سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۰۳

روانشناسي

مشاوره و روانشناسي

اگر فتق دیسک در پشتم باشد چرا در پایم احساس درد می کنم؟

۰ بازديد

 

دیسک کمر بین دو جسم مهره قرار دارد. پشت بدنه ها و دیسک های مهره ها، نخاع و اعصاب قرار دارند. اعصاب پاهای شما از نخاع و ریشه های عصبی آن سرچشمه می گیرند. اعصاب در کانال مرکزی نخاع قرار دارند و سپس بین دو مهره نخاعی در فضایی به نام فورامن خارج می شوند. هنگامی که دیسک فتق می‌کند، می‌تواند به عصب در جایی که در کانال مرکزی پایین می‌آید یا جایی که در سوراخ بیرون می‌آید، برخورد کند و سپس درد را به پا منتقل کند.

زمانی که این اعصاب هنوز در کانال نخاعی هستند، با توجه به سطح دیسکی که در نزدیکی آن قرار دارند نامگذاری می شوند. به عنوان مثال، عصب L5 در کانال مرکزی در سطوح L4-5 و بالاتر پایین می آید و سپس در سوراخ در سطح دیسک بین بدنه های مهره L5 و S1 خارج می شود. (S1 اولین مهره ستون فقرات خاجی است.) هنگامی که آنها از کانال در سطوح تکی مهره ها خارج می شوند، اعصاب به هم می رسند تا اعصاب نامگذاری شده را تشکیل دهند، مانند عصب سیاتیک که از L4، L5، S1 تشکیل شده است. اعصاب S2 و S3. بنابراین، اگر هر یک از این اعصاب در نزدیکی ستون فقرات برخورد کند، بیماران می توانند درد را در جایی که عصب سیاتیک در پا قرار دارد احساس کنند (شرایطی که به عنوان سیاتیک شناخته می شود ).



درمان فتق دیسک کمر چیست؟

گزینه‌های زیادی برای درمان فتق دیسک کمر قبل از بررسی جراحی وجود دارد، از جمله کاهش وزن، برنامه فیزیوتراپی که ممکن است شامل توصیه‌هایی برای اصلاح فعالیت، داروهای ضد درد و/یا تزریق استروئید اپیدورال باشد .

کاهش وزن می تواند به کاهش فشار اضافی بر روی کمر و کاهش التهاب کلی در بدن بیمار کمک کند، در حالی که یک برنامه فیزیوتراپی مناسب به دیسک اجازه می دهد تا التیام یابد و در بیومکانیک و قدرت بهبود یابد. داروهای ضد درد اغلب می توانند مفید باشند. به عنوان مثال، داروهای ضد التهابی می توانند برای کاهش التهاب مفید باشند و شل کننده های عضلانی می توانند برای کاهش اسپاسم عضلانی که در نتیجه فتق دیسک رخ می دهد، مفید باشند. اغلب، فیزیوتراپی، با یا بدون فواید داروهای ضد درد، به بیمار اجازه می دهد تا احساس بهتری داشته باشد و درد و عملکرد بیمار را بهبود بخشد.

با این حال، زمانی که درد خیلی شدید می شود، به ویژه درد عصبی در پا که از فتق دیسک احساس می شود، و به فیزیوتراپی و داروها پاسخ نمی دهد، تزریق استروئید اپیدورال می تواند بسیار مفید باشد. مطالعات کاهش درد و بهبود عملکرد عالی را با استفاده از تزریق اپیدورال نشان داده‌اند. اگرچه تزریق اپیدورال ایمن تر از روش های جراحی تهاجمی تر است، اما می تواند عوارضی داشته باشد. اینها شامل درد جدید، بدتر شدن درد، خونریزی، سردرد، واکنش نامطلوب به داروی تزریقی یا حتی به ندرت، عفونت یا آسیب به عصب است.

برای بسیاری از بیماران، ترکیبی از گزینه های درمانی از جمله داروها، فیزیوتراپی و تزریق اپیدورال بهترین نتایج را به همراه دارد. (پزشکی را پیدا کنید که فتق دیسک را درمان می کند .)

آیا روانشناسی مثبت گرا چیز شگفت انگیزی را کشف می کند؟ آیا این فقط چیزهایی است که مادرم می داند؟

۰ بازديد

 

برخی از یافته های روانشناسی مثبت گرا به نظر عقل سلیم است. آیا این چیزی به چیزهایی که قبلاً درباره زندگی خوب می دانیم اضافه می کند؟ به راحتی می توان ادعا کرد که چیزی آشکار است پس از ارائه شواهد. گاهی اوقات این "حکمت" رایج درست است، گاهی اوقات درست نیست. خرد یک نفر می تواند حماقت شخص دیگری باشد. تحقیقات روانشناسی مثبت گرا در حال کشف چیزهایی است که ممکن است برای همه حکمت تلقی نشود.

برای نام بردن فقط چند مورد:

  • ثروت فقط با شادی در داخل و بین کشورها ارتباط ضعیفی دارد، به ویژه زمانی که درآمد بالاتر از سطح فقر باشد (Diener & Diener, 1996).
  • فعالیت‌هایی که افراد را در مقادیر کم خوشحال می‌کنند - مانند خرید، غذای خوب و کسب درآمد - در درازمدت منجر به رضایت نمی‌شوند، و این نشان می‌دهد که این فعالیت‌ها به سرعت بازدهی کاهش می‌یابند (Myers, 2000؛ Ryan & Deci, 2000).
  • درگیر شدن در تجربه‌ای که «جریان» ایجاد می‌کند، آنقدر خوشحال‌کننده است که مردم مایلند آن را به خاطر خود انجام دهند، نه برای چیزی که از آن به دست می‌آورند. فعالیت پاداش خودش است. جریان زمانی تجربه می شود که مهارت های فرد برای یک فعالیت چالش برانگیز، در تعقیب یک هدف روشن، با بازخورد فوری در مورد پیشرفت به سمت هدف، کافی باشد. در چنین فعالیتی، تمرکز به طور کامل در لحظه درگیر می شود، خودآگاهی ناپدید می شود و حس زمان تحریف می شود (Csikszentmihalyi, 1990).
  • افرادی که به طور منظم قدردانی می کنند، از سلامت جسمانی، خوش بینی، پیشرفت به سمت اهداف، رفاه و کمک بیشتر به دیگران برخوردارند (امونز و کراملر، 2000).
  • تلاش برای به حداکثر رساندن شادی می تواند منجر به ناراحتی شود (شوارتز و همکاران، 2002).
  • افرادی که شاهد انجام کارهای خوب دیگران هستند، احساسی به نام «ارتفاع» را تجربه می کنند و این آنها را به انجام کارهای خوب خود برمی انگیزد (هیدت، 2000).
  • خوش بینی می تواند از افراد در برابر بیماری های روحی و جسمی محافظت کند (تیلور و همکاران، 2000).
  • افرادی که خوش بین یا شاد هستند عملکرد بهتری در کار، مدرسه و ورزش دارند، کمتر افسرده هستند، مشکلات جسمی کمتری دارند و روابط بهتری با افراد دیگر دارند. علاوه بر این، خوش بینی را می توان اندازه گیری کرد و می توان آن را آموخت (سلیگمن، 1991؛ لیوبومیرسکی، کینگ و داینر، 2005).
  • افرادی که احساسات مثبت بیشتری را در بزرگسالی گزارش می کنند زندگی طولانی تر و سالم تری دارند (دانر، اسنودون و فریسن، 2001).
  • پزشکانی که احساسات مثبت را تجربه می کنند، تمایل به تشخیص دقیق تری دارند (ایسن، 1993).
  • رشد انسان سالم می تواند تحت شرایط سختی حتی بزرگ به دلیل فرآیند تاب آوری که معمول و کاملاً معمولی است اتفاق بیفتد (Masten, 2001).
  • مزایایی در رابطه با نوشتن افشاگر وجود دارد. افرادی که در مورد رویدادهای آسیب زا می نویسند از نظر جسمی سالم تر از گروه های کنترلی هستند که این کار را نمی کنند. افرادی که در مورد مزایای درک شده از رویدادهای آسیب زا می نویسند به همان مزایای سلامت جسمانی می رسند که فقط در مورد تروما می نویسند (King & Miner, 2000). افرادی که در مورد اهداف زندگی خود و بهترین آینده تصوری خود می نویسند به مزایای سلامت جسمانی مشابه کسانی می رسند که فقط در مورد رویدادهای آسیب زا می نویسند. علاوه بر این، نوشتن در مورد اهداف زندگی به طور قابل توجهی کمتر از نوشتن در مورد تروما آزاردهنده است و با افزایش رفاه همراه است (کینگ، 2001).
  • مردم نمی توانند پیش بینی کنند که چه مدت پس از یک رویداد مهم خوشحال یا غمگین خواهند بود (گیلبرت، پینل، ویلسون، بلومبرگ و ویتلی، 1998؛ ویلسون، مایرز، و گیلبرت، 2001). این محققان دریافتند که افراد معمولاً مدت زمان غمگینی خود را پس از یک رویداد بد، مانند جدایی عاشقانه، بیش از حد تخمین می‌زنند، اما از تجربیات مکرر یاد نمی‌گیرند که پیش‌بینی‌هایشان اشتباه است.

