اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) یک بیماری مزمن است که با افکار غیرقابل کنترل و تکرار شونده (وسواس، رفتارهای تکراری (اجبار) یا هر دو مشخص می شود. افراد مبتلا به OCD اغلب علائمی را تجربه می کنند که زمان قابل توجهی را می گیرد و می تواند زندگی روزمره آنها را مختل کند و منجر به پریشانی قابل توجهی در چندین حوزه زندگی شود.[1] OCD می تواند به اشکال مختلف ظاهر شود، با این حال، چهار نوع اصلی وجود دارد که رایج ترین آنها هستند.برای مشاوره با روانشناس برای درمان اختلال وسواس اجباری به سایت گروه ویان سر بزنید
درک OCD هم برای افرادی که با چالش های آن دست و پنجه نرم می کنند و هم برای کسانی که به دنبال حمایت از آنها هستند بسیار مهم است. خوشبختانه، راهبردها و منابع موثری برای کاهش علائم و بهبود کیفیت کلی زندگی در دسترس است. امروز، Clear Behavioral Health به بررسی OCD و انواع فرعی آن می پردازد و به شما درک بهتری از تفاوت های ظریف و پیچیدگی های این بیماری می دهد و به شما قدرت می دهد تا با دانش و بینش در چالش های آن پیمایش کنید.
OCD چیست؟
اختلال وسواس فکری یک وضعیت سلامت روان است که با تکرار افکار ناخواسته (وسواس) و رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی (اجبار) مشخص می شود. این وسواس ها و اجبارها می توانند به طور قابل توجهی در فعالیت های روزانه، روابط و کیفیت کلی زندگی اختلال ایجاد کنند.
وسواس فکری، تصاویر یا تمایلات مزاحم و ناراحت کننده ای هستند که به طور مکرر رخ می دهند و می توانند باعث اضطراب یا ناراحتی شوند. وسواس های رایج شامل ترس از آلودگی، ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگران و افکار وسواسی در مورد نظم یا تقارن است.[2]
اجبارها رفتارها یا اعمال ذهنی تکراری هستند که فرد احساس میکند در پاسخ به یک وسواس یا بر اساس قوانین سفت و سخت مجبور به انجام آنها میشود. اجبار اغلب با هدف کاهش پریشانی یا جلوگیری از یک رویداد یا موقعیت ترسناک انجام می شود. نمونه هایی از این موارد شامل شستن بیش از حد دست ها، بررسی مکرر چیزها، شمردن یا تکرار ذهنی عبارات است.[2]
OCD می تواند از نظر شدت بسیار متفاوت باشد و افراد ممکن است علائم و الگوهای متفاوتی را تجربه کنند. این یک بیماری مزمن در نظر گرفته میشود، اما گزینههای درمانی مانند درمان (به ویژه درمان شناختی-رفتاری ) و دارو میتواند به مدیریت مؤثر علائم برای بسیاری از افراد کمک کند.
معیارهای تشخیصی OCD چیست؟
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5)، معیارهای رسمی تشخیصی OCD را تشریح می کند . بر اساس DSM-5، تشخیص OCD مستلزم وجود وسواس، اجبار یا هر دو است که زمانبر هستند (بیش از یک ساعت در روز طول میکشد) یا باعث ناراحتی یا اختلال قابل توجه در اجتماعی، شغلی یا سایر موارد مهم میشوند. زمینه های عملکرد:[3]
الف. وجود وسواس، اجبار یا هر دو:
ب- وسواس ها یا اجبارها وقت گیر هستند یا باعث ناراحتی یا اختلال بالینی قابل توجه در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند.
ج- این اختلال با علائم یک اختلال روانی دیگر (مانند نگرانی های مفرط، همانطور که در اختلال اضطراب فراگیر دیده می شود، یا اشتغال به ظاهر، همانطور که در اختلال بدشکلی بدن و غیره دیده می شود) بهتر توضیح داده نمی شود.[3]
4 نوع OCD چیست؟
OCD معمولاً به عنوان حداقل یکی از چهار زیرگروه اصلی نشان داده می شود:
OCD آلودگی
این شامل ترس غیرمنطقی از آلودگی یا میکروب است که منجر به رفتارهای اجباری مانند شستن بیش از حد دست ها، اجتناب از دست زدن به اشیا یا سطوح خاص یا تمیز کردن بیش از حد می شود.
