شنبه ۳۱ شهریور ۰۳

روانشناسي

مشاوره و روانشناسي

پرورش يك ميزبان مهربان

۷۷ بازديد

در جشن هاي تولد خود، بچه ها ممكن است برايشان مشكل باشد كه روي اينكه دوستانشان در حال تفريح ​​هستند يا خير، تمركز كنند. آماده كردن فرزندتان براي ميزباني خوب مي تواند به همه كمك كند از آن روز لذت ببرند.
 

لسلي گور ممكن است خوانده باشد، "اين جشن من است، و اگر بخواهم گريه خواهم كرد"، اما واقعاً، چه كسي دوست دارد فرزندش در جشن تولد خودش دچار بحران شود؟

در حقيقت، اغلب اتفاق مي افتد. احساسات و توقعات زياد است و براي نااميدي هاي به ظاهر كوچك آسان است كه كودك را به حالت عصبانيت كامل بفرستيد، حتي زماني كه – يا شايد به خصوص زماني كه – در مركز توجه قرار دارد و در مهماني مورد انتظارش آرزوها و هدايايي دريافت مي كند.

شايد دختر تولد هديه "اشتباهي" دريافت كرده باشد يا شايد او بازي را برنده نشده يا اولين تكه كيك را نگرفته است. هر چه كه باشد، مهم است كه اجازه ندهيد اين لحظه چالش برانگيز مهماني را از مسير خود خارج كند يا جشن ها را خراب كند. و شايد مهمتر از آن، والدين مي توانند فرزندان خود را نه تنها براي سرگرمي و هيجان روز تولدشان، بلكه براي ايفاي نقش ميزبان در مهماني خود آماده كنند. تعيين انتظارات براي اين «شغل» و كمك به فرزندتان براي فكر كردن به مسئوليت‌هايي كه مستلزم آن است، مي‌تواند به اطمينان حاصل شود كه همه اوقات خوشي را سپري مي‌كنند، چه ميزبان و چه مهمان – و اينكه فرزندتان درس مهمي در مورد نحوه رفتار با دوستانش بياموزد. و نسبت به احساسات خود ابراز نگراني كنند. 

دختران و پسران روز تولد، نحوه رفتار مهمانان مهماني خود را تعيين مي كنند. براي داشتن يك مهماني موفق، دو مفهوم خلاصه مي شود: اخلاق خوب و مهربان بودن.



 

قبل از مهماني

اگرچه اين روز خاص كودك شماست، اما اين بدان معنا نيست كه او مي تواند فراموش كند كه چگونه "لطفا" و "متشكرم" بگويد، يا از اين واقعيت غافل شود كه مهمانانش براي جشن گرفتن با آنها وقت گذاشته اند. بله، تولد فقط يك بار در سال برگزار مي شود، اما رفتارهاي خوب بايد در هر روز از سال به نمايش گذاشته شود - و بچه ها براي يادآوري اين موضوع به آن تلنگر كوچك نياز دارند. 

متخصصان جشن تولد جودي لوين، بنيانگذار و مالك Jodi's Gym در Mount Kisco and the Upper East Side، و Michelle Sperry، صاحب آكادمي Fleur de Lis در نوروالك، موافق هستند كه كيفيت اساسي يك ميزبان جشن تولد خوب اين است كه به او توجه داشته باشيد. آداب او همه اينها قبل از شروع مهماني شروع مي شود. 

لوين و اسپري هر دو مي گويند كه قبل از شروع مهماني با والدين، بايد رفتارهاي خوب را اجرا و به خوبي تمرين كرد. در نظر بگيريد كه در يك مهماني وانمود كنيد كه چگونه مودب باشيد تا مهماني واقعي به آرامي اجرا شود.

حتي پاسخ به RSVP مهمان نيز مهم است. فاي دي ميشوند-

نويسنده socialsklz:-) براي موفقيت: چگونه به كودكان مهارت هايي بدهيم كه براي رشد در دنياي مدرن به آن نياز دارند و بنيانگذار مدرسه آداب معاشرت در نيويورك، socialsklz:-) —مي گويد كه ما اغلب وقتي مي گويند كه مي توانند يا مي توانند مردم را حلق آويز مي كنيم. نمي تواند در مهماني شما شركت كند دي ميشونت مي‌گويد: «[به پاسخ يك مهمان» ظرف يك هفته پاسخ دهيد و از فرزندتان بخواهيد اين كار را از طريق تلفن يا ايميل انجام دهد، و با ابراز سپاسگزاري شروع كنيد.


در مهماني

براي ميزبانان ضروري است كه هنگام ورود و خروج از مهماني به همه مهمانان، از جمله والدينشان، يكي يكي احوالپرسي كنند. لوين مي‌گويد: «اگر [كودكان] به تنهايي نمي‌توانند اين كار را انجام دهند، بايد اين كار را همراه با والدين انجام دهند، مانند «ما خيلي خوشحاليم كه آمدي».

يك ميزبان خوب جشن تولد اجتماعي است و با همه در مي آميزد، به خصوص اگر كل كلاس دعوت شده باشد. او بايد به جاي چسبيدن به گروه اصلي خود متشكل از يك يا دو دوست، به همه سلام كند (حتي به بچه اي كه ممكن است بيني خود را بگيرد). اسپري مي‌گويد: «اين براي يك بزرگسال مانند عقل سليم به نظر مي‌رسد، اما براي يك كودك، [سخت است] كه از آن‌ها بخواهيم در مهماني با همه اجتماعي رفتار كنند، زيرا به ياد داشته باشيد، جشن تولد آنهاست و بچه‌ها بسيار خودمحور هستند.»

ممكن است ايجاد يك جدول صندلي كمك كند، اما مطمئن شويد كه دختر يا پسر تولد سر ميز نشسته است تا از هرگونه درگيري مهمانان كه مي گويند: "من مي خواهم كنار پسر/دختر تولد بنشينم" مفيد است.

اسپري همچنين توصيه مي كند كه كودكان نبايد با شكم خالي در جشن تولد خود حاضر شوند زيرا هميشه مشخص نيست كه غذا چه زماني سرو مي شود. آخرين چيزي كه هر كسي مي خواهد ميزباني است كه "گرسنه" باشد. اسپري مي‌گويد: «اگر مي‌خواهيد مهماني موفقي داشته باشند، آنها را زماني مي‌فرستيد كه هوس و گرسنه نباشند و بيايند و غذا بخواهند».

