختلال بیش فعالی دچار است که بسیار آمار بالایی هست.

پسرها دو برابر دخترها، احتمال ابتلا به اختلال بیش فعالی دارند. در این تحقیقات کودکان بین ۲ تا ۱۷ سال مورد بررسی قرار گرفته اند.

  • برای ۶۲ درصد درمان دارویی تجویز شده است
  • برای ۴۷ درصد کودکان بیش فعال درمان های رفتاری - کاردرمانی تجویز شده است
  • در کل ۷۷ درصد کودکان بیش فعال در آمریکا تحت درمان هستند
  • تقریبا ۳۳ درصد کودکان بیش فعال در آمریکا تحت هیچ درمانی قرار نگرفته اند

در تصویر پائین هم می توانید لیست کشورها و کودکان دچار اختلال بیش فعالی را مشاهده نمائید.

 

البته دقت بفرمایید هرچقدر سیستم تشخیص و شناسایی کودکان بیش فعال دقیق تر باشد، احتمالا آمار نیز در آن کشورها بیشتر خواهد بود. 

حذف نگاه شخصی به مسئله اختلال در کودکان

اما چرا انقدر بر روی استفاده از این نقشه جهان در مقالات مختلفمون تاکید داریم؟

بنده امیدوارم، نگاه خانواده ها به مسئله بیش فعالی از حد فرزند، خانواده، شهر، کشور به جهان معطوف شود. این مسئله شخصی آن ها نیست، خانواده ها در جای جای جهان مثل اسپانیا، لبنان، ایتالیا، مکزیک، هلند و … با آن درگیر هستند.

در کشورهای دیگر ساز و کاری برای شناسایی و درمان کودکان در نظر گرفته می شود اما در ایران قسمت عمده این مسئولیت بر عهده خانواده ها هست و در عین حال برای خانواده های ایرانی مسیر درمان کودکان مه آلود و نامشخص است بخاطر همین بسیاری، از تشخیص بیش فعالی بعد از جلسات مشاوره و ارزیابی کودکشان می هراسند تا جایی که حتی دست به انکار می زنند.

در قسمت پائین مسیر تشخیص و درمان کودکان بیش فعال از ابتدا تا انتها ترسیم شده است. ما در موسسه نورولند تا انتهای این مسیر همراه خانواده های عزیز هستیم.

وظیفه خانواده، دکتر، مهندس، تکنسین، معمار یا پولدار کردن فرزندانشان نیست، وظیفه خانواده ها هدایت آن ها به مسیری هست که باعث خوشحالی کودک دلبندشان شود که در این باره در مقاله ی دیگری مفصل صحبت کردیم.

خلاصه سازی شده مقاله وظیفه خانواده ها: وظیفه اصلی خانواده ها خوشبختی و خوشحالی کودک دلبندشان است، خوشحالی هر کسی در گرو انجام فعالیتی است که عاشقانه آن را دوست دارد و بدان دلبستگی دارد که حتی از آن طریق کسب درآمد کند (مانند: ورزشکاران، موسیقی دانان، خواننده ها، پزشکان، مهندسین، بازیگران، عکاسان، نقاشان و …) 

استعدادیابی: خانواده ها برای رساندن فرزندشان به شهر خوشبختی و خوشحالی چندین مسیر با مسافت های مختلف در پیش دارند که با استعدادیابی می توانند بهترین و نزدیک ترین مسیرها را پیش روی کودک قرار داد تا به دلخواه در آن مسیر حرکت کند.

اختلال ها: پستی بلندی های مسیر همان اختلال ها هستند که حرکت کودک را کند و در بعضی مواقع ناممکن می کنند. شناسایی و درمان اختلال ها قطعا در بلند مدت تاثیرات خود را بیش از پیش نشان می دهند.

اختلال چیست؟

تا بدینجا ما به فراگیری اختلال در دنیا و اهمیت شناخت و درمان آن پرداختیم، اما سوال اینجاست که اختلال ها چه هستند؟

اختلال مانند فیلتری در جلوی درک کودک از محیط قرار می گیرد. درک کم منجر به جمع آوری اطلاعات ناقص می شود، اطلاعات ناقص توسط ذهن پردازش می شود و در نتیجه پاسخ مورد نظر دریافت نمی شود.

برای مثال کودکی که دارای اختلال خواندن هست می تواند عدد ۱۴.۷ را ۱۷.۴ بخواند و براساس این اطلاعات ناقص پردازش خود را انجام دهد. در قسمت پائین می توانید علائم بیش فعالی در کودکان را مشاهده کنید.

علائم بیش فعالی در کودکان چه هست؟

اما در این قسمت ما سعی می کنیم سه نشانه اصلی برای تشخیص بیش فعالی را با جزئیات بررسی کنیم و به خانواده ها اطمینان دهیم بسیاری از تشخیص های بیش فعالی در کودکان بر پایه اطلاعات غلط است که منجر به تحلیل و نتیجه گیری غلط می شود.

براساس تعریف دقیق بیش فعالی: اگر کودکی هر سه نشانه پائین را حداقل برای ۶ ماه و در چند مکان مختلف (خانه، مهمانی، مدرسه، مهدکودک و ...) بصورت همزمان بروز دهد، می تواند نشانه هایی از بیش فعالی داشته باشد که در کلینیک های بیش فعالی بایستی مورد ازریابی قرار گیرد.

 

پرتحرکی در کودکان

در همین ابتدا باید بگویم که لزوما پرتحرکی نشانه بیش فعالی نیست، شاید آن کودک هوش بدنی جنبشی بالایی داشته باشد. بیش فعالی کودکان بیشتر در سنین بین ۶ تا ۱۴ سال شناسایی می شود زمانی که کودکان بایستی ساعت ها پشت میز و صندلی نشسته و بدن خود را بدون حرکت ساعت ها نگاه دارند، همین عامل هم همیشه مایه سرخوردگی کودکان پر جنب و جوش در سر کلاس درس می شود.

آقای کن رابینسون متخصص خلاقیت که لقب Sir را هم دارد (Sir Ken Robinson) در یکی از ویژه ترین سخنرانی هایش در سایت تد درباره آموزش در مدارس و خلاقیت صحبت می کند این ویدئو بیش از ۷۰ میلیون بار دیده شده است

نشانه های بی توجهی

کودکان دارای اختلال بی توجهی همیشه در حال خیال پردازی هستند، نمی توانند در یک محل آرام بنشینند و تمرکز کنند، باید دائما در حرکت باشند. برای مثال کودک دیکته یک کلمه را بلد هست اما بی توجهی و حواس پرتی باعث می شود، کودک نتواند کامل کلمه مربوطه را بنویسد.