5. علم روانشناسی مثبت گرا توصیفی است یا تجویزی؟ به عبارت دیگر، آیا ما سعی داریم به مردم بگوییم چگونه باید زندگی کنند؟

روانشناسی مثبت حداقل از نظر سلیگمن، توصیفی است، نه تجویزی، اگرچه دیگران با آن مخالف هستند. ما به مردم نمی گوییم که کدام انتخاب را انجام دهند. ما صرفاً آنها را در مورد آنچه در مورد پیامدهای انتخاب آنها شناخته شده است، آگاه می کنیم. زندگی خوب برای یک نفر لزوما زندگی خوب برای دیگری نیست. با این حال، تحقیقات تجربی و عینی در مورد شرایطی که منجر به نتایج متفاوت می‌شود، می‌تواند به افراد کمک کند تا انتخاب‌های آگاهانه‌تری داشته باشند، اما ما هیچ موضع نظری در مورد مطلوبیت انتخاب‌های مختلف نداریم.

6. تا زمانی که در دنیا رنج وجود دارد، چگونه می توانیم صرف وقت و منابع برای روانشناسی مثبت اندیشی را توجیه کنیم؟ آیا رنج انسان مهمتر از خوب بودن نیست؟

تحقیقات نشان داده است که یکی از راه‌های کمک به افراد رنج‌دیده، تمرکز بر ایجاد نقاط قوت است. گام های اصلی در پیشگیری عمدتاً با ایجاد نقاط قوت به دست آمده است. محققان پیشگیری کشف کرده‌اند که نقاط قوتی وجود دارند که به عنوان محافظ در برابر بیماری‌های روانی عمل می‌کنند: شجاعت، آینده‌اندیشی، خوش‌بینی، ایمان، اخلاق کاری، امید، صداقت، پشتکار، و ظرفیت جریان و بینش، به نام چندین. پیشگیری می تواند بسیار مؤثرتر از درمان باشد - شاهد باشید که چگونه واکسیناسیون تا حد زیادی فلج اطفال و سایر بیماری ها را از بین برده است. علاوه بر این، مردم به چیزی بیش از تسکین رنج خود اهمیت می دهند. این افراد همچنین به داشتن یک زندگی رضایت بخش و معنادار اهمیت می دهند.

مداخلات روانشناسی مثبت می تواند هم شادی را افزایش دهد و هم علائم افسردگی را کاهش دهد (سلیگمن، استین، پارک و پترسون، 2005). فردریکسون (2001) دریافت که عواطف مثبت می تواند احساسات منفی را خنثی کند و بلوک های سازنده انعطاف پذیری باشد که با بیماری جسمی مبارزه می کند. تحقیق لیوبومیرسکی (2001) در مورد شرایطی که شادی را افزایش می دهد، برای تمرین روانشناسی بالینی و تسکین اختلالات روانی ارتباط دارد. نقاط قوت به عنوان محافظی در برابر ناملایمات و در برابر اختلالات روانی عمل می کنند و ممکن است کلید تاب آوری باشند (ماستن، 2001). مسئولیت یک روانشناس فقط درمان آسیب و درمان اختلال نیست، بلکه هدایت افراد به سمت زندگی ای است که می تواند رضایت بخش و معنادار باشد.

روانشناس مدرسه

۵۷ بازديد

نقش روانشناس مدرسه در اوتيسم چيست؟

روانشناسان مدرسه با پيشينه اي كه در رشد كودك، سلامت روان و رفتار دارند، مي توانند نقش كليدي در اوتيسم در محيط مدرسه ايفا كنند. آنها مي توانند مداخلات كليدي براي كمك به تشخيص، تشخيص، درمان و حمايت از كودكان مبتلا به اوتيسم ارائه دهند. آنها مي توانند در ارزيابي كودكاني كه اعتقاد بر اين است كه اوتيسم دارند كار كنند و همچنين مي توانند بينشي براي كودكاني كه رفتارهاي چالش برانگيز يا مشكلات آموزشي نشان مي دهند ارائه دهند تا در مورد اينكه آيا اوتيسم ممكن است يك عامل كمك كننده قبلاً شناسايي نشده باشد، بحث كنند.براي ارتباط با روانشناس كودك در تهران اينجا كليك كنيد

روانشناسان مدرسه همچنين با دانش آموزاني كه تشخيص اوتيسم دارند كار مي كنند تا ادغام آنها در مدرسه بهبود يابد. آنها مي توانند نيازهاي يادگيري ويژه كودكان مبتلا به اوتيسم را ارزيابي كنند و با كاركنان مدرسه همكاري كنند تا موانع آموزش اين دانش آموزان را برطرف كنند. اين ممكن است شامل كمك به كاركنان براي مقابله با رفتارهاي خاص يا مشاركت در ايجاد برنامه هاي يادگيري فردي باشد.

روانشناسان مدرسه نيز در ارزيابي اثربخشي اين طرح ها و مداخلات و تطبيق آنها در صورت لزوم مشاركت خواهند داشت.

روانشناسان مدرسه مي توانند يك پيوند مركزي بين كاركنان آموزشي، مديريت مدرسه، والدين و كودكان ايجاد كنند تا اطمينان حاصل شود كه نيازهاي يك كودك مبتلا به اوتيسم توسط سيستم مدرسه آنها برآورده شده است. روانشناسان مدرسه با توجه به ماهيت آموزش خود اين كمك و مداخله را بر اساس شواهد و تئوري علمي ارائه خواهند كرد.