وقتي زمان باز كردن هدايا فرا مي رسد، بسيار مهم است كه كودك تولد بداند چگونه مهربان باشد و اگر هديه اي را دوست نداشته باشد، احساسات مهمانانش را جريحه دار نكند. لوين توصيه مي كند براي جلوگيري از آسيب رساندن به احساسات ديگران، درب هديه را براي بعد از مهماني ذخيره كنيد.
 

بعد از مهماني

وقتي مهماني تمام شد، بسيار مهم است كه پسر تولد شخصا از همه كساني كه جشن را ممكن كردند، از جمله كارمندان محل برگزاري جشن تولد، نوازندگان، دلقك‌ها، و هر مجري ديگر - از همه كساني كه براي برگزاري جشن وقت گذاشتند تشكر كند. خاص لوين مي‌گويد: «گاهي اوقات در اين دنياي سريع، والدين مي‌توانند فراموش كنند كه به فرزندان خود [قدردان بودن] را ياد بدهند يا به آنها يادآوري كنند. "تا زماني كه در واقع غرق شود ثابت است."

پس والدين از چه زماني بايد به فرزندان خود آموزش اخلاق خوب را آغاز كنند؟ هنگامي كه آنها جوان هستند، اسپري، دي ميشونت و لوين موافق هستند، حتي از زماني كه يك كودك متولد مي شود. اسپري مي‌گويد: «من فكر مي‌كنم ما بزرگسالان وظيفه داريم به آنها آموزش دهيم، و بهترين راه براي آموزش اين است كه الگوي خوبي باشيم، و ما در واقع يك الگوي خوب از بدو تولد فرزندانمان هستيم.»

چگونه مي توانم كودكم را به حرف زدن تشويق كنم؟

۹۰ بازديد

 

برخي از كودكاني كه مشكلات زباني دارند در دوران نوزادي به اندازه سايرين غرغر نمي كنند. اگر نگران اين هستيد كه فرزندتان به اندازه كافي غرغر نمي كند، در اينجا چند نكته وجود دارد كه بايد امتحان كنيد.

  • تماس چشمي برقرار كنيد.  تماس چشمي هميشه در رشد زبان مهم است.  اگرچه برخي از آنها براي نوزادان بسيار پيچيده خواهند بود. با يك نوزاد، كودك خود را نزديك نگه داريد تا رو در رو باشيد. نوزادان از ابتدا بينايي و شنوايي محدودي دارند، بنابراين نزديك بودن آنها به شما به اين معني است كه مي توانند چهره شما را ببينند و صداهاي شما را تا حد امكان بشنوند. با يك كودك بزرگتر، ممكن است آنقدر زياد آنها را بلند نكنيد، اما تا جايي كه مي توانيد روي زمين مقابل آنها بنشينيد تا رو در رو باشيد.
  • خودت غرغر كن  ممكن است براي شروع اين كار را كمي احمقانه احساس كنيد، اما آن را انجام دهيد! در حالي كه با كودكتان در ارتباط هستيد، خودتان رشته هاي احمقانه اي از صدا بسازيد. اگر انجام اين كار برايتان سخت است، سعي كنيد آن را به كارهاي روزمره متصل كنيد يا براي شروع يك كلمه واقعي ساده را تكرار كنيد. به عنوان مثال، در حالي كه به كودك خود شير مي دهيد، بگوييد "mumumumumum" يا هنگام بالا رفتن از پله ها بگوييد "up up up up up". اين به كودك شما نشان مي دهد كه چه كاري بايد انجام دهد.
  • صداهاي احمقانه ديگري در بياوريد.  هر چيزي كه به كودك شما كمك مي كند صداهايي را كه دهان او يا ديگران مي توانند توليد كنند را كشف كند مفيد است. تمشك باد كن. هوا را به گونه هاي خود بمكيد و با دستان خود آن را له كنيد. بوسه بزن خميازه، سرفه، عطسه و خروپف ساختگي انجام دهيد. اگر فرزندتان علاقه نشان داد، دوباره اين كار را انجام دهيد. اگر نمي توانند براي شروع كپي كنند نگران نباشيد – بگذاريد از تماشاي شما لذت ببرند و ببينيد كه آيا به نحوي نشان مي دهند كه از آن لذت مي برند و مي خواهند شما دوباره اين كار را انجام دهيد. آيا آنها دست دراز مي كنند؟ خنده؟ طوري دهانشان را حركت دهند كه انگار مي خواهند كپي كنند؟
  • صداهايي را كپي كنيد كه فرزندتان توليد مي كند.  اگر فرزندتان صدايي به شما داد، آن را كپي كنيد. سپس صبر كنيد و ببينيد آيا فرزند شما دوباره صدا مي كند يا خير. اين روند را تكرار كنيد و ببينيد كه آيا مي توانيد با فرزندتان يك مكالمه پرحرفي داشته باشيد يا خير. برخي از كودكان فقط يك يا دو تركيب هجا دارند كه در حرف زدن خود استفاده مي كنند. مثلاً من با چند نفر از بچه ها كار كرده ام كه فقط «ضحضه» مي گويند. اگر اينطور است، با كپي كردن آن شروع كنيد، اما سپس صداي پاسخ هاي خود را به تدريج تغيير دهيد (مثلاً "buhbuhbuhbuh"). باز هم، نگران نباشيد اگر فرزندتان نمي تواند اين را فوراً كپي كند - فقط سعي كنيد او را تشويق كنيد تا به شما گوش دهد.
  • حركات ديگر را كپي كنيد.  فرزندتان را تشويق كنيد كه از حركات ديگر، نه فقط صداها، كپي كند. كف بزنيد، دست‌هايتان را روي زمين بزنيد، پا بزنيد، صورت‌ها را بكشيد، تكان دهيد. ببينيد آيا فرزندتان حركاتي كه شما انجام مي دهيد را كپي مي كند يا خير. از همان تكنيك كپي كردن حركات آنها نيز براي ايده دادن به آنها استفاده كنيد.
  • از لحن اغراق آميز استفاده كنيد!  آن صداهاي بلندتر كه مردم براي صحبت با نوزادان استفاده مي كنند در واقع هدفي دارند! نوزادان و كودكان كوچك به تغييرات در زير و بمي به خوبي واكنش نشان مي دهند - تفاوت صدا به آنها كمك مي كند تا توجه كنند. احساس نكنيد كه مجبور هستيد هميشه اين كار را انجام دهيد، اما گاهي اوقات آن را امتحان كنيد و ببينيد آيا تفاوتي ايجاد مي كند يا خير!

