پنجشنبه ۰۱ آذر ۰۳

روانشناسي

مشاوره و روانشناسي

عوامل خطر برای افسردگی

۳۲ بازديد

 

افسردگی می تواند هر کسی را تحت تاثیر قرار دهد - حتی کسانی که به ظاهر همه را دارند. عوامل متعددی می توانند در افسردگی نقش داشته باشند. عوامل متعددی می توانند در افسردگی نقش داشته باشند:

  • بیوشیمیایی: تفاوت در برخی مواد شیمیایی در مغز (مانند انتقال دهنده های عصبی سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین) ممکن است به علائم افسردگی کمک کند.
  • ژنتیکی: افسردگی می تواند در خانواده ها ایجاد شود. به عنوان مثال، اگر یکی از دوقلوهای همسان افسردگی داشته باشد، دیگری 70 درصد احتمال دارد که در طول زندگی به این بیماری مبتلا شود.
  • شخصیت: افراد با عزت نفس پایین، که به راحتی تحت فشار استرس قرار می گیرند یا عموماً بدبین هستند ممکن است بیشتر دچار افسردگی شوند.
  • محیطی: قرار گرفتن مداوم در معرض خشونت، بی توجهی، سوء استفاده یا فقر نیز می تواند خطراتی برای ابتلا به افسردگی ایجاد کند.
 

افسردگی چگونه درمان می شود؟

افسردگی یکی از قابل درمان ترین اختلالات روانی است. بین 70 تا 90 درصد از افراد مبتلا به افسردگی در نهایت به خوبی به درمان پاسخ می دهند. 

برای تشخیص افسردگی، یک متخصص مراقبت های بهداشتی یک ارزیابی تشخیصی کامل انجام می دهد که شامل یک مصاحبه جامع برای بحث در مورد علائم شما علاوه بر تاریخچه شخصی، پزشکی و خانوادگی شما است. علاوه بر این، یک معاینه فیزیکی باید برای غربالگری شرایط پزشکی زمینه‌ای که ممکن است شبیه افسردگی باشد - مانند عدم تعادل هورمونی، کمبود ویتامین، مشکلات عصبی و مصرف مواد مخدر یا الکل، انجام شود. آزمایشات آزمایشگاهی و تصویربرداری نیز ممکن است در ارزیابی به عنوان بخشی از غربالگری پزشکی گنجانده شود. متخصص پزشکی ارزیابی کننده همه این عوامل را در هنگام تنظیم تشخیص و توصیه یک برنامه درمانی فردی در نظر می گیرد.

شیمی مغز ممکن است به افسردگی یک فرد کمک کند و ممکن است در درمان آنها موثر باشد. به همین دلیل ممکن است داروهای ضد افسردگی توصیه شود. این داروها آرام بخش، "بالا" یا آرام بخش نیستند. آنها اعتیاد آور نیستند. 

داروهای ضدافسردگی ممکن است در یک یا دو هفته اول استفاده بهبودی ایجاد کنند، اما ممکن است فواید کامل آن برای دو تا سه ماه مشاهده نشود. اگر فردی بعد از چند هفته بهبودی کمی داشته باشد یا هیچ بهبودی نداشته باشد، روانپزشک/متخصص سلامت او ممکن است تنظیم دوز، افزودن یک داروی جدید یا تغییر به یک داروی ضد افسردگی جایگزین را توصیه کند. در برخی شرایط، دسته‌های دیگر داروهای روان‌پزشکی، مانند تثبیت‌کننده‌های خلق، ممکن است مفید باشند. مهم است که اگر در مورد واسطه(های) خود نگرانی دارید یا هر گونه عوارض جانبی دارو را تجربه می کنید، به متخصص مراقبت های بهداشتی خود اطلاع دهید. 

روانپزشکان معمولاً توصیه می کنند که بیماران تا شش ماه یا بیشتر پس از بهبود علائم افسردگی به مصرف دارو ادامه دهند. برای برخی از افراد در معرض خطر - برای مثال، کسانی که در گذشته چندین دوره افسردگی را تجربه کرده‌اند، یا کسانی که دارای سابقه خانوادگی قوی افسردگی هستند - ممکن است درمان نگهدارنده طولانی‌مدت برای کاهش خطر دوره‌های بعدی پیشنهاد شود.

روان درمانی یا «گفتار درمانی» نیز اغلب توصیه می شود. درمان شناختی رفتاری (CBT)، یکی از رایج ترین اشکال روان درمانی، در درمان افسردگی موثر است. CBT بر شناخت و اصلاح الگوهای تفکر ناسالم با هدف تغییر افکار و رفتارها برای پاسخ به چالش ها به شیوه ای مثبت تر تمرکز دارد. ممکن است به تنهایی یا همراه با داروهای ضد افسردگی استفاده شود.

روان درمانی ممکن است شامل یک یا چند نفر باشد. به عنوان مثال، خانواده یا زوج درمانی می تواند به حل مسائل در این روابط نزدیک کمک کند. گروه درمانی گروهی از افرادی را که به طور مشابه افسردگی را تجربه می کنند، در یک محیط درمانی گرد هم می آورد و فرصتی برای یادگیری و حمایت متقابل فراهم می کند. 

بسته به شدت افسردگی، درمان با روان درمانی می تواند چند هفته یا بیشتر طول بکشد. بهبود قابل توجهی را می توان در 10 تا 15 جلسه ایجاد کرد.

ECT یک درمان پزشکی است که عموماً برای کسانی که دوره های افسردگی شدید دارند و به درمان های دیگر پاسخ نداده اند اختصاص دارد. ECT از دهه 1940 مورد استفاده قرار گرفته است و سال ها تحقیق منجر به پیشرفت های عمده و به رسمیت شناختن اثربخشی آن به عنوان یک جریان اصلی و نه "آخرین راه حل" شده است. ECT روشی است که تحت بیهوشی انجام می شود و در طی آن مغز با تحریک الکتریکی برای ایجاد یک تشنج کوتاه مدت انجام می شود. یک بیمار به طور معمول دو تا سه بار در هفته و در مجموع 6 تا 12 درمان ECT دریافت می کند. معمولاً توسط تیمی از متخصصان پزشکی آموزش دیده از جمله روانپزشک، متخصص بیهوشی و پرستار یا دستیار پزشک مدیریت می شود. 

اختلال وسواس فکری

۳۰ بازديد

علائم و نشانه های OCD

وسواس فکری ، افکار ناخواسته، مزاحم، امیال یا تصاویر ذهنی هستند که وجود آنها معمولاً باعث پریشانی یا اضطراب مشخص می شود. مضامین غالب وسواس‌ها عبارتند از آسیب (مثلاً ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگران)، تمیز کردن یا آلودگی (مثلاً بیماران ممکن است در مورد آلوده شدن به کثیفی یا میکروب‌ها وسواس داشته باشند)، افکار ممنوع یا تابو (مانند وسواس پرخاشگرانه یا جنسی). ، و نیاز به تقارن. وسواس ها لذت بخش نیستند. بنابراین، بیماران معمولا سعی می کنند آنها را نادیده بگیرند و/یا سرکوب کنند، یا با انجام یک اجبار سعی در خنثی کردن آنها دارند.برای ارتباط با بهترین کلینیک روانشناسی در تهران اینجا کلیک کنید

اجبارها (اغلب تشریفات نامیده می شوند) رفتارهای بیش از حد، تکراری و هدفمندی هستند که افراد احساس می کنند باید برای پیشگیری یا کاهش اضطراب ناشی از افکار وسواسی خود یا خنثی کردن وسواس هایشان انجام دهند. نمونه ها هستند

  • شستن (به عنوان مثال، شستن دست، دوش گرفتن)

  • بررسی (مثلاً خاموش بودن اجاق گاز، قفل بودن درها)

  • شمارش (به عنوان مثال، تکرار یک رفتار به تعداد معینی بار)

  • سفارش دادن (به عنوان مثال، چیدمان ظروف غذاخوری یا اقلام فضای کار در یک الگوی خاص)

بیشتر آیین‌ها، مانند شستن دست‌ها یا چک کردن قفل‌ها، قابل مشاهده هستند، اما برخی از تشریفات ذهنی، مانند شمارش‌های تکراری بی‌صدا یا جملاتی که زیر لب زمزمه می‌شوند، قابل مشاهده نیستند. به طور معمول، مناسک اجباری باید به روشی دقیق و بر اساس قوانین سفت و سخت انجام شود. این مراسم ممکن است به طور واقع بینانه با رویداد ترسناک مرتبط باشد یا نباشد. هنگامی که به طور واقع بینانه وصل می شوند (مثلاً دوش گرفتن برای جلوگیری از کثیف شدن، بررسی اجاق گاز برای جلوگیری از آتش سوزی)، اجبار به وضوح بیش از حد است - به عنوان مثال، ساعت ها دوش گرفتن در روز یا همیشه 30 بار اجاق گاز را قبل از خروج از خانه چک کنید. در همه موارد، وسواس‌ها و/یا اجبارها باید زمان‌بر باشند (یعنی یک ساعت در روز یا اغلب بسیار بیشتر طول می‌کشند) یا باعث ناراحتی یا اختلال قابل توجهی در عملکرد بیمار شوند. در نهایت، وسواس ها و اجبارها ممکن است ناتوان کننده باشند.