نقش روانشناس مدرسه در قلدري چيست؟

روانشناسان مدرسه چندين نقش كليدي در مورد قلدري دارند. آنها به شدت به كودكاني كه تحت تأثير قلدري قرار گرفته اند مشاوره مي دهند. در اين نقش با كودك درگير مي شوند و با آنها در مورد قلدري و احساسي كه در كودك ايجاد مي كند صحبت مي كنند. هدف در اين زمينه اين است كه اطمينان حاصل شود كودكي كه مورد آزار و اذيت قرار مي گيرد مكاني امن دارد كه بتواند در مورد تجربيات خود صحبت كند و موضوع را دروني نكند.

روانشناس مدرسه نيز سپس براي ارزيابي كودكي كه رفتارهاي قلدري را نشان مي دهد، تلاش مي كند تا دلايل زمينه اي را ايجاد كند و در نهايت با آنها براي رسيدگي به مسائل همكاري كند. هدف اين كار كمك به كودك در هر مشكلي است و يافتن راه هايي براي جايگزيني رفتارهاي قلدرانه او با رفتارهاي مثبت تر.

روانشناسان مدرسه همچنين مي توانند به عنوان يك نقطه تماس براي والدين همه كودكان درگير عمل كنند و راهنمايي و مواد حمايتي را براي كمك به آنها براي مقابله مؤثر با وضعيت ارائه دهند.

دانش و تجربه روانشناسان مدرسه از رشد، روانشناسي و آموزش، آنها را در جايگاه منحصر به فردي قرار مي دهد تا در پيشگيري از قلدري نقش داشته باشند. آنها مي توانند بينش مفيدي در زمينه ايجاد كمپين ها و فعاليت هاي موثر ضد قلدري ارائه دهند و مي توانند در مورد تشويق تعاملات اجتماعي مثبت تر در سراسر محيط مدرسه توصيه كنند.

براي يك روانشناس مدرسه چه چيزي لازم است؟

موفقيت يك روانشناس مدرسه، البته به مهارت ها و توانايي هاي فرد بستگي دارد، اما چند عامل مشترك براي همه افراد در اين نقش وجود دارد كه به موفقيت آنها كمك مي كند:

  • قابليت نزديك شدن به جمعيت دانش آموزي – اول از همه يك روانشناس موفق مدرسه بايد فردي باشد كه دانش آموزان احساس كنند مي توانند با اطمينان در مورد طيف وسيعي از موضوعات با او صحبت كنند. آنها بايد احساس كنند كه با دقت به آنها گوش داده مي شود و نگراني هاي آنها جدي گرفته مي شود.
  • كار نزديك در مدرسه - روانشناسان مدرسه بايد از نزديك در داخل مدرسه كار كنند، آنها بايد بتوانند مسائل را براي خود شناسايي كنند و همچنين در هنگام مطرح شدن به نگراني هاي دانش آموزان واكنش نشان دهند.
  • تعامل با سهامداران كليدي مدرسه – و همچنين همكاري نزديك با دانش آموزان، روانشناسان مدرسه بايد بتوانند با ذينفعان بزرگسال مدرسه درگير شوند. اين مي تواند شامل معلمان، مديران و والدين باشد. آنها اغلب بايد مسائل مربوط به مدرسه را برجسته كنند، داشتن يك رابطه كاري خوب با اين سهامداران كليد اجراي استراتژي هايي است كه آنها احساس مي كنند مورد نياز هستند.
  • توانايي ايجاد مواد و كمپين‌هاي مناسب براي مخاطبان خاص خود - يك روانشناس مدرسه بايد بتواند زمينه‌هاي مورد نياز را در مدرسه خاص خود شناسايي كند و ابزارهايي را براي پاسخگويي مؤثر به اين نيازها بيابد يا توسعه دهد.
  • تفكر مستقل - با توجه به سلامت رواني و رشد دانش آموزان به عنوان تمركز اصلي آنها، يك روانشناس مدرسه بايد بتواند اهداف و دستور كار مدرسه را در نظر بگيرد اما به طور مستقل فكر كند تا اطمينان حاصل شود كه استراتژي هاي اصلي اجرا مي شوند. آنها همچنين بايد بتوانند اين موارد را به طور عيني مورد ارزيابي مجدد قرار دهند تا ببينند آيا مؤثر هستند يا خير.
  • سرمايه گذاري در موفقيت - براي اينكه خود واقعاً موفق باشد، يك روانشناس مدرسه بايد واقعاً مراقب موفقيت دانش آموزاني باشد كه با آنها درگير هستند و انگيزه آنها را بگيرد. اگر اين تمركز اصلي آنها باشد، موفقيت آنها بسيار محتمل تر است.

نشانه هاي اضطراب در كودكان خردسال چيست؟

۵۲ بازديد

كلينيك روانشناسي و روانپزشكي ويان-بخش مشاوره روانشناسي كودك

همانطور كه كودكان رشد مي كنند، مواد شيميايي مغز كه به تنظيم خلق و خو كمك مي كنند، به سرعت در حال تغيير هستند. به نوبه خود، نحوه تجربه كودكان اضطراب - احساسي كه با احساس تنش و نگراني تعريف مي شود - با افزايش سن تغيير مي كند.براي ارتباط با روانشناس كودك در تهران اينجا كليك كنيد

 اگرچه برخي از اضطراب ها از نظر رشدي انتظار مي رود، مانند اضطراب جدايي در كودكان نوپا، تداوم علائم اضطراب در كودك خردسال باعث نگراني است. جالب توجه است كه نزديك به 50 درصد از نوجوانان مضطرب قبل از 6 سالگي علائم اضطراب را نشان دادند[1].

علائم اضطراب در كودكان خردسال مي تواند جسمي، عاطفي يا هر دو باشد. علاوه بر نگراني ها و ترس ها، اختلالات اضطرابي مي تواند شامل علائمي مانند:

  • بي قراري يا خستگي
  • تنگي نفس
  • تهوع و استفراغ
  • گزگز دست و پا
  • گريه بيش از حد يا عصبانيت
  • "چسبيدن" فيزيكي يا عاطفي به مراقب
  • مشكلات خواب
  • تغييرات در اشتها
  • مشكل در تمركز
  • افت تحصيلي يا امتناع از تحصيل
  • افزايش تحريك پذيري

در بيمارانم، وقتي كودك در اكثر روزهاي هفته و براي چندين هفته متوالي علائم را نشان مي دهد، نگران اين هستم كه اضطراب ناسالم باشد. همچنين زماني كه اضطراب كودك بر كل خانواده تأثير مي گذارد، نگران مي شوم. در تجربه من، والدين كودكاني كه اضطراب قابل توجهي دارند، «راه رفتن روي پوسته تخم مرغ» را در اطراف فرزندشان توصيف مي كنند، بدون اينكه بدانند چه زماني احساسات بزرگ خانواده را به طور ناگهاني مختل مي كند.

س. چگونه اضطراب كودكي تشخيص داده مي شود؟

اختلالات اضطرابي دوران كودكي از طريق مصاحبه يا نظرسنجي با كودك و مراقبان او تشخيص داده مي شود. در صورت نياز، مربيان، ساير مراقبين يا اعضاي خانواده مي توانند بينش بيشتري ارائه دهند.