مانند توسعه هر مهارتي، صبور باشيد، زمان مي برد. و مطمئن شويد كه با پاسخ مثبت به هنگام شنيدن صداي غرغر، فرزندتان را تشويق مي‌كنيد – اگر او واكنش خوبي نشان دهد، احتمالاً دوباره تلاش مي‌كند. موفق باشيد!

روش بهتري براي تربيت كودكان

۹۲ بازديد

ممكن است سخت‌ترين بخش فرزندپروري باشد: يادگيري نحوه تنبيه كودكان.

همانطور كه همه والدين مي‌دانند يا مي‌دانند، تربيت فرزندان فقط به تغذيه، تعويض پوشك، شب‌هاي بي‌خوابي، خونريزي حساب‌هاي بانكي يا هرج و مرج عمومي نيست. اين در مورد تربيت آنها به عنوان انسان هاي ايمن، مهربان، محترم و سازنده است.

كلمه "انضباط" به معناي واقعي كلمه ريشه در كلمه لاتين disciplinare دارد كه به آن آموزش يا آموزش داده مي شود. والدين بايد رفتار خوب را به فرزندان خود بياموزند. اين اتفاق نمي افتد. و اين كار فوق العاده سختي است، به ويژه به اين دليل كه وقتي بچه ها بد رفتار مي كنند، مي تواند آخرين اعصاب والدين را تحت تأثير قرار دهد و باعث واكنش عصبانيت مانند فرياد زدن يا كتك زدن شود.

طبق يك بيانيه سياست ( نظم مؤثر براي تربيت كودكان سالم ) كه اخيراً توسط آكادمي اطفال آمريكا منتشر شده است، تكنيك‌هاي انضباطي «بيزاري» مانند فرياد زدن و كتك زدن ايده واقعا بدي هستند. نه تنها مطالعات نشان مي دهد كه آنها به خوبي كار نمي كنند، بلكه مي توانند اثرات منفي طولاني مدت داشته باشند.

مشكل انضباط بد

كودكاني كه مورد ضرب و شتم قرار مي گيرند در معرض خطر بيشتري براي رفتار پرخاشگرانه قرار دارند (كه تا حدي منطقي است، زيرا كتك زدن به كودكان مي آموزد كه در برخي شرايط كتك زدن اشكالي ندارد)، مشكلات سلامت رواني، خشونت شريك جنسي صميمي و سوء مصرف مواد. اگرچه برخي از اين موارد با اين واقعيت كه والديني كه مشكلات سلامت رواني دارند بيشتر كتك مي زنند مخدوش مي شود و داشتن والديني با مشكلات رواني كودكان را در معرض خطر انواع مشكلات قرار مي دهد، مطالعات نشان مي دهد كه تنبيه بدني مانند كتك زدن يك خطر مستقل است. عامل مشكلات در مسير

همين امر در مورد انضباط كلامي خشن نيز صدق مي كند. فكر مي كنم تقريباً همه والدين فرياد مي زنند. اما هنگامي كه به طور مداوم به عنوان نظم و انضباط استفاده شود، منجر به سلامت روان و مشكلات رفتاري براي كودكان مي شود. همچنين، مانند كتك زدن، به رابطه با كودك آسيب مي رساند. در مورد آن فكر كنيد: چه حسي براي كودك دارد وقتي شخصي كه در دنيا دوستش دارد و بيشتر به آن نياز دارد به او ضربه مي زند يا به او بد مي گويد؟

اين بدان معنا نيست كه هر كودكي كه مورد كتك خوردن يا فرياد زدن قرار مي‌گيرد تا آخر عمر با مشكلاتي روبرو مي‌شود، همان‌طور كه بسياري از بزرگسالان خوش‌حال و خوش‌حال كه در كودكي مورد ضرب و شتم يا فرياد زدن قرار گرفته‌اند، اين را تاييد مي‌كنند. اما وقتي راه هاي بهتري براي انضباط وجود دارد، چرا ريسك كنيم؟

يك رويكرد بهتر به نظم و انضباط

راه بهتر براي نزديك شدن به نظم و انضباط، به روشي محبت آميز و فعالانه است . به جاي اينكه منتظر بمانيد تا فرزندتان آنها را بشكند و سپس واكنش نشان دهد، قوانين را زودتر آموزش دهيد - و تا مي توانيد مثبت و توانمند باشيد. در اينجا چند نكته وجود دارد:

