چهارشنبه ۲۶ شهریور ۰۴

روانشناسي

مشاوره و روانشناسي

روانپزشک کودک و نوجوان چه کاری انجام می‌دهد؟

۸ بازديد

 

روانپزشکی کودک و نوجوان یک رشته فوق تخصصی پزشکی است که شامل کار با کودکان، نوجوانان و خانواده‌های آنها با بیماری‌های عاطفی و رفتاری می‌شود.

روانپزشکی کودک و نوجوان:

  • از دانش عوامل عصبی، بیولوژیکی، روانی و اجتماعی برای درمان بیماران استفاده می‌کند.تصویر حذف شد.

  • زمینه‌ای محرک و به سرعت در حال تحول ارائه می‌دهد

  • فرصت‌هایی را برای پیشگیری و مداخله زودهنگام برای بهبود کیفیت زندگی فراهم می‌کند.

روانپزشکان کودک و نوجوان زمان معناداری را با بیماران می‌گذرانند، توانایی ایجاد تغییرات اساسی در زندگی کودکان را دارند و:

  • هنر و علم را برای درمان بیماری‌های عاطفی، رفتاری و روانی بیماران خود ترکیب می‌کنند.

  • ایجاد روابط بلندمدت با بیماران و اعضای خانواده آنها

  • نیاز مبرم به روانپزشکان کودک و نوجوان بیشتر را برآورده کنید

این رشته گزینه‌های عملی متنوع و انعطاف‌پذیری را با فرصت‌های شغلی و حقوق و مزایای برجسته ارائه می‌دهد، از جمله:

  • تمرین خصوصی در محیط‌های انفرادی یا گروهی

  • تحقیق و تدریس

  • مشاوره به مدارس، بیمارستان‌ها، دادگاه‌ها یا سایر سازمان‌ها

  • حمایت از سلامت روان کودکان و سیاست‌های عمومی

این رشته، ساعات کاری انعطاف‌پذیری را با سبک زندگی‌ای ارائه می‌دهد که می‌تواند متناسب با شغل و همچنین خانواده تنظیم شود، مانند:

  • فرصت‌هایی برای کار پاره وقت

  • تعادل عالی بین شغل و خانواده

  • بیشترین تعداد پیشنهادهای شغلی به ازای هر ساکن پس از فارغ‌التحصیلی

  • حقوق بسیار رقابتی

  • فرصت‌های جغرافیایی جهانی

خدماتی که ما برای روانپزشکی سالمندان ارائه می‌دهیم

۹ بازديد

 

اضطراب، افسردگی، زوال عقل و سایر اختلالات سلامت عاطفی و روانی بخش اجتناب‌ناپذیر پیری نیستند. روانپزشکی سالمندان به موارد زیر می‌پردازد:

  • جنبه‌های زیستی و روانی پیری طبیعی
  • اثرات روانی بیماری‌های جسمی کوتاه‌مدت و بلندمدت
  • اثرات بیولوژیکی و اجتماعی مشکلات روانپزشکی در افراد مسن

تیم ما خدمات و درمان‌های سرپایی روانپزشکی، روانشناسی و سلامت رفتاری را برای سالمندان ارائه می‌دهد که شامل موارد زیر است:

  • ارزیابی و تشخیص جامع جسمی و روانی
  • مدیریت دارو
  • مشاوره فردی، گروهی و خانوادگی (درمان فردی، گروهی و خانوادگی)
  • آموزش‌های تخصصی برای بیماران، خانواده‌ها و مراقبان آنها

برای مشاوره با روانپزشک سالمند در تهران اینجا کلیک کنید.

 

روانپزشکی سالمندان: شرایطی که ما درمان می‌کنیم

تیم روانپزشکی سالمندان ما، مراقبت از افراد مسن مبتلا به انواع اختلالات روانی و عاطفی، مانند موارد زیر را ارزیابی و مدیریت می‌کند:

  • بیماری آلزایمر ، زوال عقل با اجسام لویی، اختلال شناختی خفیف و سایر انواع زوال عقل
  • اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات خلقی
  • تغییرات رفتاری مانند پرخاشگری، طغیان یا گوشه‌گیری اجتماعی
  • اختلالات خواب
  • سوء مصرف و وابستگی به الکل و مواد مخدر
  • علائم روانپزشکی مرتبط با سایر بیماری‌های پزشکی یا عصبی همزمان
  • روان‌پریشی در اواخر عمر، مانند اسکیزوفرنی
  • رفتارهای خودآزاری یا افکار یا اقدام به خودکشی

آگاهی از علائم روانپزشکی سالمندان

سالمندان با مشکلات عاطفی، اجتماعی و سلامت روان مواجه هستند که مختص تجربیات زندگی آنهاست. تیم روانپزشکی سالمندان ما درمانی ارائه می‌دهد که به تسکین علائمی مانند موارد زیر کمک می‌کند:

  • احساس تنهایی، انزوا و نداشتن هدف
  • استرس و نگرانی ناشی از چالش‌های زندگی با شرایط سلامت جسمی
  • اضطراب ناشی از محدودیت‌های حرکتی یا شرایط زندگی، مانند فشارهای مالی، نگهداری طاقت‌فرسا از خانه یا استرس ناشی از فروش و نقل مکان از خانه
  • سوگ ناشی از مرگ همسر، یکی از اعضای خانواده یا دوست
  • افسردگی یا اضطراب شدید که بر توانایی عملکرد آنها تأثیر می‌گذارد
  • ترس شدید از یک بیماری لاعلاج یا مرگ
  • مشکلات رفتاری مانند آشفتگی، رفتارهای تکراری، طغیان یا نوسانات خلقی
  • کمبود عزت نفس یا اعتماد به نفس

چه مباحثی در مشاوره قبل از ازدواج مطرح می‌شود؟

۱۳ بازديد

به طور کلی، موضوعاتی که معمولاً در جلسات مشاوره قبل از ازدواج مطرح می‌شوند، همه چیز را از امور مالی، تربیت و برنامه‌ریزی خانواده، ایمان، صمیمیت و موارد دیگر پوشش می‌دهند. بسیاری از زوج‌ها تعجب می‌کنند که سه مورد اصلی که زوج‌ها باید در طول مشاوره قبل از ازدواج در مورد آنها صحبت کنند چیست و چرا؟ بدون اینکه خیلی تجویزی باشد، مشاوره قبل از ازدواج می‌تواند بسته به اهداف زوج، طیف گسترده‌ای داشته باشد. چرنی می‌گوید: «گاهی اوقات، زوج‌ها ممکن است در حال بررسی یک موضوع چالش‌برانگیز مانند ادغام دو دین در خانه آینده خود یا انتخاب یک دین برای بزرگ کردن فرزندان آینده خود باشند. آنها همچنین ممکن است با موضوعاتی مانند نحوه ازدواج با کسی با دین متفاوت از خودشان روبرو شوند. مشاوره مبتنی بر ایمان مزایای زیادی دارد که منجر به تصمیم بزرگی مانند ازدواج می‌شود. من از زوج‌ها استقبال می‌کنم که با روحانی مورد اعتماد خود بنشینند تا این بحث‌ها را داشته باشند.»