درجه بینش متفاوت است. اکثر افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) حداقل تا حدی تشخیص می دهند که باورهای زیربنای وسواس آنها واقع بینانه نیست (مثلاً اگر به زیرسیگاری دست بزنند واقعاً سرطان نخواهند گرفت). با این حال، گاهی اوقات، بینش کاملاً کم است (یعنی بیماران متقاعد می شوند که باورهای زیربنای وسواس های آنها درست است و اجبار آنها منطقی است).

از آنجا که افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از خجالت یا انگ بترسند، اغلب وسواس ها و تشریفات خود را پنهان می کنند. زمان، پریشانی یا عملکرد ضعیف مرتبط با وسواس ها و اجبارها ممکن است باعث اختلال در روابط و کاهش عملکرد در مدرسه یا محل کار شود.

زوج درمانی چیست؟

۲۵ بازديد

زوج درمانی نوعی روان درمانی است که می تواند به شما و همسرتان در بهبود روابطتان کمک کند. اگر مشکلاتی در رابطه دارید، می توانید برای کمک به بازسازی رابطه خود به دنبال زوج درمانی باشید. در هر مرحله از رابطه شما، صرف نظر از آن، مفید است

برایان مولر ، دکترای روانشناس در مرکز پزشکی دانشگاه کلمبیا، می‌گوید : «زوج‌درمانی می‌تواند طیف گسترده‌ای از مسائل مربوط به رابطه، از جمله درگیری‌های مکرر ، احساس قطع ارتباط، رابطه جنسی، مسائل مربوط به رابطه جنسی، یا مشکلات ناشی از استرس‌های بیرونی را برطرف کند.» متخصص زوج درمانی

TL; DR

اگر شما و شریک زندگیتان در حال گذراندن یک مشکل سخت هستید ، زوج درمانی می تواند به شما کمک کند تا روی رابطه خود کار کنید. درمانگر می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بیان کنید، در مورد مسائل با شریک زندگی خود صحبت کنید و تعارضات را حل کنید.

زوج درمانی می تواند به افزایش درک، احترام، محبت و صمیمیت بین شما و همسرتان کمک کند، که می تواند به شما کمک کند با هم شادتر باشید.

 

انواع زوج درمانی

به گفته مولر، رویکردهای متعددی برای زوج درمانی وجود دارد که می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • درمان عاطفی متمرکز (EFT) : EFT بر بهبود دلبستگی و پیوند بین شما و شریک زندگیتان تمرکز دارد. درمانگر به شما کمک می کند تا الگوهایی را که منجر به احساس قطع ارتباط می شود، درک کرده و تغییر دهید.
  • روش گاتمن: این روش شامل پرداختن به مناطق درگیری و تجهیز شما و شریک زندگیتان به مهارت های حل مسئله است. هدف آن بهبود کیفیت دوستی و سطح صمیمیت بین شما و شریک زندگیتان است. 
  • رویکرد الن واچتل: این رویکرد مبتنی بر قدرت است که شامل تمرکز بر جنبه های مثبت رابطه است. به جای سرزنش، بر بازتاب خود تمرکز می کند.
  • زوج درمانی روان پویا : درمان روان پویایی امیدها و ترس های اساسی را که به شما و همسرتان انگیزه می دهد را بررسی می کند تا به شما در درک بهتر یکدیگر کمک کند.
  • رفتار درمانی : همچنین به عنوان زوج درمانی رفتاری (BCT) شناخته می شود، این شکل از درمان شامل شکل دادن به رفتار با تقویت رفتارهای مثبتی است که ثبات و رضایت را افزایش می دهد، در حالی که رفتارهایی را که باعث منفی گرایی می شود، دلسرد می کند.
  • درمان شناختی رفتاری (CBT) : همچنین به عنوان زوج درمانی شناختی رفتاری (CBCT) شناخته می شود، این شکل از درمان شامل شناسایی و تغییر الگوهای فکری است که بر رفتار تأثیر منفی می گذارد.

 

تکنیک

زوج‌درمانگران اغلب از یک رویکرد یکپارچه برای درمان استفاده می‌کنند، و بسته به نیاز شما، تکنیک‌هایی را از اشکال مختلف درمان می‌گیرند.

اینها برخی از استراتژی هایی است که زوج درمانگر ممکن است از آنها استفاده کند:

  • آشنایی با شما:  «درمانگر با شناختن شما و شریک زندگیتان، احساس ایمنی ایجاد می کند. مولر می‌گوید: آن‌ها به طور فعال و مشارکتی با شما کار می‌کنند تا به شما کمک کنند خود و شریک زندگی‌تان را بهتر بشناسید.
  • شناسایی احساسات : مولر می‌گوید: «درمانگر به شما و همسرتان کمک می‌کند تا احساسات را شناسایی کرده و آن‌ها را در قالب کلمات برای یکدیگر بیان کنید. 
  • کاوش در گذشته: زوج درمانی می تواند شامل کاوش در گذشته شما باشد، زیرا می تواند به شما در درک بهتر ترس ها، انگیزه ها و رفتارهای خود در یک رابطه کمک کند. همچنین می تواند به حل تعارضات حل نشده ای که بر حال شما تأثیر می گذارد کمک کند.
  • تمرکز بر راه حل ها: درمانگر شما با شما و همسرتان برای حل مسائل، اصلاح الگوهای رفتاری منفی و تمرکز بر جنبه های مثبت رابطه همکاری خواهد کرد. 
  • مهارت های آموزشی: زوج درمانی می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا مهارت های مدیریت خشم ، حل مسئله و حل تعارض را آموزش دهید . هدف این است که شما و شریک زندگی تان را با ابزارهایی تجهیز کنیم تا به شما در مقابله با مسائل در هنگام بروز مشکلات کمک کنند.

 

زوج درمانی چه کمکی می تواند داشته باشد

زوج درمانی می تواند به شما و همسرتان این فرصت را بدهد که در مورد مسائل مربوط به چندین جنبه از رابطه خود بحث و حل و فصل کنید که می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • نقش‌ها در رابطه: زوج‌درمانی می‌تواند به شما کمک کند نقش‌هایی را که شما و همسرتان در رابطه بازی می‌کنید بررسی کنید و پویایی‌های ناسالم را شناسایی کنید . همچنین می تواند به رفع تفاوت در انتظارات کمک کند.
  • باورها و ارزش ها: زوج درمانی می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا در مورد عقاید، ارزش ها و احساسات مذهبی خود و پیامدهای این جنبه ها در زندگی روزمره خود صحبت کنید.
  • امور مالی: امور مالی می تواند منبع اصلی درگیری در روابط باشد. زوج درمانی می تواند به ترویج گفتگوی باز و شفافیت در مورد عادات درآمد و هزینه کمک کند.
  • زمان صرف شده با هم: شما و شریک زندگیتان می توانید به مسائلی بپردازید که باعث خرابکاری در زمان با هم بودن شما شده است. می‌توانید درباره فعالیت‌هایی که از انجام آن‌ها با هم لذت می‌برید و چگونگی لذت‌بخش‌تر کردن زمان با هم صحبت کنید.
  • کودکان: اگر شما و همسرتان در مورد اینکه آیا می‌خواهید بچه‌دار شوید یا نه و یا چگونه آنها را بزرگ کنید، همدل نیستید، زوج‌درمانی می‌تواند به شما در بیان این نگرانی‌ها کمک کند. همچنین می تواند به عوامل استرس زا مانند مشکل در باردار شدن یا فرزندخواندگی کمک کند.
  • روابط خانوادگی: زوج درمانی می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا مسائل ناشی از درگیری با سایر اعضای خانواده مانند والدین، فرزندان و خواهر و برادر را حل کنید.
  • رابطه جنسی و صمیمیت: اگر شما و شریک زندگیتان مسائل مربوط به رابطه جنسی و صمیمیت یا خیانت را دارید، زوج درمانی می تواند فضای امنی را برای شما فراهم کند تا احساسات و نیازهای خود را به اشتراک بگذارید.
  • مسائل مربوط به سلامتی: بیماری های جسمی یا روانی می تواند برای شما و همسرتان سخت باشد. زوج درمانی می تواند به شما کمک کند تا با استرسی که به رابطه شما وارد می کند مقابله کنید.
  • عوامل استرس‌زای بیرونی: درمان همچنین می‌تواند به شما و شریک زندگی‌تان کمک کند تا با درگیری‌های ناشی از عوامل خارجی، مانند کار، مقابله کنید که می‌تواند بر روابط شما استرس وارد کند.