ارزيابي مي تواند توسط يكي از بسياري از ارائه دهندگان سلامت روان، از جمله روانشناسان كودك، درمانگران كودكان، مشاوران مدرسه، مشاوران كودكان در يك جامعه مذهبي و روانپزشكان كودك انجام شود. اگر مطمئن نيستيد از كجا شروع كنيد، با متخصص اطفال كودك خود مشورت كنيد.

هيچ آزمايش خون يا اسكن مغزي براي تشخيص اضطراب استفاده نمي شود. با اين حال، مشكلات سلامتي - مانند مشكلات تيروئيد، آريتمي (ريتم نامنظم ضربان قلب) يا آسم - ممكن است مانند اضطراب دوران كودكي به نظر برسد. در صورت نياز، متخصص اطفال مي‌تواند شما را از طريق آزمايش‌هاي اضافي راهنمايي كند.

ويژگي هاي روانشناس باليني چيست؟

۵۵ بازديد

يك روانشناس باليني بايد اين ويژگي ها را داشته باشد.

ارتباط دهنده خوب:

به عنوان يك درمانگر، شما بايد شنونده خوبي باشيد كه قادر به شنيدن آنچه كه مراجعان شما مي‌گويند و معني يا مشكل اساسي پشت كلمات و نشانه‌هاي غيركلامي آنها، مانند تماس چشمي و زبان بدن، را بشنود..براي ارتباط با دكتر روانشناس خوب در تهران اينجا كليك كنيد.

كنجكاو:

روانشناسان باليني مي‌خواهند بدانند چه چيزي باعث مي‌شود افراد تيك بزنند. هر مشتري متفاوت است، و پاسخ چگونگي كمك به هر فرد هميشه به آساني آشكار نيست. اغلب ارزيابي اوليه اولين فرصت براي سنجش وضعيت است، بنابراين روانشناسان باليني بايد بتوانند سؤالات روشنگري بپرسند و دنباله اطلاعات را دنبال كنند تا بهترين راه حل را براي آن فرد ارائه دهند.

خلاق :

از آنجايي كه هر مشتري يك چالش جديد و متفاوت را ارائه مي دهد، روانشناسان باليني بايد خلاقانه فكر كنند. شما مسئول ارائه راه حل ها، تكنيك ها و پيشنهادات جديد براي بهبود كيفيت زندگي مشتريان خود هستيد.

مطمئن :

وقتي زمان نشستن و برگزاري يك جلسه درماني با مشتري فرا مي رسد، روانشناس باليني بايد اعتماد به نفس و ظرفيت قوي براي خود انديشي داشته باشد.

پوست ضخيم:

روانشناسان باليني با طيف وسيعي از بيماران كار مي كنند، از افراد مبتلا به مشكلات ارتباطي گرفته تا مصرف كنندگان مواد گرفته تا افسرده ها و مبتلايان به بيماري هاي رواني شديد، مانند اسكيزوفرني و اختلال دوقطبي.

غير قضاوتي:

روانشناسان باليني نه تنها از مشتريان خود بدون قيد و شرط حمايت مي كنند، بلكه از ضعف يا عملكرد نادرست نيز انتقاد نمي كنند. چنين قضاوت هاي ارزشي اعتماد و توجه مشتريان شما را تضعيف مي كند و توصيه ها و خدمات شما را كمتر مؤثر مي كند. ناگفته نماند، اما هيچ درمانگري نبايد عليه مشتري با پيشينه يا ارزش‌هاي متفاوت تبعيض قائل شود - اگرچه براي برخي افراد، گفتن اين كار آسان‌تر از انجام آن است. شما بايد در تعهد خود براي عدم قضاوت نسبت به مشتريان خود ثابت قدم باشيد.

با انگيزه:

يك روانشناس باليني بايد دانش گسترده اي از مباني نظري، باليني و تجربي رشته خود داشته باشد.

همدلانه:

به عنوان يك درمانگر، بايد بتوانيد محيطي مراقبت، درك و توانمندسازي براي بيماران خود ارائه دهيد. شما بايد بتوانيد به استقلال و مسئوليت شخصي احترام بگذاريد و در عين حال به عنوان يك نيروي راهنما و تأييد كننده براي سلامت و رفاه آنها عمل كنيد. بايد بتوانيد خود را جاي آنها بگذاريد.

علاقه مند به علم:

به عنوان يك روانشناس باليني، از شما انتظار مي رود كه در تحقيقات خود شركت كنيد و در قبال آن پاسخگو باشيد، واقعيتي كه روانشناسان باليني را از ساير درمانگران جدا مي كند.


روانپزشكي عمومي

۱۱۱ بازديد

زندگي به عنوان يك روانپزشك عمومي 

براي موفقيت به دانش دقيق آناتومي، فارماكولوژي، فيزيولوژي و روانپزشكي و همچنين توانايي درك عوامل اجتماعي مؤثر بر سلامت روان بيمار  نياز داريد .براي ارتباط با روانپزشك خوب در تهران كليك كنيد

اختلالات رايج سلامت روان كه شما درمان مي كنيد عبارتند از: 

  • اختلالات خلقي مانند افسردگي و اختلال دوقطبي 
  • روان پريشي شامل اسكيزوفرني، اختلال اسكيزوافكتيو و اختلال دوقطبي با علائم روان پريشي 
  • اختلالات اشتها 
  • اختلالات اضطرابي و فوبيا 
  • اختلال وسواس فكري عملي 
  • سوء مصرف مواد مخدر و الكل، از جمله روان پريشي در ارتباط با مصرف مواد 
  • اختلال استرس پس از سانحه 
  • اختلالات ارگانيك مانند زوال عقل 
  • اختلالات شخصيتي 

براي موفقيت نقش شما، توانايي ايجاد يك اتحاد درماني مشترك با بيمار است. اين شامل كار شما به عنوان بخشي از يك تيم چند رشته اي از متخصصان مي شود. از شما انتظار مي رود كه با استفاده از مهارت هاي درماني خود براي مشاركت دادن بيمار و ايجاد يك مسير سازنده براي بهبودي، نقش رهبري را در ايجاد برنامه مديريت استراتژيك براي بيمار به عهده بگيريد. 

نقش شما متنوع و جذاب خواهد بود. شما بايد هم در رويكردهاي دارويي و هم در رويكردهاي غيردارويي مهارت بالايي داشته باشيد. درماني كه شما توصيه مي كنيد اغلب تركيبي از استفاده از دارو و مداخلات رواني و اجتماعي است.  

بيشتر كارهاي شما در يك محيط اجتماعي ارائه مي شود، اما شما همچنين كلينيك هاي بيمارستاني را اداره مي كنيد و از بيماران در بخش هاي بيمارستان و واحدهاي تخصصي مراقبت مي كنيد.  

چقدر مي توانم درآمد داشته باشم؟ 

هنگامي كه آموزش پايه خود را بعد از دانشكده پزشكي شروع كنيد، ابتدا حقوق دريافت خواهيد كرد . حقوق پايه از 29384 پوند تا 34012 پوند متغير است. هنگامي كه آموزش تخصصي خود را به عنوان يك روانپزشك عمومي استخدام شده توسط NHS شروع مي كنيد، مي توانيد انتظار داشته باشيد كه حداقل 40257 پوند حقوق دريافت كنيد كه مي تواند به عنوان مشاور بين 84559 پوند تا 114003 پوند افزايش يابد. 