 

علاوه بر این، مطرح کردن برخی از سوالات و موضوعات مشاوره قبل از ازدواج ممکن است ناراحت کننده باشد. (دلیلی وجود دارد که PMC معمولاً یک فعالیت حضوری است، اگرچه برخی از زوج‌ها ترجیح می‌دهند از طریق پلتفرم‌های دیجیتال و اپلیکیشن‌های مشاوره قبل از ازدواج با متخصصان همکاری کنند .) اما مباحث زیر برای اطمینان از ورود به ازدواج با حداکثر اعتماد به نفس و وضوح، مهم هستند. این مباحث می‌توانند شامل موارد زیر باشند، اما محدود به آنها نیستند:

  • ارتباطات
  • امور مالی
  • باورها
  • ارزش‌ها
  • نقش‌ها
  • مسئولیت‌ها
  • رابطه جنسی و صمیمیت
  • روابط خانوادگی
  • فرزندان احتمالی
  • فرآیندهای تصمیم‌گیری
  • اختلافات و نتایج
  • سرگرمی‌ها و اوقات فراغت

    سوالات متداول مشاوره قبل از ازدواج

    سوالات اساسی مشاوره قبل از ازدواج که در زیر آمده است، احتمالاً سوالاتی هستند که از شما خواسته می‌شود در مشاوره قبل از ازدواج در مورد آنها بحث کنید. با تقویت توانایی خود در بیان افکار، نیازها، خواسته‌ها و نگرانی‌هایتان، شما و شریک زندگی‌تان می‌توانید با ظرافت و همدلی، اختلافات را مدیریت کنید.

    مبانی

    • چرا ازدواج می‌کنیم؟
    • ما به عنوان یک زوج چه کسانی هستیم و اهدافمان چیست؟
    • رابطه‌تان را چگونه توصیف می‌کنید؟
    • خودتان را چگونه توصیف می‌کنید؟
    • فکر می‌کنی من تو را چطور می‌بینم؟

      خانه

      • عادت‌های خانه‌داری شما چگونه است؟
      • یک برنامه‌ی روزانه از نظر شما چه شکلی است؟
      • چه نوع نقش‌ها و مسئولیت‌هایی را در خانه بر عهده خواهید گرفت؟

        گذشته

        • آیا سابقه کیفری خاصی دارید؟
        • آیا تا به حال به خشونت فیزیکی متوسل شده‌اید؟
        • عادات نوشیدن (یا مصرف مواد) شما چگونه است؟
        • سابقه سلامت روان شما چیست؟
        • نظر شما در مورد مشاوره و روان درمانی برای هدایت زندگی مشترکمان چیست؟

        ایمان

        • آیا دین در زندگی شما نقشی دارد؟
        • آیا به خدایی اعتقاد دارید؟
        • آیا شما شاهد تربیت خانواده‌ای تحت ********ر ایمان یا مذهب هستید؟
        • چرا برای من مهم است که به دین یا مذهب شما روی بیاورم؟

          امور مالی

          • پس‌انداز می‌کنید یا ولخرجی می‌کنید؟
          • برداشت شما از پول چیست؟ چگونه به آن نگاه می‌کنید؟
          • چقدر بدهی دارید؟
          • دارایی‌ها چطور؟
          • اهداف مالی آینده شما چیست؟
          • بیایید در مورد حساب‌ها صحبت کنیم - در ازدواج به دنبال چه نوع حساب‌هایی خواهیم بود؟
          • بودجه هفتگی شما چقدر است؟
          • چطور مطمئن می‌شوید که صورتحساب‌هایتان به موقع پرداخت می‌شوند؟ سیستم شما چگونه است؟
          • آیا تا به حال با یک مشاور مالی ملاقات کرده‌اید؟

            خانواده

            • چطور تربیت شدی؟
            • خانواده شما چه شکلی هستند؟
            • بیایید در مورد ارزش‌ها صحبت کنیم - خانواده شما چه چیزی را در اولویت قرار می‌دهد؟
            • به نظر شما خانواده آینده ما چه چیزی را در اولویت قرار می‌دهد؟
            • بچه دارید یا در آینده بچه می‌خواهید؟
            • اگر چنین است، چند مورد و جدول زمانی شما چگونه است؟
            • شما خودتان را در نقش والدین چگونه و چگونه می‌بینید؟

              صمیمیت

              • انتظارات شما در رابطه جنسی چیست؟
              • آیا احساس می‌کنید که توسط آن تأیید شده‌اید؟
              • صمیمیت جسمی و عاطفی را چگونه تعریف می‌کنید ؟
              • چه چیزی شما را ایمن یا ناامن می‌کند؟
              • آیا به تک همسری اعتقاد دارید؟

                توکل و بخشش

                • برای شما ستون‌های یک رابطه چه هستند؟
                • اعتماد برای شما چه معنایی دارد؟
                • چگونه با تعارض روبرو می‌شوید؟
                • راه «درست» شما برای حل مسائل چیست؟
                • آیا قادر به بخشش هستید؟
                • اگر چنین است، فلسفه شما در مورد بخشش چیست؟

                  همانطور که گفته شد، هنگام انجام این مکالمات مهم، راهنمایی حرفه‌ای توصیه می‌شود. چرنی می‌گوید: «یک مشاور خوب نه تنها باید شما را راهنمایی کند، بلکه باید شما را به چالش بکشد تا با شریک زندگی‌تان نیز گفتگوهای عمیقی داشته باشید. بحث‌ها باید خارج از محیط مشاوره نیز ادامه یابد. من همیشه به زوج‌هایم تأکید می‌کنم که عروسی یک روز است اما ازدواج برای همیشه است.»

                  آشنایی با اهمیت سلامت روان کودکان

                  ۱۱ بازديد

                   

                   

                  کودکان در طول سال‌های شکل‌گیری شخصیت خود، طیف وسیعی از احساسات را تجربه می‌کنند.

                  عواملی مانند فشار تحصیلی، روابط با همسالان، پویایی خانواده و تأثیرات اجتماعی، همگی می‌توانند بر سلامت روان آنها تأثیر بگذارند، مشاوره کتی .

                  شناسایی علائم پریشانی در مراحل اولیه می‌تواند به جلوگیری از عواقب منفی طولانی مدت کمک کند.برای مشاوره با روانشناس نوجوان در تهران اینجا کلیک کنید

                  بررسی نقش مشاوره در مدرسه

                  مشاوره در مدرسه، محیطی امن و محرمانه را برای کودکان فراهم می‌کند تا افکار، احساسات و نگرانی‌های خود را بیان کنند.