فراموشکاری و جا گذاشتن وسائل در مکان های مختلف از ویژه ترین خصوصیت کودکان بیش فعال است. 

رفتارهای تکانه ای

رفتارهای تکانشگری به رفتارهای پر ریسک، بدون آینده نگری، بدون پشتوانه فکری و ... گفته می شود که هم برای خود فرد و هم اطرافیان خطرناک است. چند نمونه از این رفتارها را هم در این قسمت برای شما لیست کرده ام اما پیش نیازهای این مقاله را مطالعه کنید تا اطلاعات کامل تری از رفتارهای تکانه ای کسب کنید.

  • ولخرجی بدون آینده نگری
  • خوردن یا نوشیدن بیش از حد
  • نداشتن صبر و تحمل کافی برای در صف ایستادن، گوش کردن به صحبت معلم یا شخص دیگری
  • قطع صحبت دیگران
  • زودجوشی و دعوا راه انداختن
  • خوردن یا نوشیدن بیش از حد
  • آسیب رساندن به خود و دیگران از طریق دعوای فیزیکی
  • پیش بینی ناپذیر بودن
  • ترک ناگهانی مسئولیت یا شغل واگذار شده

برخی از این نشانه ها در کودکان و برخی دیگر در بزرگسالان قابل مشاهده است، بخاطر همین می توانید آینده یک کودک بیش فعال را نیز از این طریق مشاهده کنید.

عواقب عدم درمان بیش فعالی در کودکان

اول از همه درباره اثرات مخربِ تاخیر در درمان اختلالات گفتار و زبان کودکان صحبت خواهیم کرد. قسمت عمده درک کودکان از دنیا و شکل گیری شخصیت آن ها تا ۷ سالگی اتفاق می افتد. اختلال ها مانند سدی جلو ورودی های محیط قرار می گیرند و دریافت کودک از دنیای اطرافش را به حداقل می رسانند. تصور کنید یک کودک چشم بسته در میان زمین بازی رها شده است و قرار است با کودکان دیگر بازی کند. 

  • شناخت او از زمین بازی چه اندازه است؟
  • شناخت او از بازی که بچه ها انجام می دهد چه اندازه است؟
  • آیا می تواند نقشی در بازی کودکان داشته باشد؟
  • آیا عکس العمل های او به موقع هست؟
  • تعامل هم سن و سال ها نسبت به او چگونه است؟
  • آیا در بازی بعدی احتمال بازی داده شدن او هست؟

همه این سوالات قرار است ما را به نتیجه گیری کلی از تاثیر اختلالات در زندگی کودکان می اندازد. اختلالات مانند سدی جلوی دریافت کودکان از محیط قرار می گیرد. درک کم کودک از محیط، امکان تعامل به موقع با محیط را به کودک نمی دهد پس به مرور زمان از گروه همسالان خود کنار گذاشته می شود. خانواده های عزیز با کمک مشاورین حاذق، هر چقدر بتوانند اختلالات کودکان را شناسایی و رفع کنند، آینده درخشان تری برای آن ها رقم خواهند زد.

اختلالات، خودشان را در دوره های مختلف زندگی نشان می دهند پس برخی از اختلالات در کودکی از طرف خانواده ها قابل شناسایی نیستند در صورتی که سن طلایی درمان آن ها در همین زمان کودکی هست.

هیچ اختلالی به خودی خود در طول زمان درمان نمی شود، فقط باعث سرخوردگی کودک شده تا این اختلالات را از دیگران مخفی کند. مشاورین و درمانگران خبره می توانند تمام این اختلالات را شناسایی کرده و در سن طلایی، آن ها را درمان کنند.

 

 

5 تا از بهترین روان درمانگر تهران

۵ بازديد

 

 

 

زندگی در کلان‌شهری چون تهران، با تمام پیچیدگی‌ها، اضطراب‌ها و فشارهای روزمره‌اش، نیاز به مراقبت روانی را بیش از هر زمان دیگری ضروری کرده است. در چنین فضایی، روان درمانگر در تهران می‌تواند همان راهنمایی باشد که انسان را به سفری عمیق به درون خود دعوت می‌کند؛ سفری که در آن زخم‌های کهنه شناسایی می‌شوند، ریشه‌ی بسیاری از مشکلات رفتاری و عاطفی کشف می‌گردد و فرصت دوباره‌ای برای بازسازی روان به‌وجود می‌آید.

روانکاوی یکی از عمیق‌ترین و اثربخش‌ترین شیوه‌های درمان روان است که با تمرکز بر ناخودآگاه فرد، تلاش می‌کند الگوهای پنهان افکار، احساسات و رفتارها را کشف کرده و بهبود دهد. برخلاف درمان‌های کوتاه‌مدت، روانکاوی مسیری آرام، تحلیلی و پایدار برای رشد درونی و خودشناسی عمیق است.

در این مقاله، ابتدا به‌صورت خلاصه به این می‌پردازیم که روانکاوی چیست، چه تفاوتی با دیگر رویکردهای روان‌درمانی دارد، چه نوع اختلالاتی را درمان می‌کند و چه کسانی به آن نیاز دارند. سپس، فهرستی از 5 روان درمانگر برتر در تهران را همراه با بیوگرافی، توضیح خدمات، اطلاعات تماس و آدرس معرفی می‌کنیم. در صدر این فهرست، گروه روانشناسی ویان قرار دارد که از جمله پیشگامان روانکاوی در ایران است.

اگر به دنبال شناختی عمیق‌تر از خود، بهبود رابطه‌ها و رهایی از الگوهای تکراری رنج‌آور هستید، این مقاله راهنمای شما برای انتخاب بهترین روانکاو در تهران خواهد بود.

 

در ادامه، 5 نفر از بهترین روان درمانگرهای  تهران همراه با بیوگرافی، خدمات، آدرس، شماره تماس و وب‌سایت ارائه شده است.

 



۱. گروه روانشناسی ویان

بیوگرافی: تحت مدیریت دکتر سامرند سلیمی، تیمی از روان‌پزشکان و روان‌شناسان با مجوز رسمی و سابقه درخشان .

خدمات: جلسات روانکاوی و روان‌درمانی تحلیلی، کارگاه آموزش مهارت‌های تحلیلی و هیجانی.

