پنجشنبه ۰۱ آذر ۰۳

اختلال وسواس فکری عملی

مشاوره و روانشناسي

اختلال وسواس فکری عملی

۳۷ بازديد

اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) با افکار تکراری، ناخواسته، مزاحم (وسواس) و اصرار غیرمنطقی و بیش از حد برای انجام برخی اعمال (اجبار) مشخص می شود. اگرچه افراد مبتلا به OCD ممکن است بدانند که افکار و رفتار آنها منطقی نیست، اما اغلب قادر به متوقف کردن آنها نیستند.برای آشنایی با خدمات بهترین کلینیک روانشناسی در تهران اینجا کلیک کنید

علائم معمولاً در دوران کودکی، سال‌های نوجوانی یا بزرگسالی شروع می‌شوند، اگرچه مردان اغلب در سنین پایین‌تر از زنان بروز می‌کنند.  1.2٪  از بزرگسالان ایالات متحده هر ساله OCD را تجربه می کنند.

علائم

اکثر مردم گاه به گاه افکار وسواسی یا رفتارهای اجباری دارند. با این حال، در یک اختلال وسواس فکری-اجباری، این علائم معمولاً بیش از یک ساعت در روز طول می کشد و در زندگی روزمره اختلال ایجاد می کند.

وسواس ها  افکار یا تکانه های مزاحم، غیرمنطقی هستند که به طور مکرر رخ می دهند. افراد مبتلا به این اختلالات می دانند که این افکار غیرمنطقی هستند، اما می ترسند که به نوعی ممکن است درست باشند. این افکار و تکانه ها ناراحت کننده هستند و افراد ممکن است سعی کنند آنها را نادیده بگیرند یا سرکوب کنند.

نمونه هایی از وسواس عبارتند از:

  • افکار در مورد آسیب رساندن یا آسیب رساندن به کسی
  • شک در انجام کاری درست، مانند خاموش کردن اجاق گاز یا قفل کردن در
  • تصاویر جنسی ناخوشایند
  • ترس از گفتن یا فریاد زدن چیزهای نامناسب در جمع

اجبارها  اعمال تکراری هستند که به طور موقت استرس ناشی از وسواس را از بین می برند. افراد مبتلا به این اختلالات می‌دانند که این تشریفات معنایی ندارد، اما احساس می‌کنند که باید آنها را برای تسکین اضطراب و در برخی موارد برای جلوگیری از اتفاق بد انجام دهند. مانند وسواس، افراد ممکن است سعی کنند اعمال اجباری انجام ندهند، اما برای تسکین اضطراب مجبور به انجام این کار شوند.

نمونه هایی از اجبار عبارتند از:

  • شستن دست ها به دلیل ترس از میکروب
  • شمارش و بازشماری پول به این دلیل است که شخص نمی تواند مطمئن باشد که به درستی اضافه کرده است
  • بررسی اینکه آیا یک در قفل است یا اجاق گاز خاموش است
  • "بررسی ذهنی" که با افکار مزاحم همراه است نیز نوعی اجبار است

علل

علت دقیق اختلال وسواس فکری جبری ناشناخته است، اما محققان بر این باورند که فعالیت در بخش‌های مختلفی از مغز عامل آن است. به طور خاص، این مناطق از مغز ممکن است به طور معمول به سروتونین، ماده شیمیایی که برخی از سلول های عصبی برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می کنند، پاسخ ندهند. تصور می شود که ژنتیک بسیار مهم است. اگر شما، والدین یا خواهر یا برادرتان، مبتلا به اختلال وسواس فکری-اجباری هستید،  احتمال اینکه یکی دیگر از اعضای نزدیک خانواده به آن مبتلا شود، حدود 25 درصد است  .

تشخیص

یک پزشک یا متخصص مراقبت از سلامت روان تشخیص OCD را می دهد. برای اطمینان از اینکه علائم ناشی از داروهای غیرقانونی، داروها، یک بیماری روانی دیگر یا یک وضعیت پزشکی عمومی نیست، یک فیزیکی کلی با آزمایش خون توصیه می شود. ظهور ناگهانی علائم در کودکان یا افراد مسن مستلزم یک ارزیابی پزشکی کامل است تا اطمینان حاصل شود که بیماری دیگری باعث این علائم نمی شود.