                  متخصصان آموزش‌دیده، مانند مشاوران مدرسه یا درمانگران، برای رسیدگی به طیف وسیعی از مسائل از جمله اضطراب، افسردگی، آسیب‌های روانی، مشکلات رفتاری و مشکلات تحصیلی مجهز هستند.

                  در اینجا به برخی از موقعیت‌هایی که ممکن است مشاوره اجباری درون مدرسه‌ای ضروری باشد، اشاره می‌کنیم:

                  • افت تحصیلی قابل توجه: اگر عملکرد تحصیلی کودک به طور ناگهانی کاهش یابد، ممکن است نشان دهنده مشکلات اساسی سلامت روان باشد. مشاوره در مدرسه می‌تواند به شناسایی و رفع علل ریشه‌ای کمک کند و به کودک اجازه دهد تمرکز و انگیزه خود را بازیابد.
                  • مشکلات رفتاری: رفتارهای مخرب مداوم، پرخاشگری یا کناره‌گیری از فعالیت‌های اجتماعی می‌تواند نشانه‌هایی از پریشانی عاطفی باشد. مشاوره در مدرسه می‌تواند به کودکان کمک کند تا مکانیسم‌های مقابله‌ای سالمی را توسعه دهند و رفتار کلی خود را بهبود بخشند.
                  • تجربه تروما: کودکانی که رویدادهای آسیب‌زا مانند سوءاستفاده، فقدان یا بلایای طبیعی را تجربه کرده‌اند، ممکن است نیاز به حمایت فوری داشته باشند. مشاوره در مدرسه می‌تواند فضایی امن برای آنها فراهم کند تا احساسات خود را پردازش کرده و تاب‌آوری خود را افزایش دهند.
                  • بحران سلامت روان: در مواردی که کودک افکار خودکشی، خودآزاری یا پریشانی عاطفی شدید از خود نشان می‌دهد، مشاوره اجباری در مدرسه می‌تواند مداخله فوری را برای جلوگیری از آسیب بیشتر تضمین کند و آنها را با منابع مناسب مرتبط سازد.

                  با اجرای برنامه‌های مشاوره اجباری در مدرسه، مدارس می‌توانند به طور پیشگیرانه به نگرانی‌های سلامت روان رسیدگی کرده و مداخله زودهنگام را برای کودکان نیازمند فراهم کنند.

                  این برنامه‌ها نه تنها از کودک به صورت فردی حمایت می‌کنند، بلکه به ایجاد یک محیط مثبت در مدرسه و رفاه کلی دانش‌آموزان نیز کمک می‌کنند.

                  شناخت اهمیت سلامت روان برای کودکان و اجرای مشاوره در مدرسه در صورت لزوم، برای تضمین رشد و موفقیت کلی آنها حیاتی است.

                  با ارائه پشتیبانی لازم، مدارس می‌توانند به کودکان کمک کنند تا چالش‌ها را پشت سر بگذارند، تاب‌آوری خود را افزایش دهند و از نظر تحصیلی و شخصی پیشرفت کنند.

                  علائم و نشانه‌ها

                  تشخیص نشانه‌هایی که نشان می‌دهد کودک ممکن است به مشاوره نیاز داشته باشد

                  تشخیص اینکه چه زمانی کودک ممکن است به مشاوره نیاز داشته باشد، برای رفاه و رشد او بسیار مهم است.

                  در اینجا چند نشانه برای توجه وجود دارد:

                  • تغییرات رفتاری: تغییرات قابل توجه و مداوم در رفتار کودک، مانند پرخاشگری ناگهانی، گوشه‌گیری یا غم بیش از حد، ممکن است نشان دهنده‌ی وجود مشکلی باشد.
                  • کاهش عملکرد تحصیلی: اگر نمرات کودک شروع به کاهش کند یا کاهش قابل توجهی در انگیزه و علاقه به کارهای مدرسه نشان دهد، می‌تواند نشانه‌ی مشکلات اساسی باشد که نیاز به کمک حرفه‌ای دارد.
                  • مشکلات اجتماعی: دشواری در ایجاد و حفظ دوستی‌ها، یا درگیری‌های مکرر با همسالان، می‌تواند نشانگر مشکلات عاطفی یا اجتماعی باشد که مشاوره می‌تواند به آنها بپردازد.
                  • طغیان‌های عاطفی: طغیان‌های عاطفی مکرر و شدید، کج‌خلقی یا ناتوانی در تنظیم احساسات ممکن است نشان‌دهنده نیاز به مشاوره باشد، به خصوص اگر این رفتارها در عملکرد روزانه اختلال ایجاد کنند

                  چه زمانی به روانشناس کودک مراجعه کنیم

                  ۱۱ بازديد

                  چه زمانی به روانشناس کودک مراجعه کنیم

                  روانشناسان کودک می‌توانند به تشخیص اینکه آیا رفتار کودک در محدوده طبیعی است یا نامناسب و نیاز به مداخله دارد، کمک کنند. هنگام بررسی درخواست کمک از یک روانشناس، داشتن درک درستی از رفتار و رشد طبیعی می‌تواند مفید باشد.برای مشاوره با روانشناس کودک در تهران با گروه ویان تماس بگیرید

                  رشد طبیعی

                  تفکر معاصر در مورد رشد دوران کودکی، فرض را بر این می‌گذارد که کودکان از نوزادی تا نوجوانی، مراحل رشدی متمایزی را طی می‌کنند. هر یک از این مراحل با نقاط عطف رشدی مرتبط هستند. این‌ها مهارت‌ها و رفتارهایی هستند که از نظر رشدی برای آن مرحله خاص مناسب در نظر گرفته می‌شوند.  وب‌سایت Healthline  نمونه‌ای از نحوه ترسیم این مراحل و نقاط عطف رشدی را ارائه می‌دهد.

                  رفتار طبیعی با این مراحل و نقاط عطف رشد سازگار است. این بدان معناست که آنچه طبیعی تلقی می‌شود، ثابت یا ایستا نیست، بلکه با پیشرفت کودکان در هر مرحله تغییر می‌کند. آنچه برای یک کودک پیش‌دبستانی طبیعی تلقی می‌شود، عموماً برای یک نوجوان طبیعی تلقی نمی‌شود. برای کودکان نوپا و خردسال طبیعی است که در حالی که توانایی‌های شناختی، مهارت‌های اجتماعی و توانایی‌های عاطفی آنها در حال رشد است، کج‌خلقی کنند و قوانین را زیر پا بگذارند، همانطور که برای نوجوانان طبیعی است که در دوران بلوغ دمدمی مزاج باشند و تا حدودی بی‌احترامی و سرکشی نشان دهند.