آدرس: تهران، دریا، بلوار مدیریت، خیابان علامه طباطبائی جنوبی، پلاک ۸، طبقه ۳

تلفن: از طریق اینستاگرام @vianclinics یا وب‌سایت vianclinic.com قابل رزرو

وب‌سایت/صفحه: vianclinic.com | اینستاگرام @vianclinics





۲. انستیتو روانکاوی تهران

بیوگرافی: تأسیس ۱۳۸۵، اولین مرکز دارای مجوز بین‌المللی (ECPP/IFPS)، مدرس و درمانگر ده‌ها روانکاو .

خدمات: آموزش دوره‌های روانکاوی و روان‌درمانی تحلیلی + جلسات درمانی.

آدرس: تهران، ولیعصر، بالاتر از زعفرانیه، پلاک ۳۰۴۷، ساختمان فردوس، طبقه ۶، واحد ۳۵

تلفن: ۰۲۱‑۲۲۷۲۸۰۰۰

وب‌سایت: psychoanalysis.ir





۳. دکتر سید امیر شهریار دیباجی‌پور

بیوگرافی: روان‌پزشک و روانکاو با تخصص در درمان افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن و اعتیاد .

خدمات: روانکاوی، ارزیابی شخصیت، درمان اختلالات سایکوسوماتیک.

آدرس: پاسداران، چهارراه پاسداران، خیابان دولت، کوچه دیده، پلاک ۹، واحد ۱۱

تلفن: ۰۲۱‑۲۶۶۵۰۵۹۰




 



۴. دکتر محمدرضا کمالی

بیوگرافی: روان‌پزشک متخصص با بورد، فعالیت در حوزه روانکاوی؛ درمان اختلالات دوقطبی، سایکوسوماتیک و اسکیزوفرنی .

خدمات: جلسات روانکاوی برای مسائل روان‌تنی و روان‌پزشکی.

آدرس: شهرک غرب، بلوار پاکنژاد، خیابان سعدی، پلاک ۱۴

تلفن: ۰۲۱‑۸۸۳۷۴۵۶۵





۵. دکتر مهدی کریمی

بیوگرافی: متخصص اعصاب و روان با بورد از دانشگاه شهید بهشتی، عضویت در انجمن روانپزشکان و کمیته پیشگیری از خودکشی .

خدمات: روانکاوی و درمان اختلالات خلقی و اضطرابی.

آدرس: پاسداران، خیابان گل‌نبی، پلاک ۴۹، واحد ۱۶

تلفن: ۰۲۱‑۲۲۸۷۹۴۶۰




نتیجه‌گیری:

یک روانکاو خوب در تهران فقط درمانگر نیست، بلکه راهنمایی دلسوز برای سفری درونی است؛ سفری از رنج به آگاهی، از تکرار به تغییر، و از سردرگمی به آرامش. اگر برای شروع این مسیر آماده‌ای، انتخاب روانکاو مناسب، اولین و مهم‌ترین گام توست.

 

 

 

علل و عوامل خطر ADHD

۴ بازديد

اختلال بیش فعالی (ADHD) که به اختصار اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی نامیده می‌شود، طیف وسیعی از اختلالات رفتاری را شامل می‌شود که با کمبود توجه و تمرکز، بیش‌فعالی و ناتوانی در کنترل تکانشگری مشخص می‌شوند.

علل ADHD

والدین کودکی که اخیراً به این بیماری مبتلا شده است، ممکن است خود یا نحوه‌ی فرزندپروری‌اش را سرزنش کنند، اما اغلب اوقات علت این بیماری اصلاً به فرزندپروری مربوط نمی‌شود.

با این حال، شیوه‌ی تربیتی والدین و محیط، تا حدودی، ممکن است مسئول بدتر شدن مشکلات رفتاری کودک باشند.

عوامل خطر ADHD

هیچ علت قطعی برای شروع ADHD در کودک یافت نشده است. با این حال، عوامل زیر ممکن است در افزایش خطر ابتلا به این بیماری نقش داشته باشند:

  1. آناتومی یا عملکرد تغییر یافته مغز - اسکن‌های مغزی نشان داده‌اند که برخی از نواحی مغز، به ویژه نواحی مرتبط با فعالیت و دامنه توجه، در بین کودکان و بزرگسالان مبتلا به ADHD متفاوت است. (1) برخی مطالعات نشان می‌دهند که لوب پیشانی مغز (در جلوی مغز قرار دارد) در بین افراد مبتلا به ADHD متفاوت است. این ناحیه مربوط به تصمیم‌گیری است. همچنین ممکن است اختلال در انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند دوپامین و نورآدرنالین در مغز وجود داشته باشد. این انتقال‌دهنده‌های عصبی، پیام‌رسان‌های شیمیایی مغز هستند. (2)

  2. ژنتیک - ADHD گاهی اوقات ممکن است ارثی باشد. مطالعاتی وجود دارد که چندین ژن مرتبط با علت ADHD را یافته‌اند. (1)

  3. مرد بودن - پسران و مردان بیشتر از دختران و زنان در معرض خطر ابتلا به ADHD هستند. این می‌تواند به دلیل عوامل ژنتیکی یا عوامل هورمونی باشد. مطالعات نشان می‌دهد از آنجایی که ADHD معمولاً با علائم خشونت و بیش‌فعالی همراه است، بسیاری از دخترانی که نوع غالب ADHD از نوع بی‌توجهی دارند، ممکن است هنگام تشخیص، از تشخیص آن غافل شوند. این دختران اغلب در بزرگسالی یا بزرگسالی این بیماری را نشان می‌دهند. (2)

  4. سوء مصرف مواد مخدر، مصرف الکل و سیگار کشیدن مادر - برخی مطالعات نشان داده‌اند که زنان بارداری که سیگار می‌کشند، الکل مصرف می‌کنند یا از داروهای تفریحی استفاده می‌کنند، در معرض خطر بیشتری برای به دنیا آوردن کودکانی هستند که در آینده به ADHD مبتلا می‌شوند. آسیب‌شناسی دقیق پشت این ارتباط به خوبی مشخص نیست. با این حال، گمان می‌رود که این نوع سوء مصرف در رحم یا در رحم، فعالیت عصبی را کاهش می‌دهد و مواد شیمیایی پیام‌رسان عصبی، یعنی انتقال‌دهنده‌های عصبی را تغییر می‌دهد. زنان بارداری که در معرض سموم محیطی قرار دارند نیز در معرض خطر به دنیا آوردن نوزادانی هستند که ممکن است به ADHD مبتلا شوند. (1)