در مورد مزايا چطور؟ 

  • يك تفاوت ايجاد كن 
  • كار منعطف و پاره وقت 
  • درآمد بالا در اوايل كار شما   
  • در هر كجاي دنيا كار كنيد   
  • طرح بازنشستگي عالي 
  • حق تعطيلات خوب 
  • تخفيف NHS در مغازه ها و رستوران ها 

مهارت هاي ضروري 

  • مهارت هاي ارتباطي عالي براي مديريت طيف گسترده اي از روابط با همكاران، بيماران و خانواده هاي آنها  
  • انعطاف پذيري عاطفي، خلق و خوي آرام و توانايي خوب كار كردن تحت فشار  
  • كار تيمي و ظرفيت رهبري تيم هاي چند رشته اي  
  • مهارت هاي حل مسئله و تشخيص  
  • توانايي سازماني برجسته و مهارت هاي تصميم گيري موثر  
  • مديريت زمان و منابع درجه يك به نفع بيماران  

شرايط ورود 

اولين قدم شما دانشكده پزشكي است. به طور معمول، شما به GCSE عالي و سه مدرك A يا A* در سطح A از جمله شيمي براي يك مدرك كارشناسي پنج ساله در پزشكي نياز داريد. بسياري از دانشكده هاي پزشكي نيز براي زيست شناسي درخواست مي كنند و برخي ديگر ممكن است به رياضيات يا فيزيك نياز داشته باشند.   

اگر قبلاً مدرك داريد، مي توانيد براي دوره فوق ليسانس چهار ساله در رشته پزشكي تحصيل كنيد.  

شما بايد يك مصاحبه و آزمون پذيرش را پشت سر بگذاريد. از شما خواسته مي شود كه نشان دهيد چگونه ارزش هاي NHS مانند شفقت و احترام را نشان مي دهيد.  

برخي از دانشكده هاي پزشكي به دنبال استخدام تركيبي از دانشجويان با زمينه ها و مناطق جغرافيايي مختلف هستند، بنابراين پيشينه تحصيلي و اقتصادي و شرايط خانوادگي شما مي تواند بخشي از درخواست شما در نظر گرفته شود. 

"درماني كه من انجام مي دهم تركيبي از دارو درماني و گفتار درماني مانند درمان شناختي رفتاري (CBT) است. بيماران اغلب مي گويند كه اين فرصت را پيدا مي كنند تا در مورد مسائل مربوط به سلامت روان خود با فردي كه بدون قضاوت گوش مي دهد صحبت كنند، چيزي است كه به آنها كمك مي كند تا اكثر."

 

شانس من براي شروع كار در روانپزشكي عمومي چقدر است؟ 

تقريباً 2724 روانپزشك عمومي در NHS انگلستان مشغول به كار هستند. در سال 2020، 174 درخواست براي 155 محل آموزش تخصصي وجود داشت. 

چگونه روانپزشك عمومي شويم 

پس از دانشكده پزشكي، به برنامه پايه دو ساله پولي ملحق خواهيد شد كه در آن در شش مكان در تنظيمات مختلف كار خواهيد كرد.  

پس از برنامه پايه خود، مي توانيد براي آموزش تخصصي پولي براي تبديل شدن به يك روانپزشك عمومي درخواست دهيد كه حداقل شش سال طول مي كشد.  

ممكن است بتوانيد به صورت پاره وقت تمرين كنيد، مثلاً به دلايل سلامتي يا اگر مسئوليت هاي خانوادگي يا مراقبتي داريد. 

شغلي به عنوان روانپزشكي عمومي مي تواند شما را به جايي برساند 

سه تخصص فرعي شناخته شده در روانپزشكي عمومي بزرگسالان وجود دارد: 

بهترين اسباب بازي براي كودكان چيست؟

۳۷ بازديد

نحوه انتخاب اسباب بازي ها و مواد براي حمايت از رشد كودكان

بچه بازي با بلوك

با شروع رسمي فصل خريد تعطيلات، بسياري از والدين، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، خاله ها و عموها در اين فكر هستند كه براي كودكان چه چيزي بخرند. قفسه‌هاي فروشگاه‌ها مملو از اسباب‌بازي‌هاي رنگارنگ و الكترونيكي است كه به‌شدت در تلويزيون به فروش مي‌رسد و مطمئناً توجه كودكان خردسال را به خود جلب مي‌كند. اما چه اسباب بازي هايي در آزمون زمان مقاومت مي كنند؟ كودكان بارها و بارها به چه چيزهايي باز خواهند گشت؟ چه اسباب بازي هايي به يادگيري و رشد كودكان كمك مي كند؟براي مشاوره با روانپزشك در تهران اينجا كليك كنيد.

توسعه دانشگاه ايالتي ميشيگان پنج دسته اصلي اسباب بازي ها و مواد زير را براي كودكان خردسال شما توصيه مي كند.

بلوك و اسباب بازي هاي ساختماني

مشخص شده است كه بازي بلوك باعث تحريك رشد مغز در تمام مناطق رشد مي شود. در واقع، در مطالعه "عملكرد بازي بلوك در ميان كودكان پيش دبستاني به عنوان يك پيش بيني كننده پيشرفت تحصيلي بعدي در رياضيات" منتشر شده در مجله تحقيقات در آموزش ابتدايي كودكي ، محققان ثابت كردند كودكاني كه در سن 3، 4 و 5 سالگي به طور منظم با بلوك بازي مي كنند. سال‌ها در رياضيات به‌ويژه جبر در مقطع راهنمايي بهتر عمل مي‌كنند.

بلوك‌هاي سرگرم‌كننده و مجموعه‌هاي ساختماني زيادي وجود دارد كه بايد در نظر بگيريد، از جمله بلوك‌هاي واحد چوبي بزرگ، بلوك‌هاي سبك تخته تخت، بلوك‌هاي چوبي كوچك، بلوك‌هايي كه به هم مي‌چسبند، بلوك‌هاي مقوايي بزرگ و مجموعه‌هاي ساختماني. بسياري از كودكان از اضافه كردن وسايلي مانند عروسك هاي كوچك، حيوانات، ماشين ها و وسايل ديگر به بازي بلوك خود لذت مي برند.

پازل و اسباب بازي هاي حل مسئله

پازل ها، مشابه بلوك ها، به طرق مختلف از رشد كودكان حمايت مي كنند. همانطور كه كودكان پازل ها را حل مي كنند، از مهارت هاي حل مسئله، هماهنگي دست و چشم، مهارت هاي حركتي ظريف، تشخيص شكل، حافظه، مهارت هاي آگاهي فضايي و غيره استفاده مي كنند.

كودكان نوپا ۲ تا ۳ ساله با پازل هاي چهار تا ۱۲ تكه بهترين عملكرد را خواهند داشت. كودكان پيش دبستاني 3، 4 و 5 ساله از پازل هاي پيچيده تري با 12 تا 20 قطعه يا بيشتر لذت خواهند برد. از ديگر اسباب بازي هاي اين دسته مي توان به اسباب بازي هايي با چفت، قفل، قلاب، دكمه، گيره و غيره براي دستكاري كودكان، بلوك هايي كه به هم متصل مي شوند، مجموعه اي از اشياء مانند صدف، كليد و غيره و شمارش خرس ها اشاره كرد.