لابیاپلاستی: هر آنچه که باید بدانید

۲۷ بازديد

جراحی لابیاپلاستی چیست؟

 

هدف لابیاپلاستی کاهش اندازه لابیا مینور - فلپ های مخاطی پوست در دهانه واژن است.

 

 

 

 

چرا لابیاپلاستی انجام دهیم؟

 

برخی از زنان به دلیل داشتن علائم مرتبط با افزایش اندازه لابیاها درخواست لابیاپلاستی می کنند. این علائم می تواند شامل ناراحتی لابیا هنگام دوچرخه سواری یا در حین مقاربت ، خارش، تحریک و خودآگاهی باشد.

 

قبل از انجام عمل جراحی، بسیار مهم است که بیماران اطلاعاتی را جمع آوری کنند و اطمینان حاصل کنند که لابیاپلاستی برای آنها مناسب است. حمایت روانی و مدیریت علائم با وسایل ساده ممکن است مناسب تر از جراحی باشد.

 

در حالت ایده آل، وزن شما باید قبل از جراحی طبیعی باشد و از سیگار کشیدن خودداری کنید.

 

لابیاپلاستی انجام شده می تواند تفاوت قابل توجهی در علائم، کیفیت زندگی و اعتماد به نفس برای کسانی که به آن نیاز دارند ایجاد کند.

 

 

قبل از عمل من چه اتفاقی خواهد افتاد؟

 

قبل از عمل، شما با جراح متخصص خود ملاقات خواهید کرد تا در مورد اینکه چرا می خواهید جراحی کنید و چه می خواهید صحبت کنید. آن‌ها بیماری‌هایی را که در گذشته داشته‌اید یا داشته‌اید یادداشت می‌کنند و همچنین هر دارویی را که مصرف می‌کنید، از جمله داروهای گیاهی و داروهایی که توسط پزشک شما تجویز نشده است، ثبت می‌کنند.

 

بعد از این شما را معاینه خواهند کرد. آنها از شما می پرسند که آیا می خواهید شخصی را در طول معاینه همراه خود داشته باشید و از شما می خواهند که یک فرم رضایت برای گرفتن، ذخیره و استفاده از عکس ها را امضا کنید.

 

اگر اضافه وزن دارید ، جراح شما ممکن است پیشنهاد کند که عمل شما را به تعویق بیندازید تا خطرات کاهش یابد و همچنین ممکن است از شما خواسته شود که در صورت امکان سیگار را کاهش دهید یا آن را ترک کنید (از جمله سیگار کشیدن).

 

 

عمل جراحی چگونه انجام می شود؟

 

تکنیک های مختلفی برای کاهش لب های کوچک وجود دارد و همه این تکنیک ها مزایا و معایب خاصی دارند. مناسب ترین برای نیازهای شما با شما بحث خواهد شد. در زیر تکنیک های رایج مورد استفاده آورده شده است:

 

رویه گوه

 

 

یک گوه از ضخیم ترین قسمت لابیا مینور برداشته می شود. زیر مخاط (بافت لایه زیر غشای مخاطی) باید با برداشتن ضخامت جزئی دست نخورده باقی بماند. این روش ظاهری طبیعی به واژن پس از جراحی می دهد و همچنین لبه های چروکیده را حفظ می کند.

 

روش برش

 

در این روش قسمت اضافی لابیا مینور برداشته و بخیه می شود تا با لابیا بزرگ متقارن شود.

 

بیهوشی برای لابیاپلاستی

 

لابیاپلاستی را می توان به عنوان یک روش روزانه انجام داد. این روش حدود یک ساعت طول می کشد . بسته به طرح جراحی و ترجیحات شما می توان تحت بیهوشی موضعی، آرام بخش یا بیهوشی عمومی انجام داد.

 

بخیه

 

بخیه های استفاده شده قابل حل هستند و در طول روزها و هفته ها پوسته پوسته می شوند.

 

پانسمان

 

این ناحیه برای لباس پوشیدن مشکل است، بنابراین احتمالاً نیازی به پانسمان یا پماد مبتنی بر وازلین نیست.

 

 

چگونه می توانم به موفقیت عملیاتم کمک کنم؟

 

توصیه می شود قبل از انجام عمل تا حد امکان سالم باشید. مهم است که وزن خود را با یک رژیم غذایی خوب و ورزش منظم ثابت نگه دارید.

 

اگر سیگار می کشید، ترک حداقل شش هفته قبل از عمل به کاهش خطر عوارض کمک می کند.

 

 

بعد از عمل چه انتظاری باید داشت

 

جراحی لابیاپلاستی با بیهوشی عمومی یا بی حسی موضعی بسته به نیاز شما انجام می شود. این عمل معمولاً حدود یک ساعت طول می کشد و به عنوان یک روش روزانه انجام می شود.

 

هنگامی که از عمل خود بیدار می شوید، ممکن است در حالی که نوشیدنی نمی نوشید، یک قطره به شما مایع بدهد. در حین جراحی به شما آنتی بیوتیک داده می شود و یک دوره آنتی بیوتیک برای تمیز نگه داشتن زخم داده می شود. لابیای شما متورم و درد می کند، اما برخی مسکن های ساده باید برای راحتی شما کافی باشد.

 

 

بهبود

 

شما می توانید در همان روز جراحی از رختخواب خارج شوید و پس از دو هفته فعالیت های سبک انجام دهید. بسته به نوع روشی که انجام داده اید، باید بین چهار تا شش هفته به ورزش عادی بازگردید.

 

 

مراقبت های بعد از شما

 

مراقبت های بعد از عمل برای موفقیت عمل بسیار مهم است. چند دستورالعمل بعد از عمل وجود دارد که باید قبل از انجام عمل از آنها آگاه باشید:

 

  • از شما خواسته می شود که به طور منظم و به آرامی محل را برای تمیز نگه داشتن دوش بگیرید و هر بار زخم را خشک کنید.
  • برای احتیاط یک دوره آنتی بیوتیک داده خواهد شد.
  • ممکن است به حدود دو هفته مرخصی در یک شغل اداری نیاز داشته باشید و برای مشاغل سخت تر به مدت طولانی تری نیاز داشته باشید . 
  • تا زمانی که به شما اطمینان داده نشود که زمان مناسبی برای انجام این کار است، باید از فعالیت‌های بدنی مانند دوچرخه‌سواری، دویدن و سایر ورزش‌ها اجتناب کنید. این می تواند چهار تا شش هفته طول بکشد. بازگشت زودهنگام به فعالیت‌ها می‌تواند بر زخم فشار وارد کند، بهبودی را به تاخیر بیندازد و منجر به شکستگی زخم شود.
  • نباید لباس های تنگ یا لباس زیر بپوشید زیرا باعث اصطکاک زخم می شوند.
  • حداقل چهار تا شش هفته نباید رابطه جنسی داشته باشید.
  • تقریباً یک هفته بعد از عمل برای بررسی زخم ها دیده خواهید شد.
  • اگر به مراقبت و مشاوره مداوم زخم نیاز باشد، ممکن است لازم باشد چندین بار بعد از عمل به عنوان بخشی از بسته مراقبتی خود ویزیت شوی

13 نشانه زمان رفتن به زوج درمانی است

۳۲ بازديد

توانایی تشخیص علائم الگوهای روابط ناسالم برای دانستن زمان مراجعه به زوج درمانی کلیدی است. هرچه زودتر به مشکلات رابطه بپردازید ، جلوگیری از تبدیل شدن آنها به مسائل مهم تر آسان تر است - ناگفته نماند که می توانید از ایجاد رفتارهای مخربی که در نهایت ممکن است منجر به نابودی رابطه شما شود جلوگیری کنید. زوج درمانی مزایای زیادی دارد ، مانند کمک به شما برای غلبه بر چالش ها و تعمیق ارتباط خود با همسرتان. مطالعات نشان می دهد که حدود 70 درصد از زوج ها درمان را موثر می دانند. 

کنجکاو هستید که آیا شما و همسرتان باید مشاوره زوجین را در نظر بگیرید ؟ به خواندن ادامه دهید تا در مورد مسائل رایج رابطه و علائم هشدار دهنده نیاز به مشاوره ازدواج یا زوج درمانی بیشتر بدانید.

