پنجشنبه ۰۱ آذر ۰۳

روانشناسي

مشاوره و روانشناسي

رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا

۴۲ بازديد

نكاتي براي والدين و مراقبان براي مديريت رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا و به كودكان كمك مي كند تا ياد بگيرند كه احساسات و واكنش هاي قوي را مديريت كنند، زيرا آنها از خود به عنوان افرادي جدا از والدين و ساير افراد مهم در دنياي خود آگاه مي شوند.

 

دوره بين 18 ماه تا 3 سال زمان هيجان انگيزي است. كودكان نوپا متوجه مي شوند كه آنها افرادي جدا از والدين خود و ساير افراد مهم در دنياي خود هستند. اين بدان معني است كه آنها مشتاق هستند تا خود را ابراز كنند، علايق و ناخوشايندهاي خود را بيان كنند و مستقل عمل كنند (تا جايي كه مي توانند!). در عين حال، تجربه رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا معمول است، زيرا آنها هنوز خودكنترلي محدودي دارند و تازه شروع به يادگيري مهارت هاي مهمي مانند انتظار، اشتراك گذاري و نوبت گرفتن كرده اند.

مثال زير را براي مديريت رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا در نظر بگيريد:

شرمن، 2 ساله، سطل قرمز را گرفت و شروع به پارو كردن شن و ماسه در آن كرد. جوجو، "صاحب" قبلي سطل، فرياد زد: "مال من! سطل من!» وقتي كلمات سطل او را پس نمي‌دهند، جوجو سطل را مي‌گيرد، اما شرمن آن را كنار مي‌كشد و از جعبه شن مي‌پرد. جوجو به دنبال شرمن مي آيد، او را هل مي دهد، سطل را مي گيرد و به جعبه شني باز مي گردد. هنگامي كه شرمن يك بار ديگر به جعبه شني نزديك مي شود، جوجو با دقت از سطل خود محافظت مي كند، بازوي خود را دور آن حلقه مي كند و شرمن را از نزديك تماشا مي كند. والدين آن‌ها كه نمايش اين درام را ديده بودند، در زمين بازي قدم مي‌زنند و براي ميليونمين بار سخنراني «از كلماتت استفاده كن» را مي‌خوانند.

از آنجايي كه كودكان نوپا به تازگي شروع به استفاده از كلمات براي برقراري ارتباط كرده اند ، به شدت به اعمال خود متكي هستند تا به ما بگويند كه چه فكر و چه احساسي دارند. وقتي يك كودك نوپا يك اسباب بازي مي خواهد، ممكن است دست شما را بگيرد، شما را به سمت قفسه اسباب بازي ببرد و به كسي كه مي خواهد اشاره كند، اساساً با حركات خود "بگويد": "بابا، من مي خواهم با آن اسباب بازي بازي كنم." لطفا آن را براي من دريافت كنيد.» هنگامي كه عصباني، نااميد، خسته يا غرق شده است، ممكن است از اعمالي مانند ضربه زدن، هل دادن، سيلي زدن، گرفتن، لگد زدن يا گاز گرفتن استفاده كند تا به شما بگويد: "من ديوانه هستم!" "تو خيلي به من نزديكي، دور شو!" "من در حال رانندگي بيش از حد هستم و نياز به استراحت دارم." يا "من آنچه را كه داري مي خواهم!"

با حمايت و راهنمايي شما، فرزندتان ياد مي گيرد كه در ماه ها و سال هاي آينده احساسات و واكنش هاي شديد خود را مديريت كند.

مانند بسياري از جنبه هاي رشد، تفاوت هاي زيادي در ميان كودكان در مورد رفتار پرخاشگرانه وجود دارد. كودكاني كه شديد و « رآكتورهاي بزرگ » هستند، در مقايسه با كودكاني كه ذاتاً راحت‌تر هستند، در مديريت احساسات خود مشكل‌تري دارند. راكتورهاي بزرگ بيشتر به استفاده از اقدامات خود براي انتقال احساسات قوي خود متكي هستند.

به عنوان والدين، يكي از مهم ترين كارهاي شما اين است كه به كودك نوپا كمك كنيد تا احساسات خود را به روش هاي قابل قبول و غير تهاجمي درك كند و با آنها ارتباط برقرار كند. اين كار كوچكي نيست. نياز به زمان و حوصله زيادي دارد. اما با حمايت و راهنمايي شما، فرزندتان ياد مي گيرد كه احساسات و واكنش هاي شديد خود را در ماه ها و سال هاي آينده مديريت كند.

درباره چه چيزي فكر كنيم

هيچ دو فرزند يا خانواده اي شبيه هم نيستند.  فكر كردن در مورد سؤالات زير مي تواند به شما كمك كند تا اطلاعات و استراتژي هاي زير را براي فرزند و خانواده منحصر به فرد خود تطبيق داده و به كار ببريد:

  • چه نوع موقعيت هايي معمولاً منجر به رفتار پرخاشگرانه كودك شما مي شود؟
  • به نظر شما چرا اين است؟ وقتي فرزندتان به شيوه‌اي رفتار مي‌كند كه پرخاشگرانه به نظر مي‌رسد، معمولاً چگونه واكنش نشان مي‌دهيد؟
  • فكر مي كنيد اين واكنش براي فرزندتان مفيد است يا خير؟ چرا؟

از تولد تا 3 سالگي چه انتظاري داريم

از تولد تا 12 ماهگي

ليسي، 11 ماهه، از شيريني كه مادرش مي خورد مي خواهد. ليسي پاهايش را لگد مي زند، بازوهايش را تكان مي دهد و صداهاي زيادي توليد مي كند. اما مادرش فقط يك قاشق ديگر كدو حلوايي به او مي دهد. ليسي بازوهايش را تكان مي دهد و قاشق را از دست مادرش مي زند. اسكواش روي ديوار! ليسي دست هايش را روي صندلي بلند مي كوبد و شروع به گريه مي كند.