  • انتظارات واقع بينانه داشته باشيد. نوزادان گريه مي‌كنند، كودكان نوپا وارد كارهايي مي‌شوند كه نبايد انجام دهند، بچه‌هاي سن مدرسه گاهي براي جلوگيري از مشكلات دروغ مي‌گويند، و نوجوانان - خوب، آنها همه كارها را در حالي كه استقلال خود را ابراز مي‌كنند، انجام مي‌دهند. نه اين كه مجبور باشيد اين رفتارها را ناديده بگيريد يا از آن چشم پوشي كنيد (خب، ممكن است مجبور باشيد فقط با گريه يك نوزاد كنار بياييد، اين رفتار نادرست نيست)، اما درك مرحله اي كه فرزندتان در حين انضباط شما طي مي كند مهم است. در هر معاينه با پزشك اطفال، در مورد آنچه در آينده در رشد كودك خود انتظار داريد صحبت كنيد.
  • محدوديت هاي واضحي تعيين كنيد. نه بايد به معناي نه باشد و بايد قوانين خانه و خانواده براي رفتار مهربانانه و ايمن وجود داشته باشد. هر خانواده قوانين كمي متفاوت خواهد داشت، اما آنها بايد به وضوح بيان شوند و براي همه شناخته شوند. نه تنها اين، بلكه در مورد قوانين بايد…
  • مقاوم باش. اگر چيزي مجاز نيست، مجاز نيست. اگر گاهي به دليل خستگي محض تسليم شويد يا به اين دليل كه فوق العاده به آن قانون متعهد نبوديد، بچه‌ها فوراً اين كار را انجام مي‌دهند. اين بدان معني است كه شما بايد قوانين خود را با دقت انتخاب كنيد (يعني: نبردهاي خود را انتخاب كنيد).
  • براي شكستن قوانين عواقب قابل پيش بيني و روشني داشته باشد. تذكر دادن به بچه‌ها مفيد است ("من تا سه مي‌شمارم، و نياز دارم كه متوقف شود وگرنه نتيجه‌اي خواهيم داشت"). نتيجه بايد چيزي باشد كه آنها دوست ندارند - فرستادن آنها به اتاقشان جايي كه با اسباب بازي ها بازي مي كنند ممكن است كار درستي نباشد. «تايم اوت» يكي از گزينه‌هايي است كه در آن كودك را براي هر سال يك دقيقه در مكاني خسته‌كننده قرار مي‌دهيد و با او ارتباط برقرار نمي‌كنيد. همچنين مي‌توانيد اسباب‌بازي‌ها يا امتيازات را برداريد.
  • رفتار خوب را تقويت كنيد. جملاتي مانند "من دوست دارم وقتي تو..." يا "خيلي خوب بود كه اين كار را كردي!" يا "چون امروز خيلي خوب رفتار كردي، بيا امشب يك داستان اضافي بخوانيم." كودكان تحسين را دوست دارند و ممكن است وقتي ببينند كه ارزش آن را دارد رفتار خوبي از خود نشان دهند.
  • مراقب نيازها و واكنش هاي خود باشيد. پدر و مادر شدن سخته گاهي اوقات والدين خودشان نياز به استراحت دارند. اگر احساس مي‌كنيد واقعاً ناراحت مي‌شويد، مطمئن شويد كه فرزندتان در جايي امن است و سپس كمي زمان بگذاريد تا آرام شود.

مبارزه با نظم و انضباط طبيعي است - هر پدر و مادري در مقطعي اين كار را انجام مي دهد. بنابراين هر زمان كه به كمك نياز داشتيد، كمك بخواهيد. پزشك اطفال شما مي تواند منبعي باشد، همانطور كه خانواده، دوستان و پزشكان سلامت رفتاري مي توانند منبع باشند. براي بزرگ كردن كودك نياز به دهكده است. همه گاهي به كمك نياز دارند


بيخوابي در كودكان

۵۲ بازديد

علائم

بي خوابي نوع خاصي از اختلال خواب است كه باعث ايجاد مشكلاتي در به خواب رفتن يا ماندن در خواب مي شود. اين مشكلات اغلب فقط چند شب طول مي كشد، اما در موارد ديگر ممكن است هفته ها يا ماه ها در يك زمان باقي بمانند. كودكان مبتلا به بي خوابي ممكن است به سختي به آرامش برسند و شب ها به خواب بروند، در طول شب مكرر از خواب بيدار شوند يا ممكن است صبح ها خيلي زودتر از آنچه كه بايد از خواب بيدار شوند. نداشتن خواب كافي مي تواند اثرات قابل توجهي هم بر روي كودك مبتلا و هم بر ساير اعضاي خانواده داشته باشد كه خواب آنها نيز اغلب مختل مي شود. مشكلاتي مانند خستگي در طول روز، تحريك پذيري، اضطراب، عدم تمركز و بيش فعالي مي تواند با مشكلات خواب مانند بي خوابي همراه باشد.

 

                      

بي خوابي - شب بي خوابي
 
 قبلي
 بعد

 
علل

گاهي اوقات بي خوابي با يك مشكل عاطفي مرتبط است. كودك شما ممكن است شب ها به سختي بخوابد زيرا او بيدار دراز كشيده و نگران چيزي است. مشكل مي تواند اختلاف با دوستان، مشكلات مربوط به تكاليف مدرسه يا حتي يك داستان ترسناك باشد كه آنها در اخبار ديده اند. كودكان اغلب نگران چيزهايي هستند كه براي بزرگترها چندان مهم به نظر نمي رسد، بنابراين بهترين راه براي فهميدن آنچه در ذهن آنهاست اين است كه در مورد آن با آنها صحبت كنيد.

ساير مسائلي كه مي‌تواند باعث بي‌خوابي شود عبارتند از: محيط خواب روشن، با صداي بلند يا در غير اين صورت مختل‌كننده و فقدان يك برنامه آرام‌بخش قبل از خواب. پرداختن به اين مسائل اغلب مي‌تواند به خواب راحت‌تر كودكان، نوجوانان يا حتي بزرگسالان كمك كند.

گاهي اوقات علت بي خوابي يك مشكل جسمي يا بيماري است. مسائلي مانند آپنه خواب يا ترس هاي شبانه مي تواند باعث شود كودك شما در طول شب از خواب بيدار شود و ممكن است دوباره به خواب رفتن براي او مشكل باشد. همچنين مي‌توان كودك شما را بيدار نگه داشت، زيرا درد يا ناراحتي ناشي از بيماري ديگري را تجربه مي‌كند، كه اگر خيلي جوان است يا در برقراري ارتباط مشكل دارد، ممكن است نتواند به شما بگويد. اگر علت زمينه‌اي وجود داشته باشد، براي رفع بي‌خوابي بايد شناسايي و درمان شود.
بي خوابي رفتاري دوران كودكي