1. مشاجره های مکرر و شدید دارید

مشاجره های مکرر، فزاینده یا شدید می تواند آسیب آشکاری به یک رابطه وارد کند. دانستن زمان مراجعه به مشاوره زوجین به این معنی است که می توانید به منابع درگیری که خود و شریک زندگیتان مرتباً با آن روبرو هستید، رسیدگی کنید. برخی از تکنیک‌های زوج‌درمانی می‌توانند به شما کمک کنند تا به روش‌های سالم‌تر اختلافات را حل کنید:

 
  • بهبود ارتباطات
  • شناسایی مشکلات اساسی
  • اعتماد سازی
  • تعیین مرزها
  • توسعه مهارت های موثر در حل تعارض

2. فقدان ارتباط موثر وجود دارد

ارتباط موثر برای یک رابطه سالم بسیار مهم است. الگوهای ارتباطی ضعیف می تواند منجر به سوء تفاهم، رنجش و فاصله عاطفی شود که همه اینها ممکن است نشانه هایی باشد که شما به زوج درمانی نیاز دارید. یک مشاور خوب زوج ها از تمرین های ارتباطی متنوعی برای زوج ها برای بهبود ارتباطات، افزایش درک و افزایش همدلی استفاده می کند.

3. یکی یا هر دوی شما از نظر احساسی کناره گیری می کنید

کناره گیری عاطفی می تواند باعث ایجاد فاصله و قطع ارتباط شود که می تواند به یک رابطه آسیب جدی وارد کند. مشاوره زوجین به شما کمک می کند موانع عاطفی را کشف و برطرف کنید، صمیمیت را بازسازی کنید و پیوند خود را تقویت کنید. برخورد با این مشکلات رابطه ممکن است از بدتر شدن بیشتر آنها جلوگیری کند. 

پرداختن به فاصله عاطفی در درمان

  • علل اصلی را شناسایی کنید : یک مشاور زوج ماهر به شما کمک می کند تا دلایل عقب نشینی عاطفی را شناسایی کنید تا بتوانید نیازها و دیدگاه های یکدیگر را بهتر درک کنید.
  • ارتباط باز را تقویت کنید : رابطه درمانی گفتگوهای صادقانه درباره احساسات را بدون ترس از قضاوت یا سرزنش تشویق می کند. این گشودگی به شما این امکان را می‌دهد تا در عین حال که اعتماد و صمیمیت را بازسازی می‌کنید، خود را به طور مؤثرتری ابراز کنید.
  • همدلی را پرورش دهید : با کسب بینش نسبت به تجربیات یکدیگر، همدلی بیشتر، درک و حمایت بیشتر خواهید داشت.

دلایل مختلفی وجود دارد که چرا یک زوج می توانند با هم به دنبال درمان باشند. معمولاً نوعی درگیری در حال وقوع است. یکی از دلایلی که ممکن است زوج درمانی مفید باشد، زمانی است که یک یا هر دو نفر در رابطه از نظر عاطفی "خاموش می شوند". این می تواند یک خاموشی مداوم یا در طول موقعیت های خاص (یعنی اختلاف نظر) باشد. ممکن است برخی از شرکا همیشه در برقراری ارتباط با احساسات خود دچار مشکل شده باشند. در زوج‌درمانی، تمام خاموشی‌های عاطفی مورد بررسی قرار می‌گیرند و به عنوان یک تیم، راه‌هایی برای حل این مشکلات پیدا می‌کنند.»

 

4. مسائل مربوط به اعتماد وجود دارد 

اعتماد یک عامل مهم در هر رابطه ای است که اگر شکسته شود، می تواند باعث ناامنی، شک و استرس شود. مشکلات اعتماد می تواند ناشی از تجربیات شخصی گذشته یا رفتارهای فعلی در یک رابطه باشد. 

مسائل مربوط به اعتماد در یک رابطه می تواند اثرات نامطلوب جدی داشته باشد، از جمله: 

  • بازجویی مداوم
  • عدم نزدیکی عاطفی
  • احتمال تقلب

هر چه مسائل مربوط به اعتماد طولانی‌تر شود و به درستی مورد توجه قرار نگیرد، بازسازی و حفظ ارتباط قوی با شریک زندگی‌تان دشوارتر می‌شود.

5. از دست دادن صمیمیت فیزیکی وجود دارد

صمیمیت جنسی بخشی جدایی ناپذیر از بسیاری از روابط عاشقانه است. مشکلات صمیمیت فیزیکی می تواند باعث ناامیدی، تنهایی و تنش شود، اما زوج درمانی مکانی عالی برای رسیدگی به این مسائل در یک محیط امن و حمایتی است. درمانگران از تکنیک‌های زیادی برای کمک به زوج‌ها برای بازیابی ارتباط فیزیکی و صمیمی استفاده می‌کنند.

تمریناتی که ارتباط فیزیکی را تقویت می کند

  • تمرینات تنفسی : در حالی که پیشانی های خود را به آرامی لمس کنید، روبروی یکدیگر قرار بگیرید. چشمان خود را ببندید و همزمان نفس عمیق بکشید. 
  • نوازش طولانی : زمانی را برای در آغوش گرفتن در نظر بگیرید - 30 دقیقه شروعی عالی است - شب ها یا صبح ها برای پیوند و احساس ارتباط با شریک زندگی خود.
  • نگاه روح : رو به روی هم بنشینید و به چشمان یکدیگر خیره شوید. اگرچه ممکن است در ابتدا احمقانه به نظر برسد، اما فکر کنید که به پنجره روح شریک زندگی خود نگاه می کنید. 
  • گوش دادن فعال : به مدت 3 تا 5 دقیقه، یک نفر هر چیزی را که می‌خواهد به اشتراک می‌گذارد - چیزهایی که خسته‌کننده است، چیزهایی که آزاردهنده بوده یا هر چیز دیگری - در حالی که دیگری بدون اینکه چیزی بگوید گوش می‌دهد. در پایان زمان، شنونده می تواند پاسخ دهد. 
  • برهنه بخوابید : خوابیدن بدون لباس فواید جسمی و روحی دارد. تماس پوست روی پوست می تواند هورمون اکسی توسین را آزاد کند که به عنوان هورمون عشق نیز شناخته می شود. تحقیقات نشان می دهد که اکسی توسین در رفتار جنسی نقش دارد. 
  • 3 چیز : هر کدام از شما باید 3 چیز را که می خواهید از دیگری بپرسید بیاورید. سوالات می توانند در مورد هر چیزی باشند، از رستوران هایی که می خواهید در آن غذا بخورید تا کارهایی که می خواهید در ماه آینده با هم انجام دهید. 
  • بدون تلفن در رختخواب : کنار گذاشتن تلفن در اتاق خواب شما را تشویق می کند تا مکالمات عمیق تری با یکدیگر داشته باشید. 

6. یک تغییر اساسی در زندگی باعث ایجاد استرس در رابطه شما می شود

تغییرات عمده زندگی - جابجایی، والدین یا از دست دادن شغل - می تواند باعث تنش در روابط شود. این تغییرات ممکن است منجر به استرس شود که به نوبه خود می تواند به رابطه شما آسیب برساند. تجربیاتی که بعد از یک رویداد زندگی بر روابط شما تأثیر منفی می گذارد، می تواند نشانه ای از نیاز به مشاوره ازدواج باشد.  

رابطه درمانی می تواند با ارائه ابزارهایی برای مدیریت استرس و بهبود ارتباطات، به شما کمک کند تا با هم در چالش های زندگی پیمایش کنید.

7. شما در حال جدا شدن هستید

گاهی اوقات تشخیص اینکه چه زمانی باید مشاوره زوجین دریافت کنید ممکن است سخت باشد، زیرا به آرامی از هم دور شده اید که حتی ممکن است آن را تشخیص ندهید. فاصله در یک رابطه می تواند نشان دهنده چیز جدی تری باشد. زوج‌درمانی می‌تواند فضای سازنده‌ای برای بحث در مورد نیازهایتان به‌طور آشکار و صادقانه باشد، در حالی که راه‌هایی را برای برقراری ارتباط مجدد و یافتن راه میانه بررسی می‌کنید.

در یک جلسه مشاوره زوجین، شما بر به خاطر سپردن آن ارزش ها و علایق مشترکی تمرکز خواهید کرد که ممکن است در مقطعی از آنها غافل شده باشید. سپس، شما و شریک زندگی تان می توانید دوباره آن جرقه ای را که در ابتدا شما را به هم نزدیک کرد، دوباره روشن کنید.

8. یکی از شما در نظر گرفت یا رابطه داشت

خیانت می تواند هر دو نفر را در یک رابطه ویران کند و باعث ایجاد احساس خیانت، عصبانیت، غم و اندوه، رنجش و از دست دادن شود. پرداختن به عوارض و چالش های عاطفی ضروری است.

زوج درمانی به شما این فرصت را می دهد تا افکار و عواطف خود را که مربوط به آن رابطه است، آشکارا بحث کنید. یک درمانگر ماهر به شما کمک می کند تا مسائل زیربنایی را که ممکن است در خیانت نقش داشته اند کشف کنید و ارتباط صادقانه و سازنده را تسهیل کند.