  5. قرار گرفتن در معرض سموم - کودکان نوپا و پیش دبستانی که در معرض سموم و مواد سمی محیطی قرار دارند، در معرض خطر بیشتری برای مشکلات رفتاری نیز هستند. از جمله موارد قابل توجه، قرار گرفتن در معرض سرب از رنگ و لوله‌های ساختمان‌های قدیمی است که با دامنه توجه کوتاه و رفتار خشونت‌آمیز در برخی از کودکان مرتبط دانسته شده است. (1)

  6. آسیب مغزی ناشی از ضربه - آسیب مغزی نیز در برخی مطالعات با ADHD مرتبط دانسته شده است. با این حال، تعداد کودکانی که دچار چنین آسیب‌های مغزی شده‌اند، برای توضیح شیوع رو به افزایش ADHD بسیار کم است. (3)

  7. افزودنی‌ها - برخی از افزودنی‌های غذایی مانند مواد نگهدارنده و رنگ‌های مصنوعی با تشدید و افزایش خطر ابتلا به ADHD مرتبط بوده‌اند. تحقیقات دقیق در این زمینه ضروری است زیرا هیچ مدرک قطعی وجود ندارد. (1)

  8. قند - مطالعات و باور رایج می‌گوید که قند اضافی در رژیم غذایی کودک اغلب منجر به مشکلات رفتاری می‌شود. با این حال، مطالعات دقیق نشان داده‌اند که هیچ ارتباطی بین قند اضافی در رژیم غذایی و افزایش خطر ابتلا به ADHD یا حتی بدتر شدن علائم در کودکان مبتلا به ADHD وجود ندارد. (3)

  9. عدم تحمل غذایی - عدم تحمل غذایی خاصی مانند شیر، گندم و آجیل نیز با افزایش خطر ابتلا به ADHD مرتبط دانسته شده است. (2)

  10. قرار گرفتن در معرض تلویزیون - نگرانی‌هایی وجود داشته است مبنی بر اینکه قرار گرفتن بیش از حد در معرض تلویزیون در سنین پایین ممکن است منجر به افزایش خطر ابتلا به ADHD شود. اگرچه هیچ مطالعه‌ای وجود ندارد که واقعاً این ارتباط را اثبات کند؛ شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد قرار گرفتن بیش از حد در معرض تلویزیون ممکن است منجر به بی‌توجهی و خطر ابتلا به ADHD در مراحل بعدی زندگی شود. (2)

  11. سایر عوامل خطر - این موارد شامل تولد زودرس قبل از 37 هفته بارداری و تولد با وزن کم هنگام تولد است. آسیب مغزی در رحم یا در چند سال اول زندگی یا اختلال شنوایی نیز با ADHD مرتبط است (2)

چگونه رازها و دروغ‌ها روابط را نابود می‌کنند

۱۱ بازديد

اعتماد شکننده است. رازها و دروغ‌ها اعتماد را به خطر می‌اندازند و می‌توانند به ما و روابطمان آسیب بزنند - گاهی اوقات به طور جبران‌ناپذیری.

همه ما «دروغ‌های مصلحتی» می‌گوییم. وقتی حالمان خوب نیست، می‌گوییم «خوبم»، از هدایای ناخواسته تعریف می‌کنیم، یا حتی دروغ می‌گوییم که «چک در صندوق است». اما در یک رابطه صمیمی، صداقت عاطفی شامل این می‌شود که به شریک زندگی‌مان اجازه دهیم بداند ما چه کسی هستیم. صداقت چیزی بیش از دروغ نگفتن است. فریب شامل بیان اظهارات مبهم یا گنگ، گفتن نیمه‌حقایق، دستکاری اطلاعات از طریق تأکید، اغراق یا کوچک‌نمایی، و دریغ کردن احساسات یا اطلاعاتی است که برای کسی که حق دانستن آن را دارد مهم است، زیرا این امر بر رابطه تأثیر می‌گذارد و آن شخص را از آزادی انتخاب و اقدام آگاهانه محروم می‌کند. اگرچه ممکن است خود را صادق بدانیم، اما تعداد کمی از ما تمام افکار و احساسات منفی خود را در مورد افرادی که به آنها نزدیک هستیم آشکار می‌کنیم. آسیب‌پذیر و صادق بودن نیاز به شجاعت دارد.

 

هزینه رازها و دروغ‌ها

بیشتر افرادی که دروغ می‌گویند نگران خطرات صادق بودن هستند، اما به خطرات بی‌صداقتی توجه کمی دارند . برخی از راه‌هایی که دروغ و پنهان‌کاری باعث آسیب می‌شوند عبارتند از:

۱. آنها مانع صمیمیت واقعی با شریک زندگی می‌شوند. صمیمیت مبتنی بر اعتماد و اصالت است - توانایی آسیب‌پذیر بودن یا «برهنه بودن»، نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر عاطفی.

 

۲. آنها منجر به دروغ‌ها و غفلت‌هایی برای پنهان کردن می‌شوند که به خاطر سپردن آنها دشوار است. این دروغ‌ها افزایش می‌یابند و اگر حقیقت آشکار شود، ممکن است از راز اصلی دردناک‌تر باشد. هر چه حقیقت بیشتر پنهان بماند، مانع آشکار شدن آن بیشتر می‌شود، زیرا هر نمونه از پنهان‌کاری و تمام مواقعی که شریک بی‌گناه به خیانتکار اعتماد و تکیه کرده است را زیر سوال می‌برد.

 

۳. دارنده راز در لحظات صمیمی با فرد فریب خورده احساس گناه یا حداقل ناراحتی می‌کند. تمایل به اجتناب از نزدیکی و موضوعات خاص وجود دارد. اجتناب حتی ممکن است آگاهانه نباشد و می‌تواند شامل مواردی مانند مشغول بودن با کار، دوستان، سرگرمی‌ها یا رفتارهای اعتیادآور و انجام فعالیت‌هایی باشد که فرصت کمی برای مکالمات خصوصی باقی می‌گذارد. فریبکار حتی ممکن است برای ایجاد فاصله، بحث و جدل ایجاد کند.