                  علاوه بر این، رفتار طبیعی در هر مرحله از رشد بسیار متفاوت است. کودکان در زمان خود یاد می‌گیرند و رشد می‌کنند. برخی از کودکان زودتر یا دیرتر از همسالان خود به نقاط عطف رشدی می‌رسند. برخی ممکن است سریع‌تر یا کندتر از سایر کودکان از یک مرحله مشخص عبور کنند. بازه‌های زمانی مربوطه دقیق نیستند. با این حال، اکثر کودکان مهارت‌ها و توانایی‌ها را تقریباً به یک ترتیب توسعه می‌دهند. پیشرفت را می‌توان به عنوان یک پیوستار در نظر گرفت.

                  آشنایی با مراحل و نقاط عطف رشد می‌تواند به والدین اطمینان دهد که فرزندشان با توجه به سنش، روند رشد طبیعی دارد.

                  رفتار نامناسب چیست؟

                  از آنجایی که رفتار طبیعی پارامترهای بسیار گسترده‌ای دارد، شناسایی رفتار نامناسب می‌تواند دشوار باشد - به ویژه به این دلیل که برخی از رفتارهای چالش‌برانگیز برای مراحل خاص رشد طبیعی تلقی می‌شوند. با این حال، برخی از رفتارها باید نگرانی‌هایی را ایجاد کنند - به خصوص اگر تلاش‌های مداوم برای حل آنها ناموفق بوده باشد.

                  شاخص‌های رفتار نامناسب شامل  ناتوانی در مدیریت احساساتی مانند خشم، سرخوردگی یا ناامیدی به شیوه‌ای متناسب با سن، کج‌خلقی یا پرخاشگری مکرر و عدم دستیابی به نقاط عطف رشد است. این موارد می‌تواند پاسخی به عوامل استرس‌زای موقت در زندگی کودک باشد یا ممکن است به اختلالات پایدارتری اشاره داشته باشد.

                  یک متخصص می‌تواند به شما بگوید چه چیزی طبیعی است و چه چیزی نیست.

                  آیا نیاز به مراجعه حضوری به روانشناس کودک دارم؟

                  دلایل زیادی برای مراجعه به روانشناس کودک وجود دارد.

                  اگر رفتار کودک بر مدرسه، روابط دوستانه و زندگی خانوادگی او تأثیر می‌گذارد، متخصصان پیشنهاد می‌کنند که با او مشورت کنید. آنها فرزند شما را ارزیابی می‌کنند، در صورت لزوم تشخیص می‌دهند و در صورت لزوم راهکارهایی برای رفع مشکلات ارائه می‌دهند.

                  اگر والدین احساس نگرانی می‌کنند، مشاوره حتی برای مشکلات بسیار خفیف نیز می‌تواند مفید باشد. این می‌تواند اطمینان‌بخش باشد.

                  علاوه بر این، تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از والدین انتظاراتی دارند که بالاتر از آن چیزی است که از نظر رشدی برای سن کودک مناسب تلقی می‌شود. این می‌تواند باعث اضطراب آنها شود. یک متخصص حرفه‌ای می‌تواند رفتار را ارزیابی کند. اگر مشکل جدی وجود نداشته باشد، می‌تواند به والدین اطمینان خاطر دهد و اطلاعاتی در مورد رشد مناسب هر مرحله و نقاط عطف ارائه دهد. این می‌تواند والدین را تشویق کند تا انتظارات خود را اصلاح کنند.

                  از طرف دیگر، اگر مشکلات شناسایی شوند، می‌توان قبل از بدتر شدن، آنها را برطرف کرد.

                  ارزیابی و درمان

                  روانشناسان کودک به روش‌های متفاوتی نسبت به سایر روانشناسان کار می‌کنند. آنها علاوه بر کار با خود کودکان، با بزرگسالانی مانند معلمان مدرسه و اعضای خانواده که برای کودکان اهمیت دارند نیز همکاری می‌کنند. مشارکت دادن افراد مهم در مشاوره می‌تواند  آنها را قادر سازد تا مسائلی را که کودک ممکن است تجربه کند، درک کرده و به مدیریت آنها کمک کنند.

                  جلسات با روانشناس کودک می‌تواند شامل یک مرحله ارزیابی و یک مرحله درمان باشد. در طول مرحله ارزیابی، مشخص می‌شود که آیا مشکلی وجود دارد یا خیر.

                  یک ارزیابی جامع، مسائلی را که ممکن است پشت این رفتار باشند، شناسایی یا رد می‌کند. در صورت شناسایی مشکلات، پس از ارزیابی، می‌توان وارد مرحله درمان شد که در آن روانشناس، کودک، والدین و در صورت لزوم، سایر بزرگسالان، به طور فعال با هم همکاری می‌کنند تا استراتژی‌هایی را برای مدیریت مشکل تدوین و اجرا کنند.

                  روانشناسان کودک از طیف وسیعی از روش‌های درمانی با هدف مشارکت و درگیر کردن کودکان استفاده می‌کنند. مثال‌ها شامل هنر درمانی، درمان شناختی رفتاری، درمان والدین/خانواده و بازی درمانی است. اگرچه آنها دارو تجویز نمی‌کنند، اما در صورت نیاز به دارو، می‌توانند کودک را به روانپزشک یا متخصص اطفال ارجاع دهند.