يكي از بزرگ‌ترين چالش‌ها در برخورد با رفتار پرخاشگرانه اين است كه مي‌تواند براي والدين بسيار آزاردهنده باشد، چه از نظر عاطفي و چه از نظر فيزيكي. هنگامي كه كودك بيني شما را مي كشد و رها نمي كند، گوشواره را مي گيرد، موها را مي كشد، هنگام شير دادن گاز مي گيرد، يا وقتي يك شي ممنوعه را برمي داريد، دستش را به سمت شما مي كوبد، كاملا طبيعي است كه احساس نااميدي يا نااميدي داشته باشيد. حتي عصبانيت با اين حال، نوزادان به معناي آزار يا ناراحتي عزيزانشان نيستند. آنها به سادگي دنياي اطراف خود را از طريق حواس خود كاوش مي كنند. آنها با گاز گرفتن، دهان، گرفتن، تكان دادن و انداختن، و تكان دادن و ديدن اينكه در نتيجه چه اتفاقي مي افتد، مي آموزند كه چگونه كار مي كند، كه معمولاً يك واكنش بسيار بزرگ است.


از 12 تا 24 ماهگي

جاستين 16 ماهه با تلفن همراه پدرش خوش مي گذرد. دكمه ها را فشار مي دهد و انواع عكس ها را روي صفحه نمايش مي دهد. وقتي پدرش مي بيند كه جاستين دارد چه مي كند، گوشي را از دستش مي گيرد و مي گويد: «به هيچ وجه رفيق. اين براي بچه ها نيست.» جاستين فرياد مي زند: "من مي خواهم!" در حالي كه با ذوق پدرش را لگد مي زند. وقتي پدرش او را بلند مي كند تا او را آرام كند، جاستين دوباره با هر دو پا لگد مي زند.

 

رفتار پرخاشگرانه در كودكان نوپا (ضربه زدن، لگد زدن، گاز گرفتن و غيره) معمولاً در حدود دو سالگي به اوج خود مي رسد، زماني كه كودكان نوپا احساسات بسيار قوي دارند اما هنوز قادر به استفاده مؤثر از زبان براي بيان خود نيستند. كودكان نوپا همچنين خودكنترلي براي جلوگيري از عمل كردن بر اساس احساسات خود ندارند. آنها تازه شروع به پرورش همدلي كرده اند – توانايي درك احساسات ديگران. بنابراين، آنها هنوز نمي توانند بگويند: "مامان، من عصباني هستم كه زاخاري عروسك مورد علاقه من را گرفت. اما مي دانم كه او فقط مي خواهد با من بازي كند. پس چطور به او يك عروسك متفاوت پيشنهاد مي كنم تا با او بازي كند؟»

در عوض، كودك نوپاي شما ممكن است با يك كاميون اسباب بازي به سر زاخاري بكوبد.


از 24 تا 36 ماهگي

بلا، 30 ماهه، براي خداحافظي با مادرش در مراقبت از كودك مشكل دارد. در حالي كه مادرش شروع به رفتن مي كند، بلا دستش را به سمت او دراز مي كند و هق هق مي كند: "نرو مامان!" چاندرا، دوست بلا، مي آيد تا بلا را آرام كند. بلا با كنار زدن بازويش و دويدن به سمت بچه اش او را غافلگير مي كند. بلا زير قلاب كتش جمع شده و گريه مي كند. وقتي تاليسا، يكي از معلمان، به بلا نزديك مي شود تا ببيند آيا مي خواهد داستاني بخواند يا خير، بلا به او ضربه مي زند. تاليسا آرام مي ماند، بلا را نزديك نگه مي دارد و به او مي گويد كه مي داند بلا از رفتن مامانش ناراحت است و ناراحت بودن اشكالي ندارد، اما ضربه زدن اشكالي ندارد. او سپس به بلا كمك مي كند تا در يك فعاليت با دوستانش شركت كند.

اعمال پرخاشگرانه، مانند مشت زدن به والدين، اغلب زماني ظاهر مي‌شوند كه كودكان نوپا تحت تأثير يك موقعيت ناراحت كننده يا احساسات دشوار مانند خشم يا حسادت قرار مي‌گيرند. اين لحظات مي تواند براي والدين بسيار چالش برانگيز باشد زيرا آزاردهنده هستند. والدين اغلب انتظار دارند كه با افزايش كلامي و پيشرفت در مهارت‌هاي فكري كودكان كوچك‌ترشان، توانايي بيشتري نسبت به آنچه كه واقعاً هستند، كنترل كنند. اين مرحله از رشد مي تواند بسيار گيج كننده باشد، زيرا در حالي كه كودك 2 و نيم ساله شما ممكن است بتواند به شما بگويد كه قانون چيست، اما هنوز كنترل انگيزه اي ندارد كه خود را از انجام كاري كه مي خواهد باز دارد. در اين سن، احساسات هنوز هم تقريباً هر بار بر مهارت هاي فكري غلبه مي كنند.

نكته اصلي اين است كه وقتي رفتار پرخاشگرانه را در كودكان نوپا مي بينيد، نشانه مهمي است كه او كنترل نشده است و قبل از هر گونه آموزش يا يادگيري به كمك نياز دارد تا آرام شود. آرام ماندن خود بهترين پاسخ است زيرا به كودك شما كمك مي كند سريعتر آرام شود