 

۴. صداقت به عنوان یک هنجار اخلاقی ارزشمند است، اگرچه زمینه و جزئیات آن ممکن است در فرهنگ‌های مختلف متفاوت باشد. وقتی با پنهان کردن حقیقت، هنجارهای مذهبی یا فرهنگی را نقض می‌کنیم، اضطراب ناشی از احساس گناه را تجربه می‌کنیم . علیرغم تمام تلاش‌های ما برای پنهان کردن، واکنش فیزیولوژیکی ما اساس کار دروغ‌سنج‌های الکترونیکی است.

 

۵. این نقض ارزش‌های ما نه تنها منجر به احساس گناه می‌شود؛ بلکه بر خودانگاره ما نیز تأثیر می‌گذارد . در درازمدت، فریب می‌تواند عزت نفس ما را از بین ببرد . احساس گناه معمولی که می‌توانست با صداقت جبران شود، اکنون به شرم تبدیل می‌شود و حس اساسی عزت و شایستگی ما را به عنوان یک شخص تضعیف می‌کند. شکاف بین خودی که به دیگران نشان می‌دهیم و احساسی که در درون خود داریم، بیشتر می‌شود.

 

۶. روش‌های ما برای مدیریت گناه و شرم ، مشکلات بیشتری ایجاد می‌کند. ما نه تنها راز، بلکه بیشتر از آنچه هستیم را پنهان می‌کنیم. ممکن است برای توجیه اعمال خود، کینه بورزیم، کناره‌گیری کنیم یا انتقادگر، تحریک‌پذیر یا پرخاشگر شویم. ما دروغ یا راز خود را توجیه می‌کنیم تا از تعارض درونی و خطری که تصور می‌کنیم در صورت آشکار شدن در انتظار ماست، اجتناب کنیم. برخی افراد وسواس دروغ خود را دارند، تا جایی که در تمرکز روی هر چیز دیگری مشکل دارند. برخی دیگر می‌توانند احساسات خود را بخش‌بندی کنند یا اعمال خود را منطقی جلوه دهند تا عدم صداقت را بهتر مدیریت کنند. بخش‌بندی و انکار، توجیه ("آنچه شریک زندگی من نمی‌داند به او آسیبی نمی‌رساند") یا کوچک جلوه دادن ("من فقط یک بار این کار را کردم") دفاع‌های روانی هستند که به ما کمک می‌کنند با تعارض درونی و یک واقعیت نامطلوب کنار بیاییم. آنها می‌توانند آنقدر مؤثر باشند که دروغگو متقاعد شود که دروغ گفتن از رابطه پشتیبانی می‌کند. او ممکن است نخواهد با آسیب یا انتخاب‌هایی که حقیقت می‌تواند ایجاد کند، روبرو شود.

۷. جای تعجب نیست که تحقیقات نشان می‌دهد دروغ گفتن علاوه بر پریشانی روانی، منجر به مشکلات سلامتی نیز می‌شود.

۸. قربانی فریب ممکن است با احساس سردرگمی، اضطراب، عصبانیت، سوءظن، رها شدن یا نیازمندی، به رفتار اجتنابی واکنش نشان دهد. آنها ممکن است به خودشان شک کنند و عزت نفسشان آسیب ببیند. اغلب، قربانیان خیانت برای بهبودی از دست دادن اعتماد و افزایش عزت نفس خود به مشاوره نیاز دارند.

 

چه چیزی را باید فاش کرد

نظرات در مورد اینکه دیگران چقدر باید «حقیقت» را بدانند، متفاوت است. در برخی فرهنگ‌ها، این درک ضمنی وجود دارد که خیانت تقریباً قابل انتظار است - تا زمانی که فرد زناکار محتاط باشد. آداب و رسوم با گذشت زمان تغییر می‌کند: همجنس‌گرایی و تراجنسیتی بودن، که زمانی تابو بودند، اکنون آشکارا پذیرفته شده و مورد بحث قرار می‌گیرند. به طور مشابه، داشتن والدین مجرد یا فرزندخواندگی زمانی مخفی نگه داشته می‌شد یا فقط زمانی آشکار می‌شد که کودک بزرگتر می‌شد. چنین افشاگری‌های تکان‌دهنده‌ای می‌تواند آسیب‌زا باشد ، اما ناهنجاری‌های گیج‌کننده‌ای را در ذهن کودک توضیح می‌دهد. امروزه، بسیاری از خانواده‌ها به جای آن، فرزندخواندگی آشکار را انتخاب می‌کنند.

ما حق داریم در مورد میراث خود، به ویژه به دلایل پزشکی، اطلاعات داشته باشیم. رازهایی در مورد چیزهایی مانند اعتیاد ، جرم و جنایت و بیماری‌های روانی می‌تواند منجر به خطرات واقعی، همراه با شرم مزمن و اختلال در عملکرد خانواده شود. کودکان از قبل «می‌دانند» که چیزی اشتباه است، اما انکار، اعتماد به نفس و توانایی آنها در آزمودن واقعیت را تضعیف می‌کند.

 

در یک رابطه جنسی ، ما حق داریم به دلایل عاطفی و همچنین پزشکی، از نیت و وفاداری شریک زندگی خود آگاه باشیم. اغلب، شرکای وفادار این نیاز و آسیب‌پذیری خود را در برابر آسیب‌های عاطفی توجیه یا انکار می‌کنند. با نپرسیدن سوال یا بیان نکردن نیازهای خود، آنها به همان دلیلی که فرد خیانتکار صادق یا پنهان‌کار است، فریبکاری را ممکن می‌سازند و در آن تبانی می‌کنند - تا اوضاع را به هم نریزند و رابطه را به خطر نیندازند. وقتی خیانتی رخ می‌دهد، حتی اگر زوج در کنار هم بمانند، بذر بی‌اعتمادی باقی می‌ماند و گاهی اوقات رابطه را مسموم می‌کند.

 

از طرف دیگر، ما حق حفظ حریم خصوصی را نیز داریم. حتی در صمیمی‌ترین روابط، افشای مکالمات با درمانگر، دوستان نزدیک و بستگانمان باید با احتیاط انجام شود.