  • علل اصلی را شناسایی کنید : درک اینکه چرا یک رابطه اتفاق افتاده برای بازسازی اعتماد بسیار مهم است. درمان می تواند نیازهای برآورده نشده یا تعارضات حل نشده را که ممکن است باعث شود یکی از طرفین به دنبال آرامش در خارج از رابطه باشد را آشکار کند.
  • بازسازی اعتماد : بازیابی اعتماد پس از یک رابطه عاشقانه به زمان، تلاش و تعهد هر دو طرف نیاز دارد. یک زوج درمانگر با اعمال شفافیت، مسئولیت پذیری، همدلی و تفاهم شما را در این فرآیند راهنمایی می کند.
  • تقویت مهارت های ارتباطی : گفتگوی باز در مورد احساسات شما در مورد رابطه می تواند باعث بهبودی شود. زوج‌درمانی تکنیک‌های ارتباطی مؤثری را آموزش می‌دهد تا همه احساس کنند بدون ترس از قضاوت یا سرزنش شنیده می‌شوند.

اگرچه ممکن است دشوار باشد، این امکان وجود دارد که هر دوی شما بتوانید با کمک زوج درمانی بر خیانت غلبه کنید .

9. مسائل حل نشده گذشته وجود دارد

شما نمی توانید تاثیر مسائل حل نشده گذشته را بر توانایی یک رابطه برای حرکت رو به جلو دست کم بگیرید. زوج درمانی محیطی ساختاریافته و حمایتی برای رسیدگی و التیام زخم ها است. این فرآیند شما را تشویق می‌کند که دیدگاه‌های یکدیگر را در حین کار برای یک راه حل درک کنید.

«گاهی اوقات، مسائل شخصی یا ترکیبی گذشته مانع حرکت مثبت یک رابطه می شود. زمانی که یک موضوع فردی است که رشد یک رابطه را ممنوع می کند، اغلب آن را "چمدان" می نامیم. با این حال، ممکن است به این معنا باشد که در طول زندگی رابطه، برخی موقعیت ها/احساسات منفی حل نشده رخ داده است که حرکت رو به جلو را دشوار می کند. کار با یک متخصص در هر دو سناریو می تواند به عنوان یک زوج به یکدیگر کمک کند تا رشد و اعتماد به نفس مورد نظر را در رابطه تقویت کنند.

10. درگیری های مالی دارید

تحقیقات نشان می‌دهد که درگیری‌های مالی یکی از رایج‌ترین چالش‌های روابط هستند که بر اعتماد، ارتباطات و رضایت کلی تأثیر می‌گذارند. در واقع، این یکی از رایج ترین موضوعات زوج درمانی است که با متخصصان صحبت می شود. درمان می تواند با بهبود مهارت های ارتباط مالی و کار گروهی به شما کمک کند تا مشکلات مالی را حل کنید.  

یک درمانگر می‌تواند بحث‌های باز درباره ارزش‌ها، باورها و انتظارات پیرامون امور مالی را تسهیل کند تا هرکدام بتوانید بفهمید که دیگری از کجا آمده است.

پرداختن به مسائل مالی در یک رابطه 

  • مسائل عاطفی را شناسایی کنید : درمان به کشف هرگونه نگرانی عاطفی ریشه‌دار مرتبط با امور مالی کمک می‌کند.
  • یک چشم انداز مشترک ایجاد کنید : یک درمانگر می تواند شما را در ایجاد اهداف مالی بر اساس درک متقابل و احترام به یکدیگر راهنمایی کند.
  • ترویج کار تیمی : با همکاری یک تیم به عنوان یک تیم برای مدیریت امور مالی، زوج ها می توانند پیوند خود را تقویت کنند و استرس مالی را به حداقل برسانند.
  • الگوهای ارتباطی سالم را تقویت کنید : می توانید با یک درمانگر کار کنید تا بیاموزید که چگونه در مورد پول به طور آشکار صحبت کنید بدون اینکه هر بار به بحث تبدیل شود.

11. شما با چالش های والدینی روبرو هستید

چالش های منحصر به فرد والدین اغلب منجر به تعارض در یک رابطه می شود. با جست‌وجوی زوج‌درمانی، می‌توانید پویایی را بهبود بخشید، اختلافات را حل کنید و رویکردی واحد برای فرزندپروری ایجاد کنید. 

مزایای مشاوره زوجین برای چالش های فرزندپروری

  • مهارت های ارتباطی را بهبود بخشید : درمان به شما کمک می کند تا بیاموزید افکار و احساسات خود را بدون ترس از قضاوت یا انتقاد بیان کنید.
  • همدلی را تقویت کنید : درک یکدیگر در حل تعارضات مربوط به فرزندپروری ضروری است.
  • راهبردهای موثر حل مسئله را توسعه دهید : درمان به شما می آموزد که چگونه به جای تدافعی یا جنگی به مشکلات به صورت مشارکتی برخورد کنید.
  • ارتقای ثبات در فرزندپروری مشترک : ثبات در تربیت فرزندان حیاتی است. کار با هم به عنوان یک تیم شما را در مورد انتظارات و مرزها در یک صفحه نگه می دارد.

اختلال وسواس فکری عملی

۳۶ بازديد

اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) با افکار تکراری، ناخواسته، مزاحم (وسواس) و اصرار غیرمنطقی و بیش از حد برای انجام برخی اعمال (اجبار) مشخص می شود. اگرچه افراد مبتلا به OCD ممکن است بدانند که افکار و رفتار آنها منطقی نیست، اما اغلب قادر به متوقف کردن آنها نیستند.برای آشنایی با خدمات بهترین کلینیک روانشناسی در تهران اینجا کلیک کنید

علائم معمولاً در دوران کودکی، سال‌های نوجوانی یا بزرگسالی شروع می‌شوند، اگرچه مردان اغلب در سنین پایین‌تر از زنان بروز می‌کنند.  1.2٪  از بزرگسالان ایالات متحده هر ساله OCD را تجربه می کنند.

علائم

اکثر مردم گاه به گاه افکار وسواسی یا رفتارهای اجباری دارند. با این حال، در یک اختلال وسواس فکری-اجباری، این علائم معمولاً بیش از یک ساعت در روز طول می کشد و در زندگی روزمره اختلال ایجاد می کند.

وسواس ها  افکار یا تکانه های مزاحم، غیرمنطقی هستند که به طور مکرر رخ می دهند. افراد مبتلا به این اختلالات می دانند که این افکار غیرمنطقی هستند، اما می ترسند که به نوعی ممکن است درست باشند. این افکار و تکانه ها ناراحت کننده هستند و افراد ممکن است سعی کنند آنها را نادیده بگیرند یا سرکوب کنند.

نمونه هایی از وسواس عبارتند از:

  • افکار در مورد آسیب رساندن یا آسیب رساندن به کسی
  • شک در انجام کاری درست، مانند خاموش کردن اجاق گاز یا قفل کردن در
  • تصاویر جنسی ناخوشایند
  • ترس از گفتن یا فریاد زدن چیزهای نامناسب در جمع

اجبارها  اعمال تکراری هستند که به طور موقت استرس ناشی از وسواس را از بین می برند. افراد مبتلا به این اختلالات می‌دانند که این تشریفات معنایی ندارد، اما احساس می‌کنند که باید آنها را برای تسکین اضطراب و در برخی موارد برای جلوگیری از اتفاق بد انجام دهند. مانند وسواس، افراد ممکن است سعی کنند اعمال اجباری انجام ندهند، اما برای تسکین اضطراب مجبور به انجام این کار شوند.

نمونه هایی از اجبار عبارتند از:

  • شستن دست ها به دلیل ترس از میکروب
  • شمارش و بازشماری پول به این دلیل است که شخص نمی تواند مطمئن باشد که به درستی اضافه کرده است
  • بررسی اینکه آیا یک در قفل است یا اجاق گاز خاموش است
  • "بررسی ذهنی" که با افکار مزاحم همراه است نیز نوعی اجبار است

علل

علت دقیق اختلال وسواس فکری جبری ناشناخته است، اما محققان بر این باورند که فعالیت در بخش‌های مختلفی از مغز عامل آن است. به طور خاص، این مناطق از مغز ممکن است به طور معمول به سروتونین، ماده شیمیایی که برخی از سلول های عصبی برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می کنند، پاسخ ندهند. تصور می شود که ژنتیک بسیار مهم است. اگر شما، والدین یا خواهر یا برادرتان، مبتلا به اختلال وسواس فکری-اجباری هستید،  احتمال اینکه یکی دیگر از اعضای نزدیک خانواده به آن مبتلا شود، حدود 25 درصد است  .

تشخیص

یک پزشک یا متخصص مراقبت از سلامت روان تشخیص OCD را می دهد. برای اطمینان از اینکه علائم ناشی از داروهای غیرقانونی، داروها، یک بیماری روانی دیگر یا یک وضعیت پزشکی عمومی نیست، یک فیزیکی کلی با آزمایش خون توصیه می شود. ظهور ناگهانی علائم در کودکان یا افراد مسن مستلزم یک ارزیابی پزشکی کامل است تا اطمینان حاصل شود که بیماری دیگری باعث این علائم نمی شود.