وانمود كردن آيتم هاي بازي

يك بازي نمايشي يا منطقه بازي وانمودي يكي از عناصر اصلي در تمام كلاس هاي ابتدايي دوران كودكي است. بچه ها دوست دارند افسر پليس، پزشك، كارگر ساختماني يا معلم باشند، اما در حين انجام اين كار چيزهاي زيادي هم ياد مي گيرند. انجمن ملي آموزش كودكان خردسال (NAEYC)، نهاد اصلي اعتباربخشي برنامه‌هاي دوران كودكي، در يك مقاله موضعي اخير بيان كرد : «بازي نمايشي سطح بالا مزاياي شناختي، اجتماعي و عاطفي مستندي را ايجاد مي‌كند».

از طريق وانمود كردن بازي است كه كودكان ابتدا شروع به كشف علايق، علايق و دنياي اطراف خود مي كنند. بازي وانمودي به كودكان اين فرصت را مي دهد تا تجربيات زندگي جديد، متفاوت، گيج كننده يا ترسناك را تجربه كنند. كودكان در حال ساختن مهارت‌هاي اجتماعي و عاطفي خود، حمايت از مهارت‌هاي پيچيده حل مسئله، يادگيري خواندن نشانه‌هاي اجتماعي، اشتراك‌گذاري، نوبت گرفتن و بسياري موارد ديگر هستند.

اسباب‌بازي‌هايي كه از اين بازي پشتيباني مي‌كنند عبارتند از مبلمان اندازه كودك، لباس‌هاي آرايش، عروسك‌ها، لباس‌هاي عروسك، غذاي بازي، صندوق‌هاي پول، اسباب‌بازي‌هاي حمل‌ونقل و هر چيز خلاقانه‌اي كه به كودكان امكان تظاهر مي‌دهد. جعبه هاي نگهدارنده با وسايلي براي پشتيباني از يك موضوع بازي، مانند اقلام مورد نياز براي يك كلينيك دامپزشكي، مي تواند يك راه سرگرم كننده براي حمايت از علاقه كودكان باشد.

چيزهايي براي ايجاد با

در مقاله توسعه MSU « هنر خلق: چرا هنر براي رشد اوليه كودكي مهم است »، نويسنده به اشتراك مي‌گذارد كه مهارت‌هاي زير مهارت‌هايي است كه كودكان هنگام درگير شدن در تجربيات هنري از آن‌ها حمايت مي‌كنند:

  • مهارت هاي حركتي ظريف . گرفتن مداد، مداد رنگي، گچ و قلم مو به كودكان كمك مي كند تا عضلات حركتي ظريف خود را توسعه دهند. اين پيشرفت به كودك شما در نوشتن، بستن دكمه هاي كت و ساير كارهايي كه نياز به حركات كنترل شده دارند كمك مي كند.
  • رشد شناختي . هنر مي تواند به كودكان كمك كند تا مهارت هايي مانند الگوبرداري و علت و معلول را بياموزند و تمرين كنند (به عنوان مثال، "اگر با مداد رنگي به شدت فشار بياورم، رنگ تيره تر مي شود."). آنها همچنين مي توانند مهارت هاي تفكر انتقادي را با ايجاد يك برنامه ذهني يا تصويري از آنچه كه قصد ايجاد آن را دارند و دنبال كردن برنامه خود تمرين كنند.
  • مهارت هاي رياضي. كودكان مي توانند مفاهيمي مانند اندازه، شكل، مقايسه، شمارش و استدلال فضايي را ياد بگيرند، خلق كنند و شروع به درك كنند.
  • توانايي هاي زباني. همانطور كه كودكان كارهاي هنري و همچنين فرآيندشان را توصيف و به اشتراك مي گذارند، مهارت هاي زباني را توسعه مي دهند. شما مي توانيد با گوش دادن فعالانه و پرسيدن سؤالات باز در عوض، اين پيشرفت را تشويق كنيد. همچنين يك فرصت عالي براي يادگيري لغات جديد در مورد پروژه آنها (يعني بافت).

مواد براي حمايت از خلاقيت باز شامل انواع ابزارهاي نوشتاري/طراحي مانند مداد رنگي، مداد رنگي، نشانگر، گچ، رنگ، رنگ آبرنگ، رنگ انگشتي، كاغذ با وزن‌ها و اندازه‌هاي مختلف، قيچي ايمني، خاك رس مدل‌سازي، خمير بازي، خمير بازي است. ابزار، چسب و انواع ضايعات براي كلاژ. آلات موسيقي مانند تنبور، ماراكا، چوب ريتم و زيلوفون براي ايجاد موسيقي از ديگر گزينه‌هاي هنرهاي خلاقانه هستند.

آيا كم حرفي كودك موضوعي نگران كننده است؟

۵۰ بازديد

برخي كودكان و به طور كلي برخي انسان‌ها به لحاظ شخصيتي كم حرف هستند. اين ويژگي ناشي از تفاوت‌هاي فردي است؛ در واقع نه ضعف محسوب مي‌شود و نه امتياز و مانند هر ويژگي شخصيتي اگر در محدوده متعادل باشند مي‌تواند منافعي براي فرد داشته باشد.

اما مشكل از جايي شروع مي‌شود كه والدين بخواهند اين ويژگي‌ها را با اعمال فشار يا تشويق تغيير دهند. اصرار به تغيير ويژگي‌هاي شخصيتي ذاتي در كودكان مي‌تواند منجر به بروز آسيب‌هاي رواني در آن‌ها مي شود.

با وجود اين كه كم حرفي به تنهايي نشان‌دهنده اختلال نيست اما مانند بسياري از ويژگي‌هاي ديگر (مانند پرحرفي، نق زدن كودكان، منظم بودن يا نبودن و ...) در صورت همراهي با برخي نشانه‌ ها و رفتارها مي‌تواند نشان‌دهنده يك اختلال باشد.

در واقع همانطور كه گاهي ويژگي كم حرفي در كودكان ممكن است به اشتباه به عنوان يك ضعف يا اختلال برداشت شود، در مواردي هم ممكن است به اشتباه برخي اختلالات به ويژگي‌هاي شخصيتي كودك از جمله كم حرفي نسبت داده شود.

به طور مثال كم صحبت كردن به خصوص در كودكان كم سن‌ مي‌تواند ناشي از مهارت‌هاي كلامي يا ارتباطي پايين باشد. درباره اين دسته از كودكان لازم است والدين با برخي اقدامات مهارت‌هاي كودك را ارتقا دهند. از جمله با ارتباطلات كلامي بيشتر با كودك و حضور روزانه و مستمر كودك در محيط‌هاي آموزشي تا فرزندشان در ارتباط با گروه زيادي از هم سن و سال‌ها قرار گيرد.

در مواردي ديگر ممكن است اختلالاتي مانند افسردگي يا اضطراب به اشتباه از طرف اطرافيان به ويژگي‌هاي شخصيتي كودك مانند كم حرفي نسبت داده شود. به طور مثال كودك نشانه‌هايي مانند اعتماد به ‌نفس پايين، بي‌انگيزگي، بي‌تفاوتي و نااميدي، دردهاي جسمي بدون دليل پزشكي و ... دارد. اين نشانه ها لازم است توسط روانشناس كودك بررسي شود.