چه زمانی و چگونه افشا کنیم

اینکه چه چیزی، چه زمانی، چرا و چگونه افشا می‌کنیم، همگی عوامل ضروری هستند. زمان، تأثیر و انگیزه‌های ما باید با دقت بررسی شوند. افشای کامل ممکن است برای بازسازی یک ازدواج از هم پاشیده ضروری باشد . مطالعات همچنین نشان می‌دهد افرادی که عزت نفس خوبی دارند و نظر مثبتی نسبت به شریک زندگی خود دارند، احتمال بیشتری دارد که او را ببخشند . با این حال، دلایل قانع‌کننده‌ای برای افشای یک رابطه نامشروع که مدت‌ها پیش تمام شده یا رابطه‌ای که در حال حاضر داریم و قصد پایان دادن به آن را نداریم، چیست؟ در مورد اول، آیا برای تعمیق صمیمیت متقابل است؟ در مورد دوم، آیا برای اجتناب از آن است یا برای تحریک طلاقی که از شروع آن می‌ترسیم؟ افشای نارضایتی ما در رابطه ممکن است گفتگوی ضروری باشد که اگر زودتر مطرح می‌شد، از این رابطه نامشروع جلوگیری می‌کرد.

 

برای همه افراد درگیر، درد پنهان‌کاری، درد ناشی از رویداد اولیه را تشدید می‌کند و هر چه فریب بیشتر ادامه یابد، به عزت نفس آسیب بیشتری می‌رساند. در حالت ایده‌آل، قبل از افشای حقیقت به شخصی که به او دروغ گفته‌ایم، مفید است که اشتباهات خود را پذیرفته باشیم؛ در غیر این صورت، شرم و گناه ما می‌تواند مانعی برای همدلی واقعی با شخصی باشد که به او آسیب رسانده‌ایم. ابتدا، با کسی که به او اعتماد دارید و قضاوت نمی‌کند صحبت کنید یا به دنبال مشاوره باشید. اگر خودمان را بخشیده باشیم، در موقعیت بهتری برای پاسخ به سؤالات و مواجهه با خشم و احساسات جریحه‌دار شده‌ای که ایجاد کرده‌ایم، قرار داریم.

 

هر مورد خیانت منحصر به فرد است. آسیب‌ها و عوارض احتمالی که دروغگویی و همچنین افشاگری را احاطه کرده‌اند، مواردی هستند که باید هنگام دروغ گفتن و پنهان‌کاری در نظر گرفته شوند. تفکر پیشاپیش در مورد عواقب اعمالمان برای خودمان، عزیزانمان و روابطمان مستلزم درجه‌ای از خودآگاهی است، اما می‌تواند از رنج‌های غیرضروری جلوگیری کند.

 

قربانیان خیانت

وقتی حقیقت آشکار می‌شود، اغلب روشنگر است. این می‌تواند به طرف مقابل کمک کند تا رفتارهای قبلاً غیرقابل توضیح یا گیج‌کننده‌اش را درک کند. در عین حال، کشف این که کسی که دوستش داشتیم و به او اعتماد داشتیم به ما خیانت کرده است، می‌تواند ویرانگر و آسیب‌زا باشد. این می‌تواند تصویری را که از شریک زندگی‌مان داریم، و همچنین اعتمادمان به خودمان و حتی خود واقعیت را از بین ببرد. متأسفانه، قربانیان خیانت اغلب خود را سرزنش می‌کنند. اگر رابطه خوب پیش نمی‌رفت، هر دو طرف مسئولیت دارند که صحبت کنند و مشکلات را برطرف کنند. اگرچه بررسی رفتارمان برای درس گرفتن از آن ممکن است مفید باشد، اما ما هرگز مسئول اعمال یا قصور شخص دیگری نیستیم.

 

یک میل طبیعی برای جستجوی توضیحات و دانستن حقایق بیشتر وجود دارد. زوج‌های آزرده شروع به مرور جزئیات رویدادها و مکالمات قبلی می‌کنند و به دنبال سرنخ‌های نادیده گرفته شده و شواهدی از دروغ‌ها می‌گردند. آنها ممکن است به طرز دردناکی به این نتیجه برسند که آنها و شریک زندگی‌شان در دو واقعیت بسیار متفاوت زندگی می‌کرده‌اند، واقعیت‌هایی که زمانی معتقد بودند مشترک هستند. اگر رابطه پایان یابد، هر دو طرف ممکن است از شرم و سرزنش رنج ببرند و غم و اندوهشان تشدید شود .

برای مشاوره با زوج درمانگر خوب در تهران با گروه ویان تماس بگیرید

 

https://vianclinic.com

 

 

 

حتی اگر رابطه دوام بیاورد، وقتی اعتماد از بین می‌رود، نوعی فقدان وجود دارد. مانند تمام فقدان‌ها، اولین واکنش ما انکار است، اگر نه انکار واقعیت‌ها، انکار شدت ضربه. ممکن است پذیرش حقیقت زمان ببرد. هر یک از ما برای التیام و ایجاد صلح با خود، عزیزانمان و واقعیت آشفته‌ای که زمانی امن و قابل پیش‌بینی می‌دانستیم، معنای متفاوتی به واقعیت‌ها نسبت خواهیم داد.

پویایی‌های سالم خانواده: نقش درمان

۱۴ بازديد

در دنیای پرشتاب امروز، حفظ پویایی سالم خانواده می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، اما اکنون بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. شبکه پیچیده روابط درون یک خانواده به طور قابل توجهی بر سلامت عاطفی و روانی هر یک از اعضا تأثیر می‌گذارد. در این وبلاگ، نقش محوری درمان را در پرورش و بازیابی پویایی سالم خانواده بررسی خواهیم کرد.

برای ارتباط با بهترین کلینیک روانشناسی درتهران  با گروه ویان تماس بگیرید

درک پویایی‌های خانواده

درک پویایی‌های خانواده در تشخیص رشته‌های نامرئی که تار و پود زندگی خانوادگی را به هم می‌بافند، بسیار مهم است. این پویایی‌ها، الگوها و نقش‌هایی هستند که در یک خانواده پدیدار می‌شوند و به طور نامحسوس تعاملات و روابط را تعیین می‌کنند. آن‌ها به اندازه خود خانواده‌ها منحصر به فرد هستند و تحت تأثیر عوامل زیادی مانند پیشینه فرهنگی، شخصیت‌های فردی و تجربیات گذشته قرار دارند.

مفهوم نقش‌ها در هسته پویایی خانواده قرار دارد. اعضای خانواده اغلب به طور ناخودآگاه نقش‌های خاصی را بر عهده می‌گیرند - برای مثال، سرپرست، حافظ صلح، شورشی یا میانجی. این نقش‌ها، اگرچه گاهی اوقات حس هویت و هدف را ارائه می‌دهند، اما اگر سفت و سخت شوند یا اگر یکی از اعضا احساس کند که نقش تعیین‌شده‌اش بار سنگینی بر دوش اوست، می‌توانند منجر به عدم تعادل و درگیری شوند.