نوزادان در فواصل زماني كوتاه مي خوابند و براي تغذيه مكرر از خواب بيدار مي شوند. همانطور كه آنها رشد مي كنند و شروع به خوردن غذاهاي جامد مي كنند، نوزادان نيازي به تغذيه در طول شب ندارند، اما همچنان عادت به بيدار شدن دارند، بنابراين بايد ياد بگيرند كه خود را آرام كنند و دوباره بخوابند. اينگونه است كه نوزادان براي مدت طولاني تري به خواب مي روند و در 9 تا 12 ماهگي بيشتر آنها در طول شب مي خوابند. اگر والدين هر بار كه كودكشان از خواب بيدار مي شود و گريه مي كند به او توجه كنند، كودك ياد نخواهد گرفت كه دوباره به خواب برود. در نهايت ياد مي‌گيرند كه از مادر يا بابا انتظار حضور داشته باشند، آنها را ببرند، به آنها غذا بدهند، تكانشان بدهند، تا زماني كه دوباره بخوابند. اين رفتار به زودي ريشه‌دار مي‌شود و سپس به آن بي‌خوابي رفتاري مي‌گويند. كودكان نوپا همچنين مي توانند قبل از خواب مقاومت نشان دهند، در به خواب رفتن و خواب ماندن مشكل داشته باشند، مگر اينكه توجه آنها جلب شود. ايجاد يك روال خوب قبل از خواب و عادات خواب خوب از همان ابتدا براي جلوگيري از مشكلات خواب در نوزادان و كودكان نوپا مفيد است. لطفاً به اطلاعات پيوست در مورد عادات خوب خواب نگاهي بيندازيد.
چه زماني بايد به پزشك مراجعه كرد

اگر بي خوابي طولاني مدت طول بكشد يا تأثير قابل توجهي بر روي كودك شما داشته باشد، بايد به پزشك مراجعه كنيد. كمبود خواب باعث مي شود كودكان احساس خستگي و ناراحتي كنند و همچنين مي تواند تمركز و عملكرد خوب در مدرسه را براي آنها دشوار كند. هنگامي كه يك مشكل خواب شروع به ايجاد اين نوع اثرات كرد، بايد برطرف شود. اگر خودتان قادر به حل آن نيستيد، ارزش آن را دارد كه وقت بگذاريد و از يك متخصص مشاوره بگيريد. شما مي توانيد نكاتي را در مورد ايجاد يك برنامه روتين موثر قبل از خواب و يك محيط خواب راحت دريافت كنيد. پزشك شما همچنين قادر خواهد بود هر گونه مشكل اساسي را كه مي تواند مسئول مشكلات خواب كودك شما باشد، شناسايي كند.
تشخيص و درمان

شناسايي علت بي خوابي مهم است، به خصوص اگر يك بيماري زمينه اي وجود داشته باشد كه نياز به درمان داشته باشد. پزشك ممكن است بخواهد علاوه بر پرسيدن در مورد الگوهاي خواب فرزندتان، معاينه فيزيكي انجام دهد يا آزمايشاتي را انجام دهد. در برخي موارد، ممكن است نياز به انجام مطالعه خواب باشد. اين شامل يك شب اقامت در يك كلينيك تخصصي خواب است.

هنگامي كه علت مشكل مشخص شد، مي توان راه حل مناسب را پيدا كرد. اگر كودك شما به دليل استرس يا نگراني مشكل خواب دارد، صحبت كردن از طريق اين احساسات اغلب مي تواند كمك كننده باشد. انجام برخي اقدامات عملي مانند دريافت كمك بيشتر در مدرسه در صورت نياز نيز مي تواند كمك كننده باشد.

ايجاد محيط مناسب براي خواب نيز مهم است. اتاق خواب كودك شما بايد فضايي تاريك، آرام و امن باشد كه در آن تا حد امكان كمتر حواس پرتي وجود داشته باشد. خلاص شدن از شر تلفن ها، رايانه ها و ساير صفحه نمايش ها بسيار مهم است. گاهي اوقات نور كم شب، مقداري موسيقي ملايم يا داشتن يك اسباب بازي آرامش بخش در رختخواب مي تواند كمك كننده باشد. همچنين بايد بررسي كنيد كه فرزندتان هنگام رفتن به رختخواب گرسنه، تشنه، خيلي گرم يا خيلي سرد نباشد. داشتن يك روال آرامش بخش قبل از خواب نيز مهم است. اين مي تواند شامل خواندن يا صحبت با هم، حمام كردن يا نوشيدن يك نوشيدني گرم باشد. زمان خواب بايد يك روال آرام، آرامش بخش و ثابت باشد.


چگونه از بدو تولد تا ۲ سالگي با بچه ها در مورد رابطه جنسي صحبت كنيم؟

۸۵ بازديد

سيلوربرگ مي‌گويد: «فرايند صحبت كردن در مورد رابطه جنسي بايد قبل از كلامي شروع شود. اين بدان معناست كه نام هاي مناسب اندام تناسلي را در فعاليت هاي روزمره مانند زمان حمام وارد كنيد. در حالي كه سيلوربرگ مخالف استفاده از نام‌هاي زيبا نيست، «آلت تناسلي، فرج، واژن، كليتوريس، بادام و نوك سينه‌ها همگي اصطلاحاتي هستند كه هر كودك نوپايي بايد بداند» و توضيح مي‌دهد كه آنها به اين كلمات براي برقراري ارتباط با مسائل بهداشتي يا آسيب‌ها نياز دارند.

آموزش دادن اصطلاحات صحيح آناتوميك به نوزاد براي اندام تناسلي او ممكن است دلهره آور به نظر برسد، اما تورنهيل مي گويد كه عادي باشيد و با اين اصطلاحات مانند كلمه "بازو" يا "مچ پا" رفتار كنيد. او همچنين توصيه مي كند كه از پيوند زيست شناسي جنسي به جنسيت خودداري كنيد. به عنوان مثال، اين ايده را كنار بگذاريد كه همه پسرها آلت تناسلي دارند و همه دختران واژن دارند. در عوض بگوييد: «افراد داراي آلت تناسلي» يا «افراد با واژن». تورن‌هيل توضيح مي‌دهد كه با تماشاي زبان خود در حال حاضر، زمينه را براي مكالمات آسان‌تر در مورد نقش‌ها و هويت‌هاي جنسيتي بعداً فراهم مي‌كنيد.

نزديك به دو سالگي، مي‌توانيد با بچه‌هايتان درباره زمان و مكان مناسبي براي كشف بدنشان صحبت كنيد. اگر كودك نوپاي شما تمايل دارد كه اندام تناسلي خود را لمس كند - كه كاملا طبيعي است - از آن به عنوان فرصتي براي توضيح اينكه چگونه اين كاري است كه ما در خلوت اتاق خواب خود انجام مي دهيم استفاده كنيد. تورنهيل مي‌گويد: «شما مي‌خواهيد واقعاً ملايم باشيد.