برای تشخیص OCD، فرد باید دارای موارد زیر باشد:

  • وسواس، اجبار یا هر دو
  • وسواس ها یا اجبارهایی که ناراحت کننده هستند و باعث ایجاد مشکل در کار، روابط، سایر بخش های زندگی می شوند و معمولاً حداقل یک ساعت در روز طول می کشند.

رفتار

یک برنامه درمانی معمولی اغلب شامل روان درمانی و داروها می شود و درمان ترکیبی معمولاً مطلوب است.

  • داروها ، به ویژه نوعی از داروهای ضد افسردگی به نام مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI)، برای بسیاری از افراد برای کاهش وسواس و اجبار مفید است.
  • روان درمانی  برای رفع وسواس و اجبار نیز مفید است. به طور خاص، رفتار درمانی شناختی (CBT) و درمان مواجهه و پاسخ (ERT) برای بسیاری از افراد موثر است. درمان پیشگیری از پاسخ مواجهه به فرد کمک می کند تا اضطراب مرتبط با افکار وسواسی را تحمل کند در حالی که برای کاهش آن اضطراب اجباری عمل نمی کند. با گذشت زمان، این منجر به اضطراب کمتر و تسلط بیشتر بر خود می شود.

اگرچه OCD قابل درمان نیست، اما می توان آن را به طور موثر درمان کرد. در صفحه درمان ما بیشتر بخوانید.

شرایط مرتبط

شرایط مرتبطی وجود دارد که برخی از ویژگی های مشترک با OCD را دارند اما شرایط جداگانه ای در نظر گرفته می شوند.

  • اختلال بدشکلی بدن.  این اختلال با وسواس ظاهری مشخص می شود. بر خلاف ظاهر ساده، BDD با وسواس در ظاهر و تصویر بدن خود، اغلب برای ساعت‌های زیادی در روز مشخص می‌شود. هر گونه نقص درک شده باعث ناراحتی قابل توجهی می شود و در نهایت توانایی فرد را برای عملکرد مختل می کند. در برخی موارد شدید، BDD می تواند منجر به آسیب بدنی به دلیل عفونت به دلیل برداشتن پوست، ورزش بیش از حد، یا انجام عمل های جراحی غیر ضروری برای تغییر ظاهر فرد شود.
  • اختلال احتکار.  این اختلال با انگیزه جمع آوری مقدار زیادی از اقلام بی فایده یا بی ارزش، همراه با ناراحتی شدید از ایده دور انداختن هر چیزی تعریف می شود. با گذشت زمان، این وضعیت می‌تواند فضایی را ناسالم یا خطرناک کند. اختلال احتکار می‌تواند تأثیرات منفی عاطفی، جسمی، اجتماعی و مالی بر فرد بگذارد و اغلب منجر به پریشانی و ناتوانی شود. علاوه بر این، بسیاری از احتکارکنندگان نمی توانند متوجه شوند که اقدامات آنها بالقوه مضر است و بنابراین ممکن است در برابر تشخیص یا درمان مقاومت کنند.
  • تریکوتیلومانیا بسیاری از مردم عادت های ناسالمی مانند جویدن ناخن یا دندان قروچه را به ویژه در دوره های استرس زیاد ایجاد می کنند. با این حال، تریکوتیلومانیا میل اجباری برای کندن (و احتمالاً خوردن) موهای خود از جمله مژه ها و ابروها است. برخی از افراد ممکن است آگاهانه موهای خود را بیرون بیاورند، در حالی که برخی دیگر ممکن است حتی متوجه نباشند که این کار را انجام می دهند. تریکوتیلومانیا می تواند صدمات جدی ایجاد کند، مانند آسیب حرکت مکرر در بازو یا دست، یا اگر موها به طور مکرر بلعیده شوند، تشکیل گلوله های مو در معده، که در صورت عدم درمان می تواند تهدید کننده زندگی باشد. یک بیماری مشابه، اختلال تخلیه است، که میل اجباری برای خاراندن یا برداشتن پوست است.

اگر فتق دیسک در پشتم باشد چرا در پایم احساس درد می کنم؟

۴۷ بازديد

 

دیسک کمر بین دو جسم مهره قرار دارد. پشت بدنه ها و دیسک های مهره ها، نخاع و اعصاب قرار دارند. اعصاب پاهای شما از نخاع و ریشه های عصبی آن سرچشمه می گیرند. اعصاب در کانال مرکزی نخاع قرار دارند و سپس بین دو مهره نخاعی در فضایی به نام فورامن خارج می شوند. هنگامی که دیسک فتق می‌کند، می‌تواند به عصب در جایی که در کانال مرکزی پایین می‌آید یا جایی که در سوراخ بیرون می‌آید، برخورد کند و سپس درد را به پا منتقل کند.

زمانی که این اعصاب هنوز در کانال نخاعی هستند، با توجه به سطح دیسکی که در نزدیکی آن قرار دارند نامگذاری می شوند. به عنوان مثال، عصب L5 در کانال مرکزی در سطوح L4-5 و بالاتر پایین می آید و سپس در سوراخ در سطح دیسک بین بدنه های مهره L5 و S1 خارج می شود. (S1 اولین مهره ستون فقرات خاجی است.) هنگامی که آنها از کانال در سطوح تکی مهره ها خارج می شوند، اعصاب به هم می رسند تا اعصاب نامگذاری شده را تشکیل دهند، مانند عصب سیاتیک که از L4، L5، S1 تشکیل شده است. اعصاب S2 و S3. بنابراین، اگر هر یک از این اعصاب در نزدیکی ستون فقرات برخورد کند، بیماران می توانند درد را در جایی که عصب سیاتیک در پا قرار دارد احساس کنند (شرایطی که به عنوان سیاتیک شناخته می شود ).



درمان فتق دیسک کمر چیست؟

گزینه‌های زیادی برای درمان فتق دیسک کمر قبل از بررسی جراحی وجود دارد، از جمله کاهش وزن، برنامه فیزیوتراپی که ممکن است شامل توصیه‌هایی برای اصلاح فعالیت، داروهای ضد درد و/یا تزریق استروئید اپیدورال باشد .

کاهش وزن می تواند به کاهش فشار اضافی بر روی کمر و کاهش التهاب کلی در بدن بیمار کمک کند، در حالی که یک برنامه فیزیوتراپی مناسب به دیسک اجازه می دهد تا التیام یابد و در بیومکانیک و قدرت بهبود یابد. داروهای ضد درد اغلب می توانند مفید باشند. به عنوان مثال، داروهای ضد التهابی می توانند برای کاهش التهاب مفید باشند و شل کننده های عضلانی می توانند برای کاهش اسپاسم عضلانی که در نتیجه فتق دیسک رخ می دهد، مفید باشند. اغلب، فیزیوتراپی، با یا بدون فواید داروهای ضد درد، به بیمار اجازه می دهد تا احساس بهتری داشته باشد و درد و عملکرد بیمار را بهبود بخشد.

با این حال، زمانی که درد خیلی شدید می شود، به ویژه درد عصبی در پا که از فتق دیسک احساس می شود، و به فیزیوتراپی و داروها پاسخ نمی دهد، تزریق استروئید اپیدورال می تواند بسیار مفید باشد. مطالعات کاهش درد و بهبود عملکرد عالی را با استفاده از تزریق اپیدورال نشان داده‌اند. اگرچه تزریق اپیدورال ایمن تر از روش های جراحی تهاجمی تر است، اما می تواند عوارضی داشته باشد. اینها شامل درد جدید، بدتر شدن درد، خونریزی، سردرد، واکنش نامطلوب به داروی تزریقی یا حتی به ندرت، عفونت یا آسیب به عصب است.

برای بسیاری از بیماران، ترکیبی از گزینه های درمانی از جمله داروها، فیزیوتراپی و تزریق اپیدورال بهترین نتایج را به همراه دارد. (پزشکی را پیدا کنید که فتق دیسک را درمان می کند .)

آیا روانشناسی مثبت گرا چیز شگفت انگیزی را کشف می کند؟ آیا این فقط چیزهایی است که مادرم می داند؟

۳۹ بازديد

 

برخی از یافته های روانشناسی مثبت گرا به نظر عقل سلیم است. آیا این چیزی به چیزهایی که قبلاً درباره زندگی خوب می دانیم اضافه می کند؟ به راحتی می توان ادعا کرد که چیزی آشکار است پس از ارائه شواهد. گاهی اوقات این "حکمت" رایج درست است، گاهی اوقات درست نیست. خرد یک نفر می تواند حماقت شخص دیگری باشد. تحقیقات روانشناسی مثبت گرا در حال کشف چیزهایی است که ممکن است برای همه حکمت تلقی نشود.