كودكان چه كم حرف باشند چه نباشند اگر به طور ايده آل ارتباط عاطفي مثبتي با والدين داشته باشند مي‌توانند روزانه با والدين خود صميمانه گفت‌وگو كنند، مسائل و تجارب مهم عاطفي و هيجاني خود را با آن‌ها در ميان بگذارند و در مواقع نياز كمك، حمايت و همدلي والدين را بدون ترس درخواست كنند.

اگر چنين روندي در ارتباط والدين و كودكان وجود ندارد به دليل كم حرفي كودك نيست و در واقع به علت عدم وجود يك فضاي گرم و صميمانه در اين ارتباط است.

با وجود بهترين تلاش هاي والدين براي شناخت نوجوان خود، برخي اوقات به نظر مي رسد مشكلات نوجوان شان براي آنها غافلگير كننده است. در مواجهه با مشكلات رفتاري و هيجاني (مانند رفتارهاي پرخطر غير قابل كنترل) بايد حتماً از روانشناس متخصص كودك و نوجوان  كمك بگيريد. براي رزرو وقت مشاوره و ارزيابي كليك كنيد.

همچنين مي توانيد مهارت هاي فرزندپروري خود را با خواندن كتاب هاي روانشناسي در زمينه كودك و نـوجوان  يا حضور در كـارگـاه هاي فرزندپروري ارتقا دهيد 

 

پرورش يك ميزبان مهربان

۴۸ بازديد

در جشن هاي تولد خود، بچه ها ممكن است برايشان مشكل باشد كه روي اينكه دوستانشان در حال تفريح ​​هستند يا خير، تمركز كنند. آماده كردن فرزندتان براي ميزباني خوب مي تواند به همه كمك كند از آن روز لذت ببرند.
 

لسلي گور ممكن است خوانده باشد، "اين جشن من است، و اگر بخواهم گريه خواهم كرد"، اما واقعاً، چه كسي دوست دارد فرزندش در جشن تولد خودش دچار بحران شود؟

در حقيقت، اغلب اتفاق مي افتد. احساسات و توقعات زياد است و براي نااميدي هاي به ظاهر كوچك آسان است كه كودك را به حالت عصبانيت كامل بفرستيد، حتي زماني كه – يا شايد به خصوص زماني كه – در مركز توجه قرار دارد و در مهماني مورد انتظارش آرزوها و هدايايي دريافت مي كند.

شايد دختر تولد هديه "اشتباهي" دريافت كرده باشد يا شايد او بازي را برنده نشده يا اولين تكه كيك را نگرفته است. هر چه كه باشد، مهم است كه اجازه ندهيد اين لحظه چالش برانگيز مهماني را از مسير خود خارج كند يا جشن ها را خراب كند. و شايد مهمتر از آن، والدين مي توانند فرزندان خود را نه تنها براي سرگرمي و هيجان روز تولدشان، بلكه براي ايفاي نقش ميزبان در مهماني خود آماده كنند. تعيين انتظارات براي اين «شغل» و كمك به فرزندتان براي فكر كردن به مسئوليت‌هايي كه مستلزم آن است، مي‌تواند به اطمينان حاصل شود كه همه اوقات خوشي را سپري مي‌كنند، چه ميزبان و چه مهمان – و اينكه فرزندتان درس مهمي در مورد نحوه رفتار با دوستانش بياموزد. و نسبت به احساسات خود ابراز نگراني كنند. 

دختران و پسران روز تولد، نحوه رفتار مهمانان مهماني خود را تعيين مي كنند. براي داشتن يك مهماني موفق، دو مفهوم خلاصه مي شود: اخلاق خوب و مهربان بودن.



 

قبل از مهماني

اگرچه اين روز خاص كودك شماست، اما اين بدان معنا نيست كه او مي تواند فراموش كند كه چگونه "لطفا" و "متشكرم" بگويد، يا از اين واقعيت غافل شود كه مهمانانش براي جشن گرفتن با آنها وقت گذاشته اند. بله، تولد فقط يك بار در سال برگزار مي شود، اما رفتارهاي خوب بايد در هر روز از سال به نمايش گذاشته شود - و بچه ها براي يادآوري اين موضوع به آن تلنگر كوچك نياز دارند. 

متخصصان جشن تولد جودي لوين، بنيانگذار و مالك Jodi's Gym در Mount Kisco and the Upper East Side، و Michelle Sperry، صاحب آكادمي Fleur de Lis در نوروالك، موافق هستند كه كيفيت اساسي يك ميزبان جشن تولد خوب اين است كه به او توجه داشته باشيد. آداب او همه اينها قبل از شروع مهماني شروع مي شود. 

لوين و اسپري هر دو مي گويند كه قبل از شروع مهماني با والدين، بايد رفتارهاي خوب را اجرا و به خوبي تمرين كرد. در نظر بگيريد كه در يك مهماني وانمود كنيد كه چگونه مودب باشيد تا مهماني واقعي به آرامي اجرا شود.

حتي پاسخ به RSVP مهمان نيز مهم است. فاي دي ميشوند-

نويسنده socialsklz:-) براي موفقيت: چگونه به كودكان مهارت هايي بدهيم كه براي رشد در دنياي مدرن به آن نياز دارند و بنيانگذار مدرسه آداب معاشرت در نيويورك، socialsklz:-) —مي گويد كه ما اغلب وقتي مي گويند كه مي توانند يا مي توانند مردم را حلق آويز مي كنيم. نمي تواند در مهماني شما شركت كند دي ميشونت مي‌گويد: «[به پاسخ يك مهمان» ظرف يك هفته پاسخ دهيد و از فرزندتان بخواهيد اين كار را از طريق تلفن يا ايميل انجام دهد، و با ابراز سپاسگزاري شروع كنيد.


در مهماني

براي ميزبانان ضروري است كه هنگام ورود و خروج از مهماني به همه مهمانان، از جمله والدينشان، يكي يكي احوالپرسي كنند. لوين مي‌گويد: «اگر [كودكان] به تنهايي نمي‌توانند اين كار را انجام دهند، بايد اين كار را همراه با والدين انجام دهند، مانند «ما خيلي خوشحاليم كه آمدي».

يك ميزبان خوب جشن تولد اجتماعي است و با همه در مي آميزد، به خصوص اگر كل كلاس دعوت شده باشد. او بايد به جاي چسبيدن به گروه اصلي خود متشكل از يك يا دو دوست، به همه سلام كند (حتي به بچه اي كه ممكن است بيني خود را بگيرد). اسپري مي‌گويد: «اين براي يك بزرگسال مانند عقل سليم به نظر مي‌رسد، اما براي يك كودك، [سخت است] كه از آن‌ها بخواهيم در مهماني با همه اجتماعي رفتار كنند، زيرا به ياد داشته باشيد، جشن تولد آنهاست و بچه‌ها بسيار خودمحور هستند.»

ممكن است ايجاد يك جدول صندلي كمك كند، اما مطمئن شويد كه دختر يا پسر تولد سر ميز نشسته است تا از هرگونه درگيري مهمانان كه مي گويند: "من مي خواهم كنار پسر/دختر تولد بنشينم" مفيد است.