چگونه در سن 2 تا 5 سالگي با بچه ها در مورد رابطه جنسي صحبت كنيم؟

تمركز اصلي براي اين گروه سني، يادگيري در مورد مرزها و مواردي است كه هنگام لمس كردن يا لمس شدن توسط افراد ديگر مناسب است و چه چيزي مناسب نيست. سيلوربرگ مي‌گويد: «اين براي رضايت ضروري است. درس‌هايي درباره اشتراك‌گذاري، بازي‌هاي مبتني بر لمسي مانند قلقلك دادن، و تعيين حد و مرزهاي خود، مانند اينكه به كودك بگوييد چه زماني خوب است و چه زماني خوب نيست كه به دامان شما برود، همگي به ايجاد درك شهودي‌تري از رضايت كمك مي‌كنند .

ايجاد اينكه بچه ها در مورد بدن خود حرفي براي گفتن داشته باشند نيز به ايمن نگه داشتن آنها كمك مي كند. در حالي كه مي توانيد از جزئيات صريح صرف نظر كنيد، اكنون زماني است كه بايد به كودك خود بگوييد كه ديگران هرگز نبايد از او بخواهند يا سعي كنند اندام تناسلي او را لمس كنند. تورن‌هيل مي‌گويد مهم است كه به شما اطلاع دهيد كه بچه‌هايتان مي‌توانند در هر زماني درباره اعمال نامناسب به شما بگويند، حتي اگر قبلاً آن را مخفي نگه داشته باشند.

در اين سن، بچه ها مي توانند در مورد بدن يكديگر بسيار كنجكاو باشند. Thornhill توضيح مي دهد كه مهم است كه اين كنجكاوي را بپذيريد و از آن به عنوان نقطه ورود براي بحث در مورد قوانين و ارزش هاي خانواده خود استفاده كنيد. او مي‌گويد: «در مورد زماني كه برهنه بودن مناسب است، صريحاً با آنها صحبت كنيد. و اگر بچه هايتان را در حال دكتر بازي كردن گرفتيد، نترسيد. در عوض، در مورد اينكه چگونه دست زدن به اندام تناسلي ديگران مناسب نيست، بحث كنيد، زيرا اين قسمت‌هاي بسيار خاصي از بدن هستند كه ديگران نبايد آنها را لمس كنند.

در اين سن، كودك شما ممكن است شروع به سوال پرسيدن نوزادان كند. براي سيلوربرگ، ساده‌ترين و جامع‌ترين پاسخ اين است: «راه‌هاي زيادي وجود دارد». نويسنده اي كه اولين كتابش چه چيزي بچه را مي سازدبه اين سوال براي مجموعه پيش دبستاني پاسخ مي دهد، توضيح مي دهد: "ميزان جزئياتي كه فرد به آن مي پردازد واقعاً به اين بستگي دارد كه فكر مي كنيد كودك شما چقدر مي تواند درك كند." اگر فرزندتان اطلاعات بيشتري مي‌خواهد، مي‌توانيد چيزي شبيه اين را امتحان كنيد: «دو بزرگ‌تر بدن‌هايشان را به هم مي‌رسانند و اسپرم و تخمك را به اشتراك مي‌گذارند تا كودكي شما را دوست داشته باشد، يا گاهي اوقات اسپرم يا تخمك را از شخص ديگري دريافت مي‌كنند». سيلوربرگ اضافه مي كند كه خوب است به فرزند خود بگوييد كه برخي از جزئيات، مانند نحوه تلاقي اسپرم و تخمك، بعداً مورد بحث قرار خواهد گرفت. "فقط مهم اين است كه دروغ نگويي." او مي افزايد كه مهم است كه واقعاً اين سؤالات را پيگيري كنيد و فقط از صحبت در مورد چيزهاي خاصي امتناع نكنيد.

تورن‌هيل پيشنهاد مي‌كند با گفتن داستان تولد بچه‌ها، چگونگي ايجاد نوزادان را بررسي كنيد، كه به شما امكان مي‌دهد جزئيات را با شرايط خاص خانواده خود تنظيم كنيد. فقط حتماً توجه داشته باشيد كه داستان تولد فرزندتان تنها يكي از راه هاي تشكيل خانواده است.

اين مهم است كه بچه هاي اين گروه سني را با اين ايده آشنا كنيم كه خانواده ها و روابط را مي توان به روش هاي مختلف ساخت. سيلوربرگ توضيح مي‌دهد كه اگر فرزندان شما عضوي از خانواده‌هاي غيرسنتي هستند يا به طور منظم در اطراف آن‌ها حضور دارند، طبيعتاً به اين موضوع پي خواهند برد. اما اگر اينطور نيست، "مطمئن شويد كه چند كتاب خوب داريد كه فقط در مورد خانواده هاي هسته اي و دگرجنس گرا نيستند."

و زبان فراگير را در گفتار روزمره خود بياوريد. براي مثال، سيلوربرگ مي‌گويد، «پسران و دختران، خوش آمديد» را با «بچه‌ها خوش آمديد» يا «دوستان خوش آمديد» عوض كنيد. اگرچه اين تغيير كوچك به كودكان مي آموزد كه جنسيت باينري نيست .