برای نام بردن فقط چند مورد:

  • ثروت فقط با شادی در داخل و بین کشورها ارتباط ضعیفی دارد، به ویژه زمانی که درآمد بالاتر از سطح فقر باشد (Diener & Diener, 1996).
  • فعالیت‌هایی که افراد را در مقادیر کم خوشحال می‌کنند - مانند خرید، غذای خوب و کسب درآمد - در درازمدت منجر به رضایت نمی‌شوند، و این نشان می‌دهد که این فعالیت‌ها به سرعت بازدهی کاهش می‌یابند (Myers, 2000؛ Ryan & Deci, 2000).
  • درگیر شدن در تجربه‌ای که «جریان» ایجاد می‌کند، آنقدر خوشحال‌کننده است که مردم مایلند آن را به خاطر خود انجام دهند، نه برای چیزی که از آن به دست می‌آورند. فعالیت پاداش خودش است. جریان زمانی تجربه می شود که مهارت های فرد برای یک فعالیت چالش برانگیز، در تعقیب یک هدف روشن، با بازخورد فوری در مورد پیشرفت به سمت هدف، کافی باشد. در چنین فعالیتی، تمرکز به طور کامل در لحظه درگیر می شود، خودآگاهی ناپدید می شود و حس زمان تحریف می شود (Csikszentmihalyi, 1990).
  • افرادی که به طور منظم قدردانی می کنند، از سلامت جسمانی، خوش بینی، پیشرفت به سمت اهداف، رفاه و کمک بیشتر به دیگران برخوردارند (امونز و کراملر، 2000).
  • تلاش برای به حداکثر رساندن شادی می تواند منجر به ناراحتی شود (شوارتز و همکاران، 2002).
  • افرادی که شاهد انجام کارهای خوب دیگران هستند، احساسی به نام «ارتفاع» را تجربه می کنند و این آنها را به انجام کارهای خوب خود برمی انگیزد (هیدت، 2000).
  • خوش بینی می تواند از افراد در برابر بیماری های روحی و جسمی محافظت کند (تیلور و همکاران، 2000).
  • افرادی که خوش بین یا شاد هستند عملکرد بهتری در کار، مدرسه و ورزش دارند، کمتر افسرده هستند، مشکلات جسمی کمتری دارند و روابط بهتری با افراد دیگر دارند. علاوه بر این، خوش بینی را می توان اندازه گیری کرد و می توان آن را آموخت (سلیگمن، 1991؛ لیوبومیرسکی، کینگ و داینر، 2005).
  • افرادی که احساسات مثبت بیشتری را در بزرگسالی گزارش می کنند زندگی طولانی تر و سالم تری دارند (دانر، اسنودون و فریسن، 2001).
  • پزشکانی که احساسات مثبت را تجربه می کنند، تمایل به تشخیص دقیق تری دارند (ایسن، 1993).
  • رشد انسان سالم می تواند تحت شرایط سختی حتی بزرگ به دلیل فرآیند تاب آوری که معمول و کاملاً معمولی است اتفاق بیفتد (Masten, 2001).
  • مزایایی در رابطه با نوشتن افشاگر وجود دارد. افرادی که در مورد رویدادهای آسیب زا می نویسند از نظر جسمی سالم تر از گروه های کنترلی هستند که این کار را نمی کنند. افرادی که در مورد مزایای درک شده از رویدادهای آسیب زا می نویسند به همان مزایای سلامت جسمانی می رسند که فقط در مورد تروما می نویسند (King & Miner, 2000). افرادی که در مورد اهداف زندگی خود و بهترین آینده تصوری خود می نویسند به مزایای سلامت جسمانی مشابه کسانی می رسند که فقط در مورد رویدادهای آسیب زا می نویسند. علاوه بر این، نوشتن در مورد اهداف زندگی به طور قابل توجهی کمتر از نوشتن در مورد تروما آزاردهنده است و با افزایش رفاه همراه است (کینگ، 2001).
  • مردم نمی توانند پیش بینی کنند که چه مدت پس از یک رویداد مهم خوشحال یا غمگین خواهند بود (گیلبرت، پینل، ویلسون، بلومبرگ و ویتلی، 1998؛ ویلسون، مایرز، و گیلبرت، 2001). این محققان دریافتند که افراد معمولاً مدت زمان غمگینی خود را پس از یک رویداد بد، مانند جدایی عاشقانه، بیش از حد تخمین می‌زنند، اما از تجربیات مکرر یاد نمی‌گیرند که پیش‌بینی‌هایشان اشتباه است.

5. علم روانشناسی مثبت گرا توصیفی است یا تجویزی؟ به عبارت دیگر، آیا ما سعی داریم به مردم بگوییم چگونه باید زندگی کنند؟

روانشناسی مثبت حداقل از نظر سلیگمن، توصیفی است، نه تجویزی، اگرچه دیگران با آن مخالف هستند. ما به مردم نمی گوییم که کدام انتخاب را انجام دهند. ما صرفاً آنها را در مورد آنچه در مورد پیامدهای انتخاب آنها شناخته شده است، آگاه می کنیم. زندگی خوب برای یک نفر لزوما زندگی خوب برای دیگری نیست. با این حال، تحقیقات تجربی و عینی در مورد شرایطی که منجر به نتایج متفاوت می‌شود، می‌تواند به افراد کمک کند تا انتخاب‌های آگاهانه‌تری داشته باشند، اما ما هیچ موضع نظری در مورد مطلوبیت انتخاب‌های مختلف نداریم.

6. تا زمانی که در دنیا رنج وجود دارد، چگونه می توانیم صرف وقت و منابع برای روانشناسی مثبت اندیشی را توجیه کنیم؟ آیا رنج انسان مهمتر از خوب بودن نیست؟

تحقیقات نشان داده است که یکی از راه‌های کمک به افراد رنج‌دیده، تمرکز بر ایجاد نقاط قوت است. گام های اصلی در پیشگیری عمدتاً با ایجاد نقاط قوت به دست آمده است. محققان پیشگیری کشف کرده‌اند که نقاط قوتی وجود دارند که به عنوان محافظ در برابر بیماری‌های روانی عمل می‌کنند: شجاعت، آینده‌اندیشی، خوش‌بینی، ایمان، اخلاق کاری، امید، صداقت، پشتکار، و ظرفیت جریان و بینش، به نام چندین. پیشگیری می تواند بسیار مؤثرتر از درمان باشد - شاهد باشید که چگونه واکسیناسیون تا حد زیادی فلج اطفال و سایر بیماری ها را از بین برده است. علاوه بر این، مردم به چیزی بیش از تسکین رنج خود اهمیت می دهند. این افراد همچنین به داشتن یک زندگی رضایت بخش و معنادار اهمیت می دهند.

مداخلات روانشناسی مثبت می تواند هم شادی را افزایش دهد و هم علائم افسردگی را کاهش دهد (سلیگمن، استین، پارک و پترسون، 2005). فردریکسون (2001) دریافت که عواطف مثبت می تواند احساسات منفی را خنثی کند و بلوک های سازنده انعطاف پذیری باشد که با بیماری جسمی مبارزه می کند. تحقیق لیوبومیرسکی (2001) در مورد شرایطی که شادی را افزایش می دهد، برای تمرین روانشناسی بالینی و تسکین اختلالات روانی ارتباط دارد. نقاط قوت به عنوان محافظی در برابر ناملایمات و در برابر اختلالات روانی عمل می کنند و ممکن است کلید تاب آوری باشند (ماستن، 2001). مسئولیت یک روانشناس فقط درمان آسیب و درمان اختلال نیست، بلکه هدایت افراد به سمت زندگی ای است که می تواند رضایت بخش و معنادار باشد.

روانشناس مدرسه

۹۰ بازديد

نقش روانشناس مدرسه در اوتيسم چيست؟

روانشناسان مدرسه با پيشينه اي كه در رشد كودك، سلامت روان و رفتار دارند، مي توانند نقش كليدي در اوتيسم در محيط مدرسه ايفا كنند. آنها مي توانند مداخلات كليدي براي كمك به تشخيص، تشخيص، درمان و حمايت از كودكان مبتلا به اوتيسم ارائه دهند. آنها مي توانند در ارزيابي كودكاني كه اعتقاد بر اين است كه اوتيسم دارند كار كنند و همچنين مي توانند بينشي براي كودكاني كه رفتارهاي چالش برانگيز يا مشكلات آموزشي نشان مي دهند ارائه دهند تا در مورد اينكه آيا اوتيسم ممكن است يك عامل كمك كننده قبلاً شناسايي نشده باشد، بحث كنند.براي ارتباط با روانشناس كودك در تهران اينجا كليك كنيد

روانشناسان مدرسه همچنين با دانش آموزاني كه تشخيص اوتيسم دارند كار مي كنند تا ادغام آنها در مدرسه بهبود يابد. آنها مي توانند نيازهاي يادگيري ويژه كودكان مبتلا به اوتيسم را ارزيابي كنند و با كاركنان مدرسه همكاري كنند تا موانع آموزش اين دانش آموزان را برطرف كنند. اين ممكن است شامل كمك به كاركنان براي مقابله با رفتارهاي خاص يا مشاركت در ايجاد برنامه هاي يادگيري فردي باشد.

