اختلال وسواس اجباری، اختلال احتکار، اختلال بدشکلی بدن، تریکوتیلومانیا (اختلال مو کشیدن)، اختلال خراش دادن (چیدن پوست)، و اختلال مرجع بویایی
افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- اجباری دارای وسواس (افکار و تمایلات مداوم، تکرار شونده، ناخواسته) و اجبار (رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی) هستند که فرد احساس میکند در پاسخ به یک وسواس مجبور به انجام آنها میشود.
سایر اختلالات مرتبط با وسواس در درجه اول شامل رفتارهای تکراری متمرکز بر بدن (مانند کشیدن مو) و تلاش های مکرر برای متوقف کردن این رفتار است. اختلالات مرتبطی که در زیر شرح داده شده اند عبارتند از: اختلال احتکار، اختلال بدشکلی بدن، تریکوتیلومانیا (اختلال در کشیدن مو)، اختلال در برداشتن پوست (چیدن پوست)، و اختلال مرجع بویایی.
اختلال وسواس اجباری (OCD)
اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) اختلالی است که در آن افراد وسواسهایی دارند که افکار، ایدهها، تمایلات یا تصاویر مکرر، ناخواسته و ناخوشایند هستند. برای خلاص شدن از شر افکار، افراد مبتلا به OCD احساس می کنند که به طور مکرر کاری را انجام می دهند (یعنی انجام یک اجبار، که به آن تشریفات نیز می گویند). وسواس ها و اجبارها - مانند شستن/تمیز کردن دست ها، بررسی چیزها، و اعمال ذهنی مانند شمارش - مشکل ساز هستند. آنها وقت گیر هستند (مثلاً بیش از یک ساعت در روز طول می کشد)، ناراحتی عاطفی قابل توجهی ایجاد می کنند یا به طور قابل توجهی در فعالیت های روزانه فرد مانند تعاملات اجتماعی دخالت می کنند.
بسیاری از افراد بدون OCD افکار ناراحت کننده یا رفتارهای تکراری دارند. با این حال، اینها وقت گیر، ناراحت کننده یا آسیب رسان نیستند. برای افراد مبتلا به OCD، افکار مداوم و مزاحم هستند، و رفتارهای تکراری سفت و سخت (به نظر می رسد که باید انجام شوند). انجام ندادن رفتارها (اجبار، تشریفات) معمولاً باعث ناراحتی شدید می شود. به عنوان مثال، فرد ممکن است از این بترسد که اگر رفتارها تکمیل نشود، عواقب ناگواری برای خود یا عزیزانش رخ خواهد داد. اکثر افراد مبتلا به OCD می دانند یا مشکوک هستند که افکار وسواسی آنها واقع بینانه یا واقعی نیستند، اما با این وجود در رها شدن از افکار وسواسی یا توقف رفتارهای اجباری مشکل دارند.
OCD در حال حاضر 1-2٪ از مردم ایالات متحده را تحت تاثیر قرار می دهد و در میان بزرگسالان، زنان کمی بیشتر از مردان مبتلا می شوند. OCD اغلب در دوران کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود.
وسواس
وسواس فکری، امیال یا تصاویر ناخواسته، مزاحم، مکرر و مداوم هستند که باعث ایجاد احساسات ناراحت کننده مانند اضطراب، ترس یا انزجار می شوند. اکثر افراد مبتلا به OCD تشخیص می دهند که این افکار محصول ذهن آنهاست و بیش از حد یا غیر منطقی هستند. با این حال، ناراحتی که این افکار مزاحم ایجاد می کنند را نمی توان با منطق یا استدلال حل کرد. اکثر افراد مبتلا به OCD سعی می کنند با انجام اعمال اجباری، ناراحتی ناشی از تفکر وسواسی را کاهش دهند. به عنوان مثال، اگر نگران باشند که با دست زدن به چیزهایی مانند دستگیرههای در آلوده شوند، ممکن است دستهای خود را با اجبار و بیش از حد بشویند. آنها همچنین ممکن است سعی کنند وسواس ها را نادیده بگیرند یا سرکوب کنند یا حواس خود را به فعالیت های دیگر پرت کنند.
نمونه هایی از محتوای رایج افکار وسواسی:
- ترس از آلودگی توسط افراد یا محیط زیست.
- افکار یا تصاویر جنسی مزاحم.
- افکار یا ترس های مذهبی، اغلب کفرآمیز.
- ترس از انجام پرخاشگری یا آسیب دیدن (خود یا عزیزان).
- نگرانی شدید چیزی کامل نیست.
- نگرانی شدید در مورد نظم، تقارن یا دقت.
- ترس از دست دادن یا دور انداختن چیزی مهم.
- همچنین می تواند افکار، تصاویر، صداها، کلمات یا موسیقی به ظاهر بی معنی باشد.
اجبارها
اجبارها رفتارها یا اعمال ذهنی تکراری هستند که فرد احساس میکند در پاسخ به یک وسواس مجبور به انجام آنها میشود. این رفتارها معمولاً به طور موقت از پریشانی فرد مرتبط با وسواس پیشگیری کرده یا آن را کاهش میدهند و در آینده نیز احتمال بیشتری دارد که همین کار را انجام دهند. اجبار ممکن است پاسخ های بیش از حدی باشد که مستقیماً با یک وسواس مرتبط باشد (مانند شستن بیش از حد دست ها به دلیل ترس از آلودگی) یا اقداماتی که کاملاً با وسواس ارتباطی ندارند. در شدیدترین موارد، تکرار مداوم مراسم ممکن است روز را پر کند و یک روال عادی را غیرممکن کند.
نمونه هایی از اجبار:
- شستن بیش از حد یا تشریفاتی دست یا دوش گرفتن.
- تمیز کردن مکرر اشیاء خانگی.
- سفارش دادن یا چیدمان بیش از حد چیزها به روشی خاص.
- چک کردن مکرر قفل، کلید، لوازم خانگی، درب و غیره
- مکرراً به دنبال تأیید یا اطمینان هستید.
- تشریفات مربوط به اعداد، مانند شمردن، تکرار یا انجام کارها به تعداد معین (مثلاً سه بار).
- افراد مبتلا به OCD همچنین ممکن است از افراد، مکانها یا موقعیتهایی که باعث ناراحتی آنها میشود و وسواسها و/یا اجبارها را تحریک میکنند اجتناب کنند. به عنوان مثال، آنها ممکن است از بیرون رفتن از خانه اجتناب کنند زیرا در هنگام بازگشت وسواس دارند خانه و اعضای خانواده را آلوده کنند. اجتناب از این چیزها ممکن است توانایی آنها را برای عملکرد در زندگی بیشتر مختل کند و ممکن است برای سایر زمینه های سلامت روانی یا جسمی مضر باشد.
درمان
بیماران مبتلا به OCD که درمان مناسب دریافت می کنند معمولاً بهبود علائم OCD و همچنین افزایش کیفیت زندگی و بهبود عملکرد را تجربه می کنند. درمان معمولاً توانایی فرد را برای عملکرد در مدرسه و کار، توسعه و لذت بردن از روابط، و دنبال کردن فعالیتهای اوقات فراغت بهبود میبخشد.
- ۰ ۰
- ۰ نظر