تربيت و راهنمايي كودك

۳۲ بازديد





والدين و مراقبين مسئوليت هدايت و ترويج راهبردهاي اجتماعي پذيري مثبت براي كودكان تحت مراقبت خود را دارند. اين فعاليت ها به عنوان نظم يا راهنمايي شناخته مي شوند - دو كلمه كه اغلب به جاي يكديگر در آموزش والدين استفاده مي شوند. نظم و انضباط به عنوان «آموزش و پرورش مستمر كه كنترل خود، خود هدايتي، شايستگي و مراقبت از ديگران را تسهيل مي‌كند» تعريف مي‌شود. [1] توصيه مي شود كه مراقبان از يك رويكرد انضباطي جامع براي هدايت رفتارهاي كودكان استفاده كنند.
پدر و مادري در كنار دخترشان كه در حال يادگيري دوچرخه سواري است قدم مي زنند
شكل 1. خانواده اي كه با حمايت به كودك دوچرخه سواري مي آموزد. (منبع عكس: Agung Pandit Wiguna، Pexel License)

مراقبان بايد به طور فعالانه به كودكان بياموزند كه چگونه رفتارهاي خود را با استفاده از راهبردهاي مناسب سن و رشد تنظيم كنند كه باعث افزايش:

     روابط مثبت، حمايتي و پرورش دهنده مراقب و كودك،
     ايمني، دوام و ثبات،
     الگوهاي رفتاري قابل قبول با حذف تقويت‌كننده‌ها براي حذف رفتارهاي نامطلوب و ارائه تقويت‌هاي مثبت براي تقويت رفتارهاي مطلوب.
     مهارت هاي عملكردي شناختي، اجتماعي-عاطفي و اجرايي.

براي دستيابي به نتايج مطلوب، همه مولفه‌هاي فوق بايد به‌طور پيوسته و به‌صورت فردي براي هر كودك، و در چارچوب دوران جواني، احساس دوست‌داشتن، امنيت و امنيت به خوبي عمل كنند. راهبردهاي توصيه شده براي تربيت كودك در صفحات آينده تشريح شده است.

رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا

۳۶ بازديد

نكاتي براي والدين و مراقبان براي مديريت رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا و به كودكان كمك مي كند تا ياد بگيرند كه احساسات و واكنش هاي قوي را مديريت كنند، زيرا آنها از خود به عنوان افرادي جدا از والدين و ساير افراد مهم در دنياي خود آگاه مي شوند.

 

دوره بين 18 ماه تا 3 سال زمان هيجان انگيزي است. كودكان نوپا متوجه مي شوند كه آنها افرادي جدا از والدين خود و ساير افراد مهم در دنياي خود هستند. اين بدان معني است كه آنها مشتاق هستند تا خود را ابراز كنند، علايق و ناخوشايندهاي خود را بيان كنند و مستقل عمل كنند (تا جايي كه مي توانند!). در عين حال، تجربه رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا معمول است، زيرا آنها هنوز خودكنترلي محدودي دارند و تازه شروع به يادگيري مهارت هاي مهمي مانند انتظار، اشتراك گذاري و نوبت گرفتن كرده اند.

مثال زير را براي مديريت رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا در نظر بگيريد:

شرمن، 2 ساله، سطل قرمز را گرفت و شروع به پارو كردن شن و ماسه در آن كرد. جوجو، "صاحب" قبلي سطل، فرياد زد: "مال من! سطل من!» وقتي كلمات سطل او را پس نمي‌دهند، جوجو سطل را مي‌گيرد، اما شرمن آن را كنار مي‌كشد و از جعبه شن مي‌پرد. جوجو به دنبال شرمن مي آيد، او را هل مي دهد، سطل را مي گيرد و به جعبه شني باز مي گردد. هنگامي كه شرمن يك بار ديگر به جعبه شني نزديك مي شود، جوجو با دقت از سطل خود محافظت مي كند، بازوي خود را دور آن حلقه مي كند و شرمن را از نزديك تماشا مي كند. والدين آن‌ها كه نمايش اين درام را ديده بودند، در زمين بازي قدم مي‌زنند و براي ميليونمين بار سخنراني «از كلماتت استفاده كن» را مي‌خوانند.

از آنجايي كه كودكان نوپا به تازگي شروع به استفاده از كلمات براي برقراري ارتباط كرده اند ، به شدت به اعمال خود متكي هستند تا به ما بگويند كه چه فكر و چه احساسي دارند. وقتي يك كودك نوپا يك اسباب بازي مي خواهد، ممكن است دست شما را بگيرد، شما را به سمت قفسه اسباب بازي ببرد و به كسي كه مي خواهد اشاره كند، اساساً با حركات خود "بگويد": "بابا، من مي خواهم با آن اسباب بازي بازي كنم." لطفا آن را براي من دريافت كنيد.» هنگامي كه عصباني، نااميد، خسته يا غرق شده است، ممكن است از اعمالي مانند ضربه زدن، هل دادن، سيلي زدن، گرفتن، لگد زدن يا گاز گرفتن استفاده كند تا به شما بگويد: "من ديوانه هستم!" "تو خيلي به من نزديكي، دور شو!" "من در حال رانندگي بيش از حد هستم و نياز به استراحت دارم." يا "من آنچه را كه داري مي خواهم!"

با حمايت و راهنمايي شما، فرزندتان ياد مي گيرد كه در ماه ها و سال هاي آينده احساسات و واكنش هاي شديد خود را مديريت كند.

مانند بسياري از جنبه هاي رشد، تفاوت هاي زيادي در ميان كودكان در مورد رفتار پرخاشگرانه وجود دارد. كودكاني كه شديد و « رآكتورهاي بزرگ » هستند، در مقايسه با كودكاني كه ذاتاً راحت‌تر هستند، در مديريت احساسات خود مشكل‌تري دارند. راكتورهاي بزرگ بيشتر به استفاده از اقدامات خود براي انتقال احساسات قوي خود متكي هستند.

به عنوان والدين، يكي از مهم ترين كارهاي شما اين است كه به كودك نوپا كمك كنيد تا احساسات خود را به روش هاي قابل قبول و غير تهاجمي درك كند و با آنها ارتباط برقرار كند. اين كار كوچكي نيست. نياز به زمان و حوصله زيادي دارد. اما با حمايت و راهنمايي شما، فرزندتان ياد مي گيرد كه احساسات و واكنش هاي شديد خود را در ماه ها و سال هاي آينده مديريت كند.