ارتباط یکی دیگر از جنبه‌های محوری است. ارتباط سالم، درک و همدلی را تقویت می‌کند، در حالی که ارتباط ضعیف می‌تواند منجر به سوءتفاهم و رنجش شود. نحوه ابراز احساسات، حل اختلافات و به اشتراک گذاشتن تجربیات توسط اعضای خانواده، تأثیر زیادی بر سلامت کلی تعاملات خانوادگی دارد.

پویایی‌های ناسالم خانواده، مانند درگیری‌های مداوم، جدایی عاطفی یا دخالت بیش از حد در زندگی یکدیگر، می‌تواند تأثیرات عمیقی بر تک تک اعضا داشته باشد. این موارد ممکن است منجر به استرس، اضطراب یا احساس بی‌کفایتی شوند و می‌توانند بر سلامت روان و روابط شخصی خارج از واحد خانواده تأثیر بگذارند.

با این حال، شناخت این پویایی‌ها اولین قدم به سوی تغییر مثبت است. با درک نقش‌هایی که ایفا می‌کنیم، نحوه ارتباط برقرار کردن و تأثیر تعاملاتمان، خانواده‌ها می‌توانند محیطی سالم‌تر و حمایتی‌تر را پرورش دهند. این سفر درک و سازگاری برای پرورش پویایی خانواده که رفاه و شادی هر عضو را ارتقا می‌دهد، ضروری است.

نقش درمان در پویایی خانواده

نقش درمان در پویایی خانواده مانند یک چراغ راهنما است که مسیرهایی را به سوی درک و هماهنگی در واحد خانواده روشن می‌کند. هنگامی که خانواده‌ها با چالش‌هایی روبرو می‌شوند که به نظر غیرقابل عبور می‌رسند، درمان فضایی امن و بی‌طرفانه برای حل مسائل پیچیده و تسهیل روند بهبودی ارائه می‌دهد.

درمان، در زمینه پویایی خانواده، اهداف متعددی را دنبال می‌کند. این روش فرصتی را برای اعضای خانواده فراهم می‌کند تا افکار و احساسات خود را در یک محیط حمایتی، عاری از ترس از قضاوت یا انتقام، بیان کنند. این گفتگوی آزاد می‌تواند به از بین بردن موانع سوءتفاهم و سوءتفاهم که اغلب در قلب اختلافات خانوادگی قرار دارند، کمک کند.

یکی از جنبه‌های کلیدی درمان، توانایی آن در کمک به خانواده‌ها برای شناسایی و درک الگوهای اساسی در روابطشان است. درمانگران، خانواده‌ها را در تشخیص نقش‌ها و رفتارهای ناکارآمدی که اغلب به صورت ناخودآگاه درونی شده‌اند و چگونگی تأثیر آنها بر تعاملاتشان راهنمایی می‌کنند. با آشکار کردن این الگوها، درمان خانواده‌ها را قادر می‌سازد تا برای تغییر آنها تلاش کنند.

علاوه بر این، درمان، ابزارها و استراتژی‌هایی را برای حل تعارض و ارتباط مؤثر ارائه می‌دهد. درمانگران می‌توانند دیدگاه‌ها و تکنیک‌های جدیدی را معرفی کنند و به اعضای خانواده کمک کنند تا به طور مؤثرتری به یکدیگر گوش دهند، نیازها و احساسات خود را به طور سازنده بیان کنند و اختلافات را به شیوه‌ای سالم حل کنند.

در مواردی که مسائل فردی بر پویایی خانواده تأثیر می‌گذارد، مانند اختلالات سلامت روان، اعتیاد یا تروما، درمان می‌تواند این چالش‌های شخصی را برطرف کند و در عین حال تأثیرات آنها را بر کل خانواده نیز در نظر بگیرد. این رویکرد جامع تضمین می‌کند که هیچ جنبه‌ای از رفاه جمعی یا فردی خانواده نادیده گرفته نشود.

نکته مهم این است که درمان یک راه حل یکسان برای همه نیست. این روش بسته به نیازها و شرایط منحصر به فرد هر خانواده متفاوت است. از جلسات سنتی خانواده درمانی گرفته تا مشاوره فردی که به تعاملات بهتر خانواده کمک می‌کند، این رویکرد برای دستیابی به مثبت‌ترین نتایج تنظیم شده است.

در اصل، نقش درمان در پویایی خانواده، دگرگون‌کننده است. این امر خانواده‌ها را قادر می‌سازد تا از موقعیت تعارض یا سوءتفاهم به موقعیتی با همدلی، انسجام و احترام متقابل حرکت کنند. درمان از طریق درون‌نگری هدایت‌شده، ارتباط و حل مسئله، می‌تواند به خانواده‌ها کمک کند تا روابط قوی‌تر و سالم‌تری ایجاد کنند که در برابر آزمون‌های زمان و چالش‌ها مقاومت کنند.

مزایای درمان در بهبود پویایی خانواده

مزایای درمان در افزایش پویایی خانواده عمیق و چندوجهی است و نه تنها بر محیط ارتباطی فوری، بلکه بر رفاه فردی هر یک از اعضای خانواده نیز تأثیر می‌گذارد.

۱. بهبود ارتباطات

یکی از مهمترین مزایا، بهبود ارتباطات است . درمان، فضای امنی ایجاد می‌کند که در آن اعضای خانواده می‌توانند یاد بگیرند افکار و احساسات خود را بدون ترس از قضاوت یا انتقام بیان کنند. این ارتباط آزاد، درک عمیق‌تری را بین اعضای خانواده ایجاد می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد تا دیدگاه‌ها و تجربیات یکدیگر را درک کنند. همچنین به حل سوءتفاهم‌ها و درگیری‌هایی که ممکن است سال‌ها بدون توجه یا بدون رسیدگی، در حال جوشیدن بوده باشند، کمک می‌کند.

۲. حل اختلاف

درمان همچنین به حل تعارض کمک می‌کند. خانواده‌ها اغلب در الگوهای تکراری بحث‌ها و اختلاف نظرها گرفتار می‌شوند، که درمان می‌تواند به شکستن آنها کمک کند. با معرفی دیدگاه‌های بی‌طرفانه و استراتژی‌های مؤثر حل تعارض، درمان اعضای خانواده را قادر می‌سازد تا زمینه‌های مشترک را پیدا کنند و اختلافات را به شیوه‌ای سالم‌تر و سازنده‌تر حل کنند.