                  ۵ نشانه که ممکن است به مشاوره ازدواج نیاز داشته باشید

                  ۱۰ بازديد
                  • شما و همسرتان قبلاً مثل کره بادام زمینی و ژله با هم بودید. اما حالا، انگار مثل آب و روغن با هم جور درمی‌آیید. ممکن است انتظارات و ایده‌های متفاوتی در مورد ازدواج، سبک فرزندپروری و امور مالی خود داشته باشید.
                  • بنابراین، آیا وقت آن رسیده است که برای تقویت - به شکل مشاوره ازدواج - اقدام کنیم؟
                  • اعتراف به نیاز به کمک می‌تواند هم ترسناک و هم فروتنانه باشد. اما می‌تواند شما را به یک پایان خوش نیز برساند: یک رابطه سالم که بر اساس ارتباط آزاد بنا شده است.
                  • روانشناس بالینی، آدام بورلند، PsyD ، بر روی نشانه‌های خطر در روابط نوری می‌اندازد و به سوالات شما در مشاوره ازدواج پاسخ می‌دهد.
                  • مشاوره ازدواج چیست؟
                  • مشاوره زناشویی زمانی است که زوجین در رابطه خود به دنبال کمک خارجی، معمولاً از یک ارائه دهنده خدمات سلامت روان دارای مجوز، هستند.
                  • در طول یک جلسه، شما در مورد هرگونه مسئله یا مشکلی که در رابطه خود تجربه می‌کنید صحبت خواهید کرد. مشاوره ازدواج می‌تواند برای هر مرحله‌ای مفید باشد - چه در یک رابطه جدید باشید و چه سال‌ها در یک رابطه بوده باشید. برخی از زوج‌ها حتی برای یادگیری مهارت‌های ارتباطی و نحوه حل مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید، به مشاوره قبل از ازدواج یا مشاوره قبل از ازدواج مراجعه می‌کنند.
                  • و وقتی صحبت از زوج درمانی در مقابل مشاوره ازدواج می‌شود، دکتر بورلند می‌گوید این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده می‌شوند و هدف هر دو نوع گفتگو درمانی، حل مشکلات و کار بر روی رابطه فرد است.
                  • دکتر بورلند برای داشتن یک رابطه سالم به سه اصل مهم اشاره می‌کند: ارتباط خوب، صداقت و اعتماد. مشاوره ازدواج می‌تواند به شما کمک کند تا هر سه مورد را بازیابی یا حتی برقرار کنید.
                  • مشاوره ازدواج می‌تواند:
                  • ارتباطتان را بهبود ببخشید تا هر دو احساس شنیده شدن، درک شدن و ارتباط داشته باشید.
                  • تقویت پیوند عاطفی بین شرکا.
                  • همکاری را افزایش دهید.
                  • استرس را کاهش دهید .
                  • و مشاوره ازدواج را به عنوان نشانه‌ای از شکست در ازدواج یا رابطه‌تان در نظر نگیرید. در واقع، درخواست کمک حرفه‌ای می‌تواند پیوند شما را قوی‌تر کند.
                  • ۵ نشانه که ممکن است به مشاوره ازدواج نیاز داشته باشید
                  • ازدواج‌ها مانند اثر انگشت هستند - هیچ دو نفری یکسان نیستند. هر شریک مجموعه‌ای از امیدها، رویاها، ویژگی‌های شخصیتی و پیشینه خانوادگی را به رابطه می‌آورد. و وقتی این عوامل را با هم ترکیب می‌کنید، می‌تواند آتش‌بازی، طوفان آتشین یا هر دو باشد. به همین دلیل است که دکتر بورلند می‌گوید هیچ رویکرد یکسانی برای تشخیص بهترین زمان برای درخواست کمک وجود ندارد.
                  • او خاطرنشان می‌کند: «هرچه زودتر اقدام شود، معمولاً بهتر است، اما این به پویایی رابطه زوجین بستگی دارد. امور مالی، در دسترس بودن درمانگر و متغیرهای اجتماعی و فرهنگی می‌توانند در تصمیم زوجین برای دنبال کردن درمان نقش داشته باشند.»
                  • دکتر بورلند می‌گوید با توجه به این نشانه‌ها، ممکن است بتوانید قبل از اینکه خانه‌تان بسوزد، از آتش بیرون بیایید.
                  • شما برای برقراری ارتباط مشکل دارید
                  • آیا این برایتان آشنا به نظر می‌رسد؟ خانه شما یا واقعاً شلوغ است (به خاطر داد و فریاد) یا خیلی ساکت است (کسی با شما ساکت رفتار می‌کند؟).
                  • در این صورت، ممکن است مفید باشد که یک متخصص آموزش دیده وضعیت را ارزیابی کند و به شما و شریک زندگی‌تان راهنمایی دهد که چگونه به طور موثر با یکدیگر صحبت کنید و مشکلات را حل کنید.
                  • دکتر بورلند می‌گوید: «برای زوج‌ها غیرمعمول نیست که احساس کنند بارها و بارها یک بحث مشابه را دارند.»
                  • کمبود صمیمیت جسمی یا عاطفی وجود دارد
                  • رابطه شما قبلاً پر از شور و عشق فراوان بود. اما اگر شاهد (و احساس) فروپاشی عشق بوده‌اید، می‌تواند مفید باشد که کسی راهکارهایی را پیشنهاد کند که روی یکدیگر تمرکز دارند، مانند داشتن یک قرار شبانه اختصاصی.
                  • او اضافه می‌کند: «زوج‌هایی را دیده‌ام که توصیف می‌کنند بیشتر شبیه هم‌خانه‌هایی با حداقل صمیمیت یا شیمی جنسی هستند تا همسران.»
                  • اعتماد شکسته شده است
                  • شما به شریک زندگی‌تان مشکوک هستید که دروغ می‌گوید. یا می‌دانید که قطعاً دروغ می‌گویید. شاید خیانتی رخ داده باشد. اما خیانت اشکال مختلفی دارد.
                  • دکتر بورلند توضیح می‌دهد: «خیانت صرفاً مبتنی بر رفتار جنسی نیست. اعتماد در روابط می‌تواند از طریق ارتباطات آنلاین یا هنگام استفاده از رسانه‌های اجتماعی از بین برود.»
                  • در طول مشاوره ازدواج، می‌توانید روی مسائل مربوط به اعتماد خود کار کنید و مشخص کنید که آیا می‌توان آن اعتماد را دوباره برقرار کرد یا خیر.
                  • شما یک تغییر اساسی در زندگی خود داشته‌اید
                  • دکتر بورلند می‌گوید: «تولد فرزند، مرگ یکی از عزیزان، نقل مکان به خانه جدید، شغل جدید یا بازنشستگی - این تغییرات تأثیر زیادی بر ازدواج شما دارند.»
                  • توانایی کنار آمدن با تغییرات در زندگی مشترک مهم است و در طول مشاوره ازدواج، می‌توانید تکنیک‌هایی را یاد بگیرید که به شما و شریک زندگی‌تان کمک می‌کند تا با شرایط جدید کنار بیایید.
                  • و اگر این تغییرات عمده زندگی بر سایر اعضای خانواده شما مانند فرزندان تأثیر می‌گذارد، شاید ایده خوبی باشد که به مشاوره ازدواج و خانواده مراجعه کنید تا همه افراد خانه فرصتی برای ابراز احساسات خود و یادگیری تکنیک‌های مقابله با آن داشته باشند.
                  • یکی از شما اعتیاد دارد
                  • این می‌تواند یک وضعیت ترسناک باشد. دکتر بورلند می‌گوید: « اعتیاد به مواد مخدر، الکل، قمار، پورنوگرافی، ولخرجی یا سایر رفتارهای مشکل‌ساز می‌تواند فشار قابل توجهی بر یک رابطه وارد کند.»
                  • دانستن چگونگی برخورد با یکی از عزیزان می‌تواند دشوار باشد، زیرا ممکن است نسبت به شریک زندگی خود احساس خشم و رنجش کنید. یا اگر شما فردی هستید که اختلال سوء مصرف مواد یا اعتیاد دارید، پذیرفتن اینکه به کمک نیاز دارید می‌تواند دشوار باشد. اما همکاری با یک مشاور ازدواج می‌تواند منجر به گفتگوهای باز و صادقانه شود.
                  • مشاوره ازدواج چقدر موثر است؟
                  • بنابراین، آیا مشاوره ازدواج مؤثر است؟
                  • طبق گزارش انجمن روانشناسی آمریکا، مشاوره ازدواج حدود ۷۵٪ مواقع مؤثر است. کسانی که در روابط خشونت‌آمیز هستند و کسانی که در حال حاضر به طور فعال در حال جدایی هستند، بخش بزرگی از ۲۵٪ باقی‌مانده را تشکیل می‌دهند.
                  • دکتر بورلند با اطمینان خاطر می‌گوید: «زوج‌های زیادی هستند که ازدواج‌هایشان با مشاوره ازدواج تقویت و نجات یافته است. یادم می‌آید یک زوج به من گفتند: «ما بیشتر می‌خندیم. ما کارهایی انجام می‌دهیم که سرگرم‌کننده است.» و چه کسی در زندگی‌اش سرگرمی بیشتری نمی‌خواهد؟»
                  • مشاوره ازدواج می‌تواند ارزشش را داشته باشد. شما نه تنها یاد می‌گیرید که چگونه بهتر ارتباط برقرار کنید، بلکه یاد می‌گیرید که چگونه اختلافات را مدیریت کنید (چون بیایید صادق باشیم، شما هنوز هم گاهی اوقات اختلاف نظر خواهید داشت).
                  • اگر شریک زندگی‌تان از رفتن به مشاوره ازدواج امتناع کند، چه باید کرد؟
                  • غیرمعمول نیست که در یک رابطه، یکی از طرفین از مراجعه به مشاوره ازدواج امتناع کند یا مردد باشد.
                  • دکتر بورلند می‌گوید در این صورت، حل مشکلات می‌تواند دشوار باشد. اگر شریک زندگی‌تان هرگز به جلسات درمانی نرفته است، توضیح نحوه‌ی عملکرد آن و مزایایی که ممکن است هر دو از آن بهره‌مند شوید، می‌تواند مفید باشد.
                  • اگر شریک زندگی‌تان نگران این است که رابطه‌تان چگونه ممکن است تغییر کند، به او یادآوری کنید که هدف، قوی‌تر کردن رابطه‌تان است.
                  • و وقتی مشاوره ازدواج را شروع می‌کنید، ممکن است از اینکه شریک زندگی‌تان از ابراز احساساتش امتناع می‌کند، ناامید شوید. دکتر بورلند می‌گوید این موضوع رایج است و باید صبور باشید.
                  • او می‌گوید: «ممکن است چندین جلسه طول بکشد تا کسی به اندازه کافی احساس راحتی کند تا آشکارا احساسات خود را به اشتراک بگذارد.»
                  • اگر شریک زندگی‌تان علاقه‌ای به درخواست کمک ندارد، می‌توانید به تنهایی به جلسات درمانی بروید تا بتوانید استراتژی‌هایی را توسعه دهید که شما را به یک ارتباط‌دهنده و شنونده مؤثر تبدیل کند.