درباره چه چيزي فكر كنيم

هيچ دو فرزند يا خانواده اي شبيه هم نيستند.  فكر كردن در مورد سؤالات زير مي تواند به شما كمك كند تا اطلاعات و استراتژي هاي زير را براي فرزند و خانواده منحصر به فرد خود تطبيق داده و به كار ببريد:

  • چه نوع موقعيت هايي معمولاً منجر به رفتار پرخاشگرانه كودك شما مي شود؟
  • به نظر شما چرا اين است؟ وقتي فرزندتان به شيوه‌اي رفتار مي‌كند كه پرخاشگرانه به نظر مي‌رسد، معمولاً چگونه واكنش نشان مي‌دهيد؟
  • فكر مي كنيد اين واكنش براي فرزندتان مفيد است يا خير؟ چرا؟

از تولد تا 3 سالگي چه انتظاري داريم

از تولد تا 12 ماهگي

ليسي، 11 ماهه، از شيريني كه مادرش مي خورد مي خواهد. ليسي پاهايش را لگد مي زند، بازوهايش را تكان مي دهد و صداهاي زيادي توليد مي كند. اما مادرش فقط يك قاشق ديگر كدو حلوايي به او مي دهد. ليسي بازوهايش را تكان مي دهد و قاشق را از دست مادرش مي زند. اسكواش روي ديوار! ليسي دست هايش را روي صندلي بلند مي كوبد و شروع به گريه مي كند.

يكي از بزرگ‌ترين چالش‌ها در برخورد با رفتار پرخاشگرانه اين است كه مي‌تواند براي والدين بسيار آزاردهنده باشد، چه از نظر عاطفي و چه از نظر فيزيكي. هنگامي كه كودك بيني شما را مي كشد و رها نمي كند، گوشواره را مي گيرد، موها را مي كشد، هنگام شير دادن گاز مي گيرد، يا وقتي يك شي ممنوعه را برمي داريد، دستش را به سمت شما مي كوبد، كاملا طبيعي است كه احساس نااميدي يا نااميدي داشته باشيد. حتي عصبانيت با اين حال، نوزادان به معناي آزار يا ناراحتي عزيزانشان نيستند. آنها به سادگي دنياي اطراف خود را از طريق حواس خود كاوش مي كنند. آنها با گاز گرفتن، دهان، گرفتن، تكان دادن و انداختن، و تكان دادن و ديدن اينكه در نتيجه چه اتفاقي مي افتد، مي آموزند كه چگونه كار مي كند، كه معمولاً يك واكنش بسيار بزرگ است.


از 12 تا 24 ماهگي

جاستين 16 ماهه با تلفن همراه پدرش خوش مي گذرد. دكمه ها را فشار مي دهد و انواع عكس ها را روي صفحه نمايش مي دهد. وقتي پدرش مي بيند كه جاستين دارد چه مي كند، گوشي را از دستش مي گيرد و مي گويد: «به هيچ وجه رفيق. اين براي بچه ها نيست.» جاستين فرياد مي زند: "من مي خواهم!" در حالي كه با ذوق پدرش را لگد مي زند. وقتي پدرش او را بلند مي كند تا او را آرام كند، جاستين دوباره با هر دو پا لگد مي زند.

 

رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا (ضربه زدن، لگد زدن، گاز گرفتن و غيره) معمولاً در حدود دو سالگي به اوج خود مي رسد، زماني كه كودكان نوپا احساسات بسيار قوي دارند اما هنوز قادر به استفاده مؤثر از زبان براي بيان خود نيستند. كودكان نوپا همچنين خودكنترلي براي جلوگيري از عمل كردن بر اساس احساسات خود ندارند. آنها تازه شروع به پرورش همدلي كرده اند – توانايي درك احساسات ديگران. بنابراين، آنها هنوز نمي توانند بگويند: "مامان، من عصباني هستم كه زاخاري عروسك مورد علاقه من را گرفت. اما مي دانم كه او فقط مي خواهد با من بازي كند. پس چطور به او يك عروسك متفاوت پيشنهاد مي كنم تا با او بازي كند؟»

در عوض، كودك نوپاي شما ممكن است با يك كاميون اسباب بازي به سر زاخاري بكوبد.


از 24 تا 36 ماهگي

بلا، 30 ماهه، براي خداحافظي با مادرش در مراقبت از كودك مشكل دارد. در حالي كه مادرش شروع به رفتن مي كند، بلا دستش را به سمت او دراز مي كند و هق هق مي كند: "نرو مامان!" چاندرا، دوست بلا، مي آيد تا بلا را آرام كند. بلا با كنار زدن بازويش و دويدن به سمت بچه اش او را غافلگير مي كند. بلا زير قلاب كتش جمع شده و گريه مي كند. وقتي تاليسا، يكي از معلمان، به بلا نزديك مي شود تا ببيند آيا مي خواهد داستاني بخواند يا خير، بلا به او ضربه مي زند. تاليسا آرام مي ماند، بلا را نزديك نگه مي دارد و به او مي گويد كه مي داند بلا از رفتن مامانش ناراحت است و ناراحت بودن اشكالي ندارد، اما ضربه زدن اشكالي ندارد. او سپس به بلا كمك مي كند تا در يك فعاليت با دوستانش شركت كند.

اعمال پرخاشگرانه، مانند مشت زدن به والدين، اغلب زماني ظاهر مي‌شوند كه كودكان نوپا تحت تأثير يك موقعيت ناراحت كننده يا احساسات دشوار مانند خشم يا حسادت قرار مي‌گيرند. اين لحظات مي تواند براي والدين بسيار چالش برانگيز باشد زيرا آزاردهنده هستند. والدين اغلب انتظار دارند كه با افزايش كلامي و پيشرفت در مهارت‌هاي فكري كودكان كوچك‌ترشان، توانايي بيشتري نسبت به آنچه كه واقعاً هستند، كنترل كنند. اين مرحله از رشد مي تواند بسيار گيج كننده باشد، زيرا در حالي كه كودك 2 و نيم ساله شما ممكن است بتواند به شما بگويد كه قانون چيست، اما هنوز كنترل انگيزه اي ندارد كه خود را از انجام كاري كه مي خواهد باز دارد. در اين سن، احساسات هنوز هم تقريباً هر بار بر مهارت هاي فكري غلبه مي كنند.

نكته اصلي اين است كه وقتي رفتار پرخاشگرانه را در كودكان نوپا مي بينيد، نشانه مهمي است كه او كنترل نشده است و قبل از هر گونه آموزش يا يادگيري به كمك نياز دارد تا آرام شود. آرام ماندن خود بهترين پاسخ است زيرا به كودك شما كمك مي كند سريعتر آرام شود