۳. پیوندهای عاطفی

یکی دیگر از مزایای کلیدی، تقویت پیوندهای عاطفی است. درمان به اعضای خانواده کمک می‌کند تا نیازها و آسیب‌پذیری‌های عاطفی یکدیگر را درک کنند. این درک منجر به افزایش همدلی و حمایت در واحد خانواده می‌شود و ارتباطات عاطفی قوی‌تر و حس تعلق را تقویت می‌کند. اعضای خانواده یاد می‌گیرند که در چالش‌ها از یکدیگر حمایت کنند، که این امر پیوند و تاب‌آوری آنها را به عنوان یک واحد تقویت می‌کند.

۴. مسائل فردی

علاوه بر این، درمان می‌تواند در پرداختن به مسائل فردی که بر پویایی خانواده تأثیر می‌گذارند، مؤثر باشد. چالش‌های شخصی مانند مشکلات سلامت روان، آسیب‌های گذشته یا مشکلات رفتاری می‌توانند روابط خانوادگی را تحت تأثیر قرار دهند. درمان، حمایت و ابزارهای لازم را برای اعضای خانواده فراهم می‌کند تا به این مسائل رسیدگی کنند، که به نوبه خود، سلامت و هماهنگی کلی خانواده را بهبود می‌بخشد.

۵. رشد شخصی

در نهایت، درمان، رشد شخصی و خودآگاهی را ارتقا می‌دهد. اعضای خانواده با شرکت در درمان، بینش‌هایی نسبت به رفتارها و الگوهای خود به دست می‌آورند. این خودآگاهی برای رشد شخصی بسیار مهم است و می‌تواند منجر به روابط سالم‌تر در داخل و خارج از خانواده شود.

درمان، مسیری را برای پویایی سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تر خانواده ارائه می‌دهد. با بهبود ارتباطات، حل تعارضات، تقویت پیوندهای عاطفی، پرداختن به مسائل فردی و تقویت رشد شخصی، درمان می‌تواند محیط خانواده را به فضایی حمایتی‌تر، درک‌شده‌تر و دوست‌داشتنی‌تر برای همه اعضا تبدیل کند.

چگونه درمان را در زندگی خانوادگی بگنجانیم

گنجاندن درمان در زندگی خانوادگی یک فرآیند متفکرانه است که نیاز به توجه، صراحت و تعهد از سوی همه اعضای خانواده دارد. در اینجا چند گام برای ادغام مؤثر درمان در پویایی خانواده آورده شده است:

نیاز به درمان را تشخیص دهید

اولین قدم این است که بپذیریم جنبه‌هایی از زندگی خانوادگی وجود دارد که می‌تواند از کمک حرفه‌ای بهره‌مند شود . این ممکن است ناشی از درگیری‌های مداوم، شکست‌های ارتباطی یا صرفاً تمایل به تقویت پیوندهای خانوادگی باشد.

بحث آزاد در خانواده

با همه اعضای خانواده در مورد ایده درمان گفتگویی صریح و صادقانه داشته باشید. بیان اینکه چرا فکر می‌کنید درمان می‌تواند مفید باشد و گوش دادن به افکار و نگرانی‌های همه مهم است. این مرحله برای اطمینان از اینکه همه احساس می‌کنند شنیده می‌شوند و با تصمیم موافق هستند، بسیار مهم است.

درمانگر مناسب را انتخاب کنید

پیدا کردن درمانگری که برای خانواده شما مناسب باشد، ضروری است. به دنبال متخصصانی باشید که در خانواده درمانی تخصص دارند و عواملی مانند رویکرد، پیشینه و هرگونه نیاز یا ترجیح خاص خانواده شما را در نظر بگیرید. ممکن است برای یافتن درمانگر مناسب، ملاقات با چند درمانگر لازم باشد.

اهداف واقع‌بینانه تعیین کنید

قبل از شروع درمان، به عنوان یک خانواده در مورد آنچه که امیدوارید به آن دست یابید، بحث کنید. اهداف می‌توانند از بهبود ارتباط گرفته تا حل مسائل خاص یا صرفاً درک بهتر یکدیگر متغیر باشند. داشتن اهداف روشن می‌تواند جلسات درمان را هدایت کند و حس جهت‌گیری ایجاد کند.

به فرآیند متعهد باشید

درمان نیاز به زمان و تلاش دارد. مهم است که همه اعضای خانواده متعهد به شرکت منظم در جلسات باشند و مایل به انجام کار هم در طول درمان و هم خارج از آن باشند. این ممکن است شامل تمرینات یا بحث در خانه باشد.

یک محیط حمایتی ایجاد کنید

فضایی حمایتی ایجاد کنید که در آن اعضای خانواده احساس امنیت کنند و بتوانند بدون قضاوت، نظرات خود را بیان کنند. این شامل احترام به حریم خصوصی و محرمانگی، به ویژه در مورد آنچه در جلسات درمانی به اشتراک گذاشته می‌شود، می‌شود.

صبور باشید و پذیرای تغییر باشید

تغییر یک شبه اتفاق نمی‌افتد. مهم است که در طول این فرآیند صبور و با ذهنی باز باشید. ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد، اما بسیار مهم است که متعهد بمانید و درمان را به عنوان یک سفر ببینید نه یک راه حل سریع.

ادغام آموخته‌ها در زندگی روزمره

ابزارها و استراتژی‌های آموخته‌شده در درمان را در تعاملات روزمره به کار ببرید. این می‌تواند به معنای تمرین تکنیک‌های جدید ارتباطی، تغییر نحوه مدیریت اختلافات یا صرفاً توجه بیشتر به نیازها و احساسات یکدیگر باشد.

ارزیابی و تنظیم در صورت نیاز

مرتباً با یکدیگر و با درمانگر در مورد چگونگی روند کار مشورت کنید. در صورت نیاز، بر اساس نحوه تکامل خانواده و پاسخ به درمان، پذیرای تنظیم اهداف یا رویکردها باشید.

گنجاندن درمان در زندگی خانوادگی گامی شجاعانه و معنادار به سوی درک بهتر، روابط قوی‌تر و ایجاد یک محیط هماهنگ‌تر در خانه است. این تعهدی به رفاه هر یک از اعضای خانواده و خانواده به عنوان یک کل است.