                  رویکردهای درمانی فعلی در ADHD

                  ۹ بازديد

                   

                  چندین دستورالعمل برای تشخیص و درمان کودکانی که ADHD دارند یا مشکوک به ADHD هستند، وجود دارد. در میان این دستورالعمل‌ها، دستورالعمل‌های بین‌المللی، ملی و منطقه‌ای مختلفی برای پزشکان عمومی وجود دارد. علاوه بر این، دستورالعمل‌هایی برای کمک به جوانان و خدمات حفاظتی جوانان نیز وجود دارد.
                  به طور سنتی، درمان ADHD شامل دارودرمانی است که اغلب با رفتاردرمانی مبتنی بر آموزش مدیریت والدین و آموزش میانجیگری برای والدین و معلمان تکمیل می‌شود [5]. علاوه بر این، مداخلات کلاسی، مداخلات دانشگاهی و مداخلات مرتبط با همسالان به عنوان رویکردهای درمانی روانی-اجتماعی استفاده می‌شوند [6]. در مورد دارودرمانی، تجویز متیل فنیدات اغلب روش انتخابی است (به عنوان مثال، ریتالین، کنسرتا، اکواسیم، مدیکینت). با این حال، دی-آمفتامین و همچنین داروهای غیر روانگردان مانند اتوموکستین و گوانفاسین نیز تجویز می‌شوند [7]. در طول سال‌های گذشته، مطالعه درمان چندوجهی کودکان مبتلا به ADHD و مطالعات پیگیری (به اصطلاح مطالعات MTA) تحقیقات فراوانی در مورد داروهای محرک، درمان‌های رفتاری، ترکیب آنها و مراقبت‌های اجتماعی خود انتخاب شده ارائه داده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که هم داروهای محرک و هم درمان ترکیبی در کوتاه‌مدت، مزایای بالینی واضحی داشته‌اند، اما در درازمدت، همانطور که پس از 24 ماه و همچنین پس از 6 و 8 سال ارزیابی شد، تفاوت‌های گروهی کاهش می‌یابد [8]. این یافته‌ها، در کنار مطالعاتی که عوارض جانبی بالقوه دارودرمانی [9•، 10]، پاسخ جزئی به دارو [7] و زمان و هزینه بالای ترکیب درمان‌ها به دلیل مشارکت متخصصان متعدد [6] را نشان می‌دهند، منجر به افزایش علاقه به توسعه درمان‌های غیر دارویی جایگزین در ADHD شده است.
                  به عنوان مثال، رویکردهای آموزش مبتنی بر شناخت کامپیوتری (مانند آموزش حافظه کاری و توجه) با هدف کاهش علائم اصلی ADHD و مقابله با عملکرد عصبی-روانشناختی انجام می‌شوند. تحقیقات در مورد این موضوع هنوز در مراحل اولیه است و مطالعات کنترل‌شده‌تری در مورد اثرات آن بر علائم اصلی ADHD مورد نیاز است [11]. یکی دیگر از روش‌های درمانی جایگزین برای ADHD که در گذشته به طور گسترده‌تری مورد مطالعه قرار گرفته است، نوروفیدبک است. در پاراگراف‌های بعدی، (۱) نوروفیدبک را معرفی خواهیم کرد، (۲) پروتکل‌های استاندارد برای ADHD را ارائه می‌دهیم، (۳) شواهد گذشته و فعلی در درمان ADHD را بررسی می‌کنیم، و (۴) وضعیت فعلی مقررات نهادی و حرفه‌ای اجرای بالینی نوروفیدبک را به تصویر می‌کشیم.