بررسی OCD
افراد مبتلا به این زیرگروه افکار مزاحم مرتبط با آسیب یا خطر را تجربه می کنند که منجر به رفتارهای کنترل اجباری می شود. این میتواند شامل بررسی مکرر قفلها، لوازم خانگی یا سوئیچها یا کسب اطمینان مداوم از دیگران باشد.
تقارن و ترتیب OCD
افراد مبتلا به این زیرگروه دارای وسواس های مربوط به تقارن، نظم یا دقت هستند. آنها ممکن است احساس ناراحتی کنند اگر چیزها به روش خاصی مرتب یا سازماندهی نشده باشند و ممکن است در رفتارهای اجباری مانند چیدمان متقارن اشیاء یا پیروی از روال های سختگیرانه شرکت کنند.
OCD فکر مزاحم
در این نوع فرعی، افراد بدون درگیر شدن در اجبارهای بیرونی آشکار، افکار، تصاویر یا تکانه های مزاحم ناراحت کننده را تجربه می کنند. این افکار اغلب حول موضوعات تابو یا ناراحت کننده مانند خشونت، تمایلات جنسی یا مذهب می چرخند. علیرغم عدم نشان دادن اجبارهای قابل مشاهده، افراد ممکن است برای مقابله با پریشانی ناشی از این افکار مزاحم، مناسک ذهنی یا رفتارهای اجتنابی را انجام دهند.
توجه به این نکته مهم است که OCD یک اختلال پیچیده است و افراد ممکن است علائمی را تجربه کنند که به طور منظم در این دسته بندی ها قرار نمی گیرند. علاوه بر این، برخی از افراد ممکن است علائم چندین زیرگروه را به طور همزمان تجربه کنند.[4]
چه چیزی باعث OCD می شود؟
علت دقیق اختلال وسواس فکری اجباری به طور کامل شناخته نشده است، اما اعتقاد بر این است که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، عصبی، محیطی و شناختی را شامل می شود:
- عوامل ژنتیکی: به نظر می رسد که یک مؤلفه ژنتیکی در OCD وجود دارد، زیرا این اختلال در خانواده ها ایجاد می شود. افرادی که سابقه خانوادگی OCD یا اختلالات مرتبط با آن دارند، ممکن است خطر بیشتری برای ابتلا به این بیماری داشته باشند.
- ساختار و عملکرد مغز: تفاوتها در ساختار و عملکرد مغز، بهویژه در مناطقی مانند قشر اوربیتوفرونتال، قشر کمربندی قدامی و عقدههای پایه، در OCD نقش دارند. این نواحی در تصمیم گیری، تنظیم هیجانی و کنترل حرکتی نقش دارند که همگی با علائم OCD مرتبط هستند.
- عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی: تغییرات در سطوح انتقال دهنده های عصبی، به ویژه شامل سروتونین، دوپامین و گلوتامات، ممکن است در OCD نقش داشته باشد. بهطور خاص تصور میشود که سروتونین در تنظیم خلق و خو و اضطراب نقش دارد و داروهایی که بر سطح سروتونین تأثیر میگذارند (مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین یا SSRI) اغلب برای درمان OCD استفاده میشوند.
- عوامل محیطی: رویدادهای استرسزای زندگی، آسیبهای روحی یا تغییرات مهم زندگی ممکن است باعث شروع علائم OCD در برخی افراد شود. تجربیات دوران کودکی، مانند آزار جسمی یا عاطفی نیز ممکن است در ایجاد این اختلال نقش داشته باشد.
- عوامل شناختی: برخی الگوهای شناختی، مانند کمال گرایی، عدم تحمل عدم اطمینان، و باورهای ناسازگار در مورد مسئولیت و گناه، ممکن است در ایجاد و حفظ علائم OCD نقش داشته باشند. این عوامل شناختی می توانند با عوامل ژنتیکی و محیطی برای افزایش خطر ابتلا به OCD تعامل داشته باشند.
علل خاص OCD می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد و تحقیقات برای درک بیشتر منشا آن ادامه دارد. همه افراد دارای عوامل خطر ژنتیکی یا محیطی به این بیماری مبتلا نمی شوند.
- ۰ ۰
- ۰ نظر