برای تشخیص OCD، فرد باید دارای موارد زیر باشد:

  • وسواس، اجبار یا هر دو
  • وسواس ها یا اجبارهایی که ناراحت کننده هستند و باعث ایجاد مشکل در کار، روابط، سایر بخش های زندگی می شوند و معمولاً حداقل یک ساعت در روز طول می کشند.

رفتار

یک برنامه درمانی معمولی اغلب شامل روان درمانی و داروها می شود و درمان ترکیبی معمولاً مطلوب است.

  • داروها ، به ویژه نوعی از داروهای ضد افسردگی به نام مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI)، برای بسیاری از افراد برای کاهش وسواس و اجبار مفید است.
  • روان درمانی  برای رفع وسواس و اجبار نیز مفید است. به طور خاص، رفتار درمانی شناختی (CBT) و درمان مواجهه و پاسخ (ERT) برای بسیاری از افراد موثر است. درمان پیشگیری از پاسخ مواجهه به فرد کمک می کند تا اضطراب مرتبط با افکار وسواسی را تحمل کند در حالی که برای کاهش آن اضطراب اجباری عمل نمی کند. با گذشت زمان، این منجر به اضطراب کمتر و تسلط بیشتر بر خود می شود.

اگرچه OCD قابل درمان نیست، اما می توان آن را به طور موثر درمان کرد. در صفحه درمان ما بیشتر بخوانید.

شرایط مرتبط

شرایط مرتبطی وجود دارد که برخی از ویژگی های مشترک با OCD را دارند اما شرایط جداگانه ای در نظر گرفته می شوند.

  • اختلال بدشکلی بدن.  این اختلال با وسواس ظاهری مشخص می شود. بر خلاف ظاهر ساده، BDD با وسواس در ظاهر و تصویر بدن خود، اغلب برای ساعت‌های زیادی در روز مشخص می‌شود. هر گونه نقص درک شده باعث ناراحتی قابل توجهی می شود و در نهایت توانایی فرد را برای عملکرد مختل می کند. در برخی موارد شدید، BDD می تواند منجر به آسیب بدنی به دلیل عفونت به دلیل برداشتن پوست، ورزش بیش از حد، یا انجام عمل های جراحی غیر ضروری برای تغییر ظاهر فرد شود.
  • اختلال احتکار.  این اختلال با انگیزه جمع آوری مقدار زیادی از اقلام بی فایده یا بی ارزش، همراه با ناراحتی شدید از ایده دور انداختن هر چیزی تعریف می شود. با گذشت زمان، این وضعیت می‌تواند فضایی را ناسالم یا خطرناک کند. اختلال احتکار می‌تواند تأثیرات منفی عاطفی، جسمی، اجتماعی و مالی بر فرد بگذارد و اغلب منجر به پریشانی و ناتوانی شود. علاوه بر این، بسیاری از احتکارکنندگان نمی توانند متوجه شوند که اقدامات آنها بالقوه مضر است و بنابراین ممکن است در برابر تشخیص یا درمان مقاومت کنند.
  • تریکوتیلومانیا بسیاری از مردم عادت های ناسالمی مانند جویدن ناخن یا دندان قروچه را به ویژه در دوره های استرس زیاد ایجاد می کنند. با این حال، تریکوتیلومانیا میل اجباری برای کندن (و احتمالاً خوردن) موهای خود از جمله مژه ها و ابروها است. برخی از افراد ممکن است آگاهانه موهای خود را بیرون بیاورند، در حالی که برخی دیگر ممکن است حتی متوجه نباشند که این کار را انجام می دهند. تریکوتیلومانیا می تواند صدمات جدی ایجاد کند، مانند آسیب حرکت مکرر در بازو یا دست، یا اگر موها به طور مکرر بلعیده شوند، تشکیل گلوله های مو در معده، که در صورت عدم درمان می تواند تهدید کننده زندگی باشد. یک بیماری مشابه، اختلال تخلیه است، که میل اجباری برای خاراندن یا برداشتن پوست است.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.