این یکی از اولین توصیههایی است که زنان هنگام شکایت از نابرابری نیروی کار خانگی دریافت میکنند: به مشاوره زوجها مراجعه کنید ( معمولاً با توصیه به خواندن «بازی جوانمردانه» ).
اما درمان نمی تواند افرادی را که نمی خواهند تغییر کنند، اصلاح کند. و اگر درمانگر معتقد باشد که مشکل واقعاً یک مشکل نیست، مطمئناً چیزی را برطرف نخواهد کرد. در یک جامعه جنسی، احتمال بیشتری وجود دارد که یک درمانگر شما را به خاطر نابرابری خانگی سرزنش کند تا کسی که بخواهد آن را برطرف کند.برای مشاوره با زوج درمانگر خوب در تهران اینجا کلیک کنید
من زوج های زیادی را می شناسم که سال ها در مشاوره زوجین بوده اند. اما نمی توانم زوج مجردی را نام ببرم که پس از زوج درمانی از نابرابری قابل توجه به برابری قابل توجهی رسیده باشند. شرط می بندم تو هم نمی توانی
در این مرحله، من یک سوال در مورد درمان در روابط نابرابر دارم: چرا زحمت بکشید، وقتی که می توانید به لعنتی ادامه دهید؟
فرض اساسی مشاوره زوجین این است که دو شریک یک هدف مشترک دارند - یا اینکه اگر نداشته باشند، برای شناسایی و رسیدن به یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری خواهند کرد. به همین دلیل است که مشاوره در روابط توهین آمیز کار نمی کند: شرکا اهداف متفاوتی دارند و دست کشیدن از قدرت هرگز در لیست کارهای سوء استفاده کننده قرار نمی گیرد.
اکثر مشاوران زوج این را درک می کنند و از افرادی که در روابط آزاردهنده هستند ترغیب می کنند که به درمان مراجعه نکنند. درمان میتواند آزارگر را توانمند کند، او را با زبان بیشتری مسلح کند تا از شدت سوء استفادهاش بکاهد و مهمات بیشتری برای توجیه سوء استفادهاش داشته باشد. همان درمانگرانی که میدانند افرادی که در روابط آزاردهنده هستند باید از درمان مشترک اجتناب کنند، هنوز هم به طور کلی برای افراد به شدت نابرابر مشاوره مشاوره میدهند.
نمی توان به این درمانگران اعتماد کرد.
دلیلش این است که روابط نابرابر ذاتاً توهین آمیز هستند . مشاورانی که این موضوع را درک نمی کنند، حقایق اساسی نابرابری کار خانگی را نیز درک نمی کنند:
-
این یک انتخاب عمدی است که بر اساس این باور مردان ساخته شده است که زنان بیشتر از مدیون زنان به آنها مدیون هستند.
-
زنان باعث آن نمی شوند. و مردها می دانند چه اتفاقی دارد می افتد. احمق نیستن
-
سالها زندگی زنان را از بین می برد. و این مهم است زیرا زندگی زنان اهمیت دارد.
مردی که اوقات فراغت خود را می خرد یا با خستگی شریک زندگی خود می خوابد، از شریک زندگی خود سوء استفاده می کند. و مگر اینکه آسیب مغزی، زوال عقل یا شرایط دیگری داشته باشد که آنها را از درک دنیای اطراف خود ناتوان کند، دقیقاً می داند که دارد چه می کند. او می بیند که شریک زندگی اش کار می کند در حالی که او این کار را نمی کند، به کودک غذا می دهد وقتی می خوابد، بعد از او تمیز می کند. او می داند که غذا از جایی می آید، الف های جادویی خانه را تمیز نمی کنند و پری ها بچه ها را هر روز به مدرسه نمی برند. او احتمالاً میداند که بابانوئل و پری دندان واقعی نیستند و یک انسان واقعی برای بچهها هدیه میخرد.
درمانگری که این را چیزی کمتر از یک سوء استفاده عمدی می داند، فاقد مهارت های لازم برای مداخله است. هسته اصلی ناکامی در به رسمیت شناختن نابرابری به عنوان سوء استفاده، عدم درک ارزش وقت زنان است.
درمانگرانی که این رفتار را توهین آمیز نمی دانند نیز تمایل دارند زن را سرزنش کنند. و با این کار به مرد قدرت می دهند تا در رفتار توهین آمیز خود پافشاری کند.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مردم هنگام بحث درباره نابرابری خانگی مرتکب میشوند این است که وانمود میکنند که اگر زن فقط مسائل را به درستی برای مرد توضیح دهد، او تغییر خواهد کرد. این رویکرد نمی تواند اذعان کند که برابری ایجاب می کند که مردان از همه چیز دست بکشند .
اکثر مردان فکر نمی کنند که باید برای زنان از چیزی صرف نظر کنند. اگر شک دارید، کمی وقت خود را به مانوسفر اختصاص دهید یا به برادران آلفا که خود را توصیف می کنند گوش دهید، که کاملاً واضح هستند که نقش زنان را به عنوان خدمت به مردان می دانند. آنها به آنچه میلیون ها مرد مخفیانه فکر می کنند، صدا می دهند.
بنابراین عدم انگیزه برای تغییر بسیار زیاد است. احتمال مواجهه دو شریک با نابرابری خانوار با برنامه مشترک برابری واقعی اساساً صفر است. این به این دلیل است که اگر شریک مرد شما واقعاً خواهان برابری بود، شما از قبل آن را خواهید داشت. بنابراین اگر شما این کار را نکنید، او این کار را نمیکند - مهم نیست که او چه مزخرفی را در مورد استانداردهای مختلف به شما بفروشد ، یا اینکه چگونه هرگز خوشحال نیستید ، یا اینکه چگونه به شما یادآوری میشود که او به شما ظلم میکند، در واقع نمونهای از ظلم شما به او است .
- ۰ ۰
- ۰ نظر