                  برای درمان بیش فعالی کودکان با گروه ویان تماس بگیرید

                  تعریف، تاریخچه و مکانیسم عمل نوروفیدبک

                  علیرغم محبوبیت اخیر تکنیک‌های نورومدولاسیون، نوروفیدبک در بیشتر موارد هنوز یک قلمرو ناشناخته است. نوروفیدبک مبتنی بر رابط مغز و کامپیوتر (BCI) است و توسط یک سیستم نرم‌افزاری و یک خط لوله پردازشی پیاده‌سازی می‌شود که در مجموع از پنج عنصر تشکیل شده است (شکل 1) [12•]. نوروفیدبک فعالیت مغز خود شرکت‌کننده را که از قبل پردازش شده است (مراحل 1 و 2) اندازه‌گیری می‌کند. پارامترهای مغز از پیش انتخاب شده (یک باند فرکانسی خاص یا یک پتانسیل مغزی) به صورت آنلاین محاسبه می‌شوند (مرحله 3) و به سیگنال‌هایی تبدیل می‌شوند که در زمان واقعی به کاربر بازخورد داده می‌شوند (مرحله 4). بنابراین، ویژگی‌های انتخاب شده فعالیت مغز برای شرکت‌کننده قابل درک می‌شوند. از طریق این بازخورد، شرکت‌کننده (مرحله 5) می‌تواند یاد بگیرد که فعالیت مغز خود را خودتنظیم کند تا مستقیماً مکانیسم عصبی زیربنایی شناخت و رفتار را تغییر دهد.
                  پیشنهاد شده است که نوروفیدبک مبتنی بر اصول شرطی‌سازی عامل و یادگیری مهارت‌های رویه‌ای است. با توجه به این مکانیسم‌های یادگیری، انتظار می‌رود که نوروپلاستیسیته در طول آموزش نوروفیدبک یا از طریق انعطاف‌پذیری هبی یا انعطاف‌پذیری ضد هبی/هموستاتیک رخ دهد. اعتقاد بر این است که چنین مکانیسم‌های تنظیمی ذاتی از حالت‌های شدید فعالیت مغز، مانند قدرت سیناپسی بالا یا پایین پاتولوژیک یا حالت‌های نوسانی، جلوگیری می‌کنند. برای مطالعه بیشتر، به [13•] مراجعه کنید.
                  امروزه، نوروفیدبک به سه روش استفاده می‌شود: (i) به عنوان یک ابزار درمانی برای عادی‌سازی فعالیت منحرف مغز و درمان اختلالات عصبی-شناختی، (ii) به عنوان یک آموزش به اصطلاح اوج عملکرد برای افزایش عملکرد شناختی در شرکت‌کنندگان سالم، و (iii) به عنوان یک روش تجربی برای بررسی نقش علّی نوسانات عصبی در شناخت و رفتار. به طور دقیق‌تر، تحقیقات نوروفیدبک تحت سلطه دو جریان است: تحقیقات بالینی و تحقیقات الهام گرفته از علوم اعصاب، که عمدتاً مبتنی بر نوآوری‌های روش‌شناختی و فنی اخیر و همچنین دانش روزافزون در مورد همبستگی‌های عصبی رفتار و شناخت است. برخی از نمونه‌های پروتکل‌های نوروفیدبک EEG که اخیراً توسعه یافته‌اند، عبارتند از افزایش یا کاهش آلفای بالا [14، 15]، افزایش بتای پیشانی [16] و تتای خط میانی پیشانی [17]، و همچنین پروتکل‌های نوروفیدبک با استفاده از نوروفیدبک fMRI [18•].
                  از نظر تاریخی، نوروفیدبک به کشف اولیه الکتروانسفالوگرام انسانی (EEG) توسط هانس برگر برمی‌گردد. تنها 6 سال پس از این موفقیت، دو محقق فرانسوی - گوستاو دوروپ و آلفرد فسارد - برای اولین بار گزارش دادند که ریتم آلفای EEG می‌تواند تحت تأثیر شرطی‌سازی کلاسیک قرار گیرد [19]، که تصور می‌شود یکی از اصول اساسی نوروفیدبک باشد. این مشاهده اولیه با مطالعات سیستماتیک‌تری در اوایل دهه 1940 دنبال شد که بیشتر نشان داد همه انواع پاسخ‌های شرطی پاولوفی را می‌توان در "پاسخ مسدود کردن آلفای EEG" نشان داد [20]. در یک مطالعه بعدی، جاسپر و شاگاس [21] بررسی بیشتری کردند که آیا شرکت‌کنندگان می‌توانند کنترل ارادی بر این پاسخ مسدود کردن آلفا نیز اعمال کنند یا خیر. در این مطالعه، آنها از شرکت‌کنندگان خواستند که دکمه‌ای را فشار دهند که چراغ‌ها را روشن و خاموش می‌کرد و هنگام فشار دادن دکمه از دستورات کلامی زیرصدایی استفاده می‌کردند (مثلاً هنگام فشار دادن دکمه "بلوک" و هنگام رها کردن دکمه "توقف"). پس از پنج جلسه، فرد مورد مطالعه توانست به طور ارادی فعالیت آلفا را در حالی که چراغ‌ها خاموش بودند (وضعیتی که در آن آلفای همزمان معمولاً وجود دارد) سرکوب کند. با وجود این پیشرفت‌های اولیه، تنها در دهه 1970 بود که همین اصول به طور سیستماتیک‌تری به کار گرفته شدند و اولین پیامدهای بالینی در مقالات شرح داده شد. این پیشرفت‌ها با کشف اثرات ضد تشنجی نوروفیدبک ریتم حسی-حرکتی (SMR) در گربه‌ها [22] و متعاقباً در انسان‌ها [23] انگیزه گرفتند. نقش فرضی مدولاسیون SMR بر رفتار حرکتی با اولین نمایش اثرات مثبت نوروفیدبک SMR در اختلال بیش‌جنبشی [24] دنبال شد. تقریباً در همان دوره 1960-1970، اولین گزارش از کنترل ارادی بر یک پتانسیل مغزی کند به نام تغییر منفی مشروط (CNV) یا "پتانسیل بریتشافت" (پتانسیل آمادگی، به دلیل ویژگی این پتانسیل که هنگام آماده شدن برای عمل، مثلاً هنگام انتظار در مقابل چراغ راهنمایی، ظاهر می‌شود) گزارش شد [25]، که پایه و اساس رویکرد نوروفیدبک شناخته شده دیگری، یعنی نوروفیدبک پتانسیل قشری کند (SCP) را بنا نهاد. اولین کاربرد نوروفیدبک SCP در ADHD در سال 2004 گزارش شد [26]. یافته‌های اولیه که در بالا به عنوان نوروفیدبک SMR و TBR توضیح داده شد، منجر به چیزی شد که در حال حاضر به عنوان "نوروفیدبک باند فرکانسی" می‌شناسیم.



                   

                  چرا زنان بیشتر از همیشه استرس دارند و چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟

                  ۹ بازديد

                  استرس چیست؟

                   

                  استرس لزوماً یک بیماری یا وضعیت سلامت روان نیست، اما می‌تواند اثرات ماندگاری بر سلامت روان و تندرستی فرد داشته باشد.  موسسه استرس آمریکا،  استرس را به عنوان پاسخ خاص بدن به هرگونه تقاضای خوشایند یا ناخوشایند توصیف می‌کند. معمولاً منبع استرس ناشی از نوعی تغییر در زندگی است. به عنوان مثال، طلاق، از دست دادن یکی از عزیزان، تولد فرزند، از دست دادن شغل یا حتی به دست آوردن شغل جدید. اما همچنین می‌تواند از محیط اطراف فرد، مانند یک رئیس پرخاشگر یا یک مکالمه پرتنش، ناشی شود.