روانشناسان مدرسه نيز در ارزيابي اثربخشي اين طرح ها و مداخلات و تطبيق آنها در صورت لزوم مشاركت خواهند داشت.

روانشناسان مدرسه مي توانند يك پيوند مركزي بين كاركنان آموزشي، مديريت مدرسه، والدين و كودكان ايجاد كنند تا اطمينان حاصل شود كه نيازهاي يك كودك مبتلا به اوتيسم توسط سيستم مدرسه آنها برآورده شده است. روانشناسان مدرسه با توجه به ماهيت آموزش خود اين كمك و مداخله را بر اساس شواهد و تئوري علمي ارائه خواهند كرد.

نقش روانشناس مدرسه در قلدري چيست؟

روانشناسان مدرسه چندين نقش كليدي در مورد قلدري دارند. آنها به شدت به كودكاني كه تحت تأثير قلدري قرار گرفته اند مشاوره مي دهند. در اين نقش با كودك درگير مي شوند و با آنها در مورد قلدري و احساسي كه در كودك ايجاد مي كند صحبت مي كنند. هدف در اين زمينه اين است كه اطمينان حاصل شود كودكي كه مورد آزار و اذيت قرار مي گيرد مكاني امن دارد كه بتواند در مورد تجربيات خود صحبت كند و موضوع را دروني نكند.

روانشناس مدرسه نيز سپس براي ارزيابي كودكي كه رفتارهاي قلدري را نشان مي دهد، تلاش مي كند تا دلايل زمينه اي را ايجاد كند و در نهايت با آنها براي رسيدگي به مسائل همكاري كند. هدف اين كار كمك به كودك در هر مشكلي است و يافتن راه هايي براي جايگزيني رفتارهاي قلدرانه او با رفتارهاي مثبت تر.

روانشناسان مدرسه همچنين مي توانند به عنوان يك نقطه تماس براي والدين همه كودكان درگير عمل كنند و راهنمايي و مواد حمايتي را براي كمك به آنها براي مقابله مؤثر با وضعيت ارائه دهند.

دانش و تجربه روانشناسان مدرسه از رشد، روانشناسي و آموزش، آنها را در جايگاه منحصر به فردي قرار مي دهد تا در پيشگيري از قلدري نقش داشته باشند. آنها مي توانند بينش مفيدي در زمينه ايجاد كمپين ها و فعاليت هاي موثر ضد قلدري ارائه دهند و مي توانند در مورد تشويق تعاملات اجتماعي مثبت تر در سراسر محيط مدرسه توصيه كنند.

براي يك روانشناس مدرسه چه چيزي لازم است؟

موفقيت يك روانشناس مدرسه، البته به مهارت ها و توانايي هاي فرد بستگي دارد، اما چند عامل مشترك براي همه افراد در اين نقش وجود دارد كه به موفقيت آنها كمك مي كند:

  • قابليت نزديك شدن به جمعيت دانش آموزي – اول از همه يك روانشناس موفق مدرسه بايد فردي باشد كه دانش آموزان احساس كنند مي توانند با اطمينان در مورد طيف وسيعي از موضوعات با او صحبت كنند. آنها بايد احساس كنند كه با دقت به آنها گوش داده مي شود و نگراني هاي آنها جدي گرفته مي شود.
  • كار نزديك در مدرسه - روانشناسان مدرسه بايد از نزديك در داخل مدرسه كار كنند، آنها بايد بتوانند مسائل را براي خود شناسايي كنند و همچنين در هنگام مطرح شدن به نگراني هاي دانش آموزان واكنش نشان دهند.
  • تعامل با سهامداران كليدي مدرسه – و همچنين همكاري نزديك با دانش آموزان، روانشناسان مدرسه بايد بتوانند با ذينفعان بزرگسال مدرسه درگير شوند. اين مي تواند شامل معلمان، مديران و والدين باشد. آنها اغلب بايد مسائل مربوط به مدرسه را برجسته كنند، داشتن يك رابطه كاري خوب با اين سهامداران كليد اجراي استراتژي هايي است كه آنها احساس مي كنند مورد نياز هستند.
  • توانايي ايجاد مواد و كمپين‌هاي مناسب براي مخاطبان خاص خود - يك روانشناس مدرسه بايد بتواند زمينه‌هاي مورد نياز را در مدرسه خاص خود شناسايي كند و ابزارهايي را براي پاسخگويي مؤثر به اين نيازها بيابد يا توسعه دهد.
  • تفكر مستقل - با توجه به سلامت رواني و رشد دانش آموزان به عنوان تمركز اصلي آنها، يك روانشناس مدرسه بايد بتواند اهداف و دستور كار مدرسه را در نظر بگيرد اما به طور مستقل فكر كند تا اطمينان حاصل شود كه استراتژي هاي اصلي اجرا مي شوند. آنها همچنين بايد بتوانند اين موارد را به طور عيني مورد ارزيابي مجدد قرار دهند تا ببينند آيا مؤثر هستند يا خير.
  • سرمايه گذاري در موفقيت - براي اينكه خود واقعاً موفق باشد، يك روانشناس مدرسه بايد واقعاً مراقب موفقيت دانش آموزاني باشد كه با آنها درگير هستند و انگيزه آنها را بگيرد. اگر اين تمركز اصلي آنها باشد، موفقيت آنها بسيار محتمل تر است.

نشانه هاي اضطراب در كودكان خردسال چيست؟

۱۰۷ بازديد

كلينيك روانشناسي و روانپزشكي ويان-بخش مشاوره روانشناسي كودك

همانطور كه كودكان رشد مي كنند، مواد شيميايي مغز كه به تنظيم خلق و خو كمك مي كنند، به سرعت در حال تغيير هستند. به نوبه خود، نحوه تجربه كودكان اضطراب - احساسي كه با احساس تنش و نگراني تعريف مي شود - با افزايش سن تغيير مي كند.براي ارتباط با روانشناس كودك در تهران اينجا كليك كنيد

 اگرچه برخي از اضطراب ها از نظر رشدي انتظار مي رود، مانند اضطراب جدايي در كودكان نوپا، تداوم علائم اضطراب در كودك خردسال باعث نگراني است. جالب توجه است كه نزديك به 50 درصد از نوجوانان مضطرب قبل از 6 سالگي علائم اضطراب را نشان دادند[1].

علائم اضطراب در كودكان خردسال مي تواند جسمي، عاطفي يا هر دو باشد. علاوه بر نگراني ها و ترس ها، اختلالات اضطرابي مي تواند شامل علائمي مانند:

  • بي قراري يا خستگي
  • تنگي نفس
  • تهوع و استفراغ
  • گزگز دست و پا
  • گريه بيش از حد يا عصبانيت
  • "چسبيدن" فيزيكي يا عاطفي به مراقب
  • مشكلات خواب
  • تغييرات در اشتها
  • مشكل در تمركز
  • افت تحصيلي يا امتناع از تحصيل
  • افزايش تحريك پذيري

در بيمارانم، وقتي كودك در اكثر روزهاي هفته و براي چندين هفته متوالي علائم را نشان مي دهد، نگران اين هستم كه اضطراب ناسالم باشد. همچنين زماني كه اضطراب كودك بر كل خانواده تأثير مي گذارد، نگران مي شوم. در تجربه من، والدين كودكاني كه اضطراب قابل توجهي دارند، «راه رفتن روي پوسته تخم مرغ» را در اطراف فرزندشان توصيف مي كنند، بدون اينكه بدانند چه زماني احساسات بزرگ خانواده را به طور ناگهاني مختل مي كند.

س. چگونه اضطراب كودكي تشخيص داده مي شود؟

اختلالات اضطرابي دوران كودكي از طريق مصاحبه يا نظرسنجي با كودك و مراقبان او تشخيص داده مي شود. در صورت نياز، مربيان، ساير مراقبين يا اعضاي خانواده مي توانند بينش بيشتري ارائه دهند.

ارزيابي مي تواند توسط يكي از بسياري از ارائه دهندگان سلامت روان، از جمله روانشناسان كودك، درمانگران كودكان، مشاوران مدرسه، مشاوران كودكان در يك جامعه مذهبي و روانپزشكان كودك انجام شود. اگر مطمئن نيستيد از كجا شروع كنيد، با متخصص اطفال كودك خود مشورت كنيد.

هيچ آزمايش خون يا اسكن مغزي براي تشخيص اضطراب استفاده نمي شود. با اين حال، مشكلات سلامتي - مانند مشكلات تيروئيد، آريتمي (ريتم نامنظم ضربان قلب) يا آسم - ممكن است مانند اضطراب دوران كودكي به نظر برسد. در صورت نياز، متخصص اطفال مي‌تواند شما را از طريق آزمايش‌هاي اضافي راهنمايي كند.