اسپري همچنين توصيه مي كند كه كودكان نبايد با شكم خالي در جشن تولد خود حاضر شوند زيرا هميشه مشخص نيست كه غذا چه زماني سرو مي شود. آخرين چيزي كه هر كسي مي خواهد ميزباني است كه "گرسنه" باشد. اسپري مي‌گويد: «اگر مي‌خواهيد مهماني موفقي داشته باشند، آنها را زماني مي‌فرستيد كه هوس و گرسنه نباشند و بيايند و غذا بخواهند».

وقتي زمان باز كردن هدايا فرا مي رسد، بسيار مهم است كه كودك تولد بداند چگونه مهربان باشد و اگر هديه اي را دوست نداشته باشد، احساسات مهمانانش را جريحه دار نكند. لوين توصيه مي كند براي جلوگيري از آسيب رساندن به احساسات ديگران، درب هديه را براي بعد از مهماني ذخيره كنيد.
 

بعد از مهماني

وقتي مهماني تمام شد، بسيار مهم است كه پسر تولد شخصا از همه كساني كه جشن را ممكن كردند، از جمله كارمندان محل برگزاري جشن تولد، نوازندگان، دلقك‌ها، و هر مجري ديگر - از همه كساني كه براي برگزاري جشن وقت گذاشتند تشكر كند. خاص لوين مي‌گويد: «گاهي اوقات در اين دنياي سريع، والدين مي‌توانند فراموش كنند كه به فرزندان خود [قدردان بودن] را ياد بدهند يا به آنها يادآوري كنند. "تا زماني كه در واقع غرق شود ثابت است."

پس والدين از چه زماني بايد به فرزندان خود آموزش اخلاق خوب را آغاز كنند؟ هنگامي كه آنها جوان هستند، اسپري، دي ميشونت و لوين موافق هستند، حتي از زماني كه يك كودك متولد مي شود. اسپري مي‌گويد: «من فكر مي‌كنم ما بزرگسالان وظيفه داريم به آنها آموزش دهيم، و بهترين راه براي آموزش اين است كه الگوي خوبي باشيم، و ما در واقع يك الگوي خوب از بدو تولد فرزندانمان هستيم.»

چگونه مي توانم كودكم را به حرف زدن تشويق كنم؟

۴۶ بازديد

 

برخي از كودكاني كه مشكلات زباني دارند در دوران نوزادي به اندازه سايرين غرغر نمي كنند. اگر نگران اين هستيد كه فرزندتان به اندازه كافي غرغر نمي كند، در اينجا چند نكته وجود دارد كه بايد امتحان كنيد.

  • تماس چشمي برقرار كنيد.  تماس چشمي هميشه در رشد زبان مهم است.  اگرچه برخي از آنها براي نوزادان بسيار پيچيده خواهند بود. با يك نوزاد، كودك خود را نزديك نگه داريد تا رو در رو باشيد. نوزادان از ابتدا بينايي و شنوايي محدودي دارند، بنابراين نزديك بودن آنها به شما به اين معني است كه مي توانند چهره شما را ببينند و صداهاي شما را تا حد امكان بشنوند. با يك كودك بزرگتر، ممكن است آنقدر زياد آنها را بلند نكنيد، اما تا جايي كه مي توانيد روي زمين مقابل آنها بنشينيد تا رو در رو باشيد.
  • خودت غرغر كن  ممكن است براي شروع اين كار را كمي احمقانه احساس كنيد، اما آن را انجام دهيد! در حالي كه با كودكتان در ارتباط هستيد، خودتان رشته هاي احمقانه اي از صدا بسازيد. اگر انجام اين كار برايتان سخت است، سعي كنيد آن را به كارهاي روزمره متصل كنيد يا براي شروع يك كلمه واقعي ساده را تكرار كنيد. به عنوان مثال، در حالي كه به كودك خود شير مي دهيد، بگوييد "mumumumumum" يا هنگام بالا رفتن از پله ها بگوييد "up up up up up". اين به كودك شما نشان مي دهد كه چه كاري بايد انجام دهد.
  • صداهاي احمقانه ديگري در بياوريد.  هر چيزي كه به كودك شما كمك مي كند صداهايي را كه دهان او يا ديگران مي توانند توليد كنند را كشف كند مفيد است. تمشك باد كن. هوا را به گونه هاي خود بمكيد و با دستان خود آن را له كنيد. بوسه بزن خميازه، سرفه، عطسه و خروپف ساختگي انجام دهيد. اگر فرزندتان علاقه نشان داد، دوباره اين كار را انجام دهيد. اگر نمي توانند براي شروع كپي كنند نگران نباشيد – بگذاريد از تماشاي شما لذت ببرند و ببينيد كه آيا به نحوي نشان مي دهند كه از آن لذت مي برند و مي خواهند شما دوباره اين كار را انجام دهيد. آيا آنها دست دراز مي كنند؟ خنده؟ طوري دهانشان را حركت دهند كه انگار مي خواهند كپي كنند؟
  • صداهايي را كپي كنيد كه فرزندتان توليد مي كند.  اگر فرزندتان صدايي به شما داد، آن را كپي كنيد. سپس صبر كنيد و ببينيد آيا فرزند شما دوباره صدا مي كند يا خير. اين روند را تكرار كنيد و ببينيد كه آيا مي توانيد با فرزندتان يك مكالمه پرحرفي داشته باشيد يا خير. برخي از كودكان فقط يك يا دو تركيب هجا دارند كه در حرف زدن خود استفاده مي كنند. مثلاً من با چند نفر از بچه ها كار كرده ام كه فقط «ضحضه» مي گويند. اگر اينطور است، با كپي كردن آن شروع كنيد، اما سپس صداي پاسخ هاي خود را به تدريج تغيير دهيد (مثلاً "buhbuhbuhbuh"). باز هم، نگران نباشيد اگر فرزندتان نمي تواند اين را فوراً كپي كند - فقط سعي كنيد او را تشويق كنيد تا به شما گوش دهد.
  • حركات ديگر را كپي كنيد.  فرزندتان را تشويق كنيد كه از حركات ديگر، نه فقط صداها، كپي كند. كف بزنيد، دست‌هايتان را روي زمين بزنيد، پا بزنيد، صورت‌ها را بكشيد، تكان دهيد. ببينيد آيا فرزندتان حركاتي كه شما انجام مي دهيد را كپي مي كند يا خير. از همان تكنيك كپي كردن حركات آنها نيز براي ايده دادن به آنها استفاده كنيد.
  • از لحن اغراق آميز استفاده كنيد!  آن صداهاي بلندتر كه مردم براي صحبت با نوزادان استفاده مي كنند در واقع هدفي دارند! نوزادان و كودكان كوچك به تغييرات در زير و بمي به خوبي واكنش نشان مي دهند - تفاوت صدا به آنها كمك مي كند تا توجه كنند. احساس نكنيد كه مجبور هستيد هميشه اين كار را انجام دهيد، اما گاهي اوقات آن را امتحان كنيد و ببينيد آيا تفاوتي ايجاد مي كند يا خير!

مانند توسعه هر مهارتي، صبور باشيد، زمان مي برد. و مطمئن شويد كه با پاسخ مثبت به هنگام شنيدن صداي غرغر، فرزندتان را تشويق مي‌كنيد – اگر او واكنش خوبي نشان دهد، احتمالاً دوباره تلاش مي‌كند. موفق باشيد!