                   

                  زنان و استرس

                   

                  تحقیقات نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در مقایسه با سال‌های گذشته، سطوح بالاتری از استرس را تجربه می‌کنند. یک نظرسنجی انجام شده توسط  انجمن روانشناسی آمریکا  نشان داد که تقریباً ۸۰٪ از بزرگسالان آمریکایی، آینده کشور را منبع قابل توجهی از استرس می‌دانند که نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته است. کارشناسان می‌گویند که عدم قطعیت سیاسی و اقتصادی مداوم کشور، بر سلامت روان و جسم تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، یک نظرسنجی توسط  مرکز تحقیقات امور عمومی آسوشیتدپرس-NORC  نشان داد که حدود نیمی از بزرگسالان آمریکایی می‌گویند که سیاست‌های تجاری رئیس جمهور ترامپ قیمت‌ها را «زیاد» افزایش می‌دهد و از هر ۱۰ نفر، ۳ نفر دیگر فکر می‌کنند که قیمت‌ها می‌توانند «تا حدودی» افزایش یابند. همین نظرسنجی نشان داد که تقریباً نیمی از آمریکایی‌ها نیز «به شدت» یا «خیلی» نگران احتمال رکود اقتصادی ایالات متحده در چند ماه آینده هستند.

                  اگرچه این آمار حیرت‌انگیز است، اما زنان از نظر تاریخی در مقایسه با مردان، سطوح بالاتری از استرس و بار را تجربه کرده‌اند - و به نظر می‌رسد این اعداد در حال افزایش هستند. به عنوان مثال، در یک  مطالعه در سال ۲۰۲۳  با نمونه‌ای از بیش از ۳۰۰۰ بزرگسال، زنان سطح استرس خود را به طور متوسط ۵.۳ از ۱۰ ارزیابی کردند، در حالی که مردان به طور متوسط ۴.۸ از ۱۰ گزارش کردند و احتمال بیشتری داشت که سطح استرس خود را بین ۸ تا ۱۰ نسبت به مردان ارزیابی کنند (۲۷٪ در مقابل ۲۱٪). زنان همچنین بیشتر احتمال داشت که بگویند «کاملاً موافق» هستند که هیچ کس نمی‌فهمد چقدر استرس دارند و کمتر احتمال داشت که گزارش دهند می‌توانند به سرعت بر استرس غلبه کنند.

                  همین مطالعه نشان داد که زنان همچنین بیشتر احتمال دارد استرس مربوط به پول، خانواده، مسئولیت‌ها و روابط را گزارش کنند و ۶۸٪ از زنان مورد بررسی اذعان کردند که در مقایسه با ۶۳٪ از مردان، به حمایت بیشتری نیاز دارند. کارشناسان معتقدند که این عوامل استرس‌زا با نگرانی‌های اضافی و جدیدتر در مورد تغییرات در حقوق باروری و حقوق زنان، دسترسی به آموزش برای فرزندان و دسترسی به بازنشستگی و تأمین اجتماعی، تشدید شده‌اند. نگرانی‌های فعلی همچنین به احساسات استرسی که زنان از نظر تاریخی در رابطه با شکاف دستمزد فعلی  که  اخیراً تا حدودی کاهش یافته است، تجربه کرده‌اند، توهین به آسیب می‌افزاید، اما زنان همچنان به طور متوسط ۸۵٪ از درآمد مردان را دریافت می‌کنند.

                  بسیاری از زنان رنگین‌پوست این نگرانی‌ها را همراه با عوامل  استرس‌زای اضافی  و آسیب‌های روانی مرتبط با تجربیات نژادپرستی تجربه می‌کنند. از آنجا که زنان رنگین‌پوست به دلیل زن بودن و غیرسفیدپوست بودن در اقلیت قرار گرفته‌اند، اغلب همزمان در معرض نژادپرستی و تبعیض جنسیتی قرار می‌گیرند. عوامل دیگری که احساس استرس را تشدید می‌کنند عبارتند از تمایلات جنسی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی، ملیت و شهروندی - که همه این گروه‌ها در شرایط اجتماعی-سیاسی و اجتماعی-فرهنگی فعلی به ویژه آسیب‌پذیر شده‌اند.

                  اثرات استرس بر زنان

                  استفاده از اصطلاح «استرس» یا «استرس‌زده» برای توصیف ناراحتی‌های جزئی غیرمعمول نیست، و اگرچه احساس استرس می‌تواند جزئی و زودگذر باشد، استرس می‌تواند مزمن نیز باشد و چالش‌های مختلفی را در انجام وظایف روزانه ایجاد کند. با این حال، هرچه علت استرس شدیدتر باشد، احتمال بروز علائم شدیدتر بیشتر است.

                  وقتی بدن یک تهدید درک شده را حس می‌کند، سطح استرس به طور طبیعی افزایش می‌یابد و هورمون‌هایی مانند اپی نفرین، کورتیزول و نوراپی نفرین آزاد می‌شوند تا هوشیاری بیش از حد، فشار خون بالاتر و عضلات منقبض شده را افزایش دهند. این اغلب پاسخ "جنگ یا گریز" نامیده می‌شود که از استرس حاد ناشی می‌شود. از قضا، در کوتاه مدت، استرس می‌تواند به تفکر، هوشیاری و تمرکز کمک کند. اما وقتی استرس مزمن می‌شود، می‌تواند منجر به مشکلات سلامت جسمی و روانی شود.

                  در دوران سخت، زنان ممکن است کمتر به سلامت جسمی و روحی خود اولویت دهند و نیازهای دیگران را بر نیازهای خود مقدم بدانند. مردان و زنان اثرات مشابهی از استرس، مانند مشکلات خواب، سردرد، سوء هاضمه و سیستم ایمنی ضعیف‌تر را تجربه می‌کنند. اما تحقیقات نشان می‌دهد که زنان ممکن است سایر اثرات استرس را متفاوت از مردان احساس کنند.

                  برای مثال، مطالعات نشان می‌دهد که استرس در زنان با موارد زیر مرتبط است:

                  • بیماری‌های معده مانند اسهال، گاز، نفخ و استفراغ و استرس مزمن می‌توانند باعث سندرم روده تحریک‌پذیر شوند - وضعیتی که در زنان دو برابر مردان شایع است.
                  • چاقی، که زنان بیشتر از مردان در معرض خطر افزایش وزن مرتبط با استرس هستند.
                  • سردرد و میگرن که به عنوان سردردهای تنشی توصیف می‌شوند، در زنان شایع هستند و می‌توانند با سایر دردها و ناراحتی‌های بدن همراه باشند.
                  • مشکلات قلبی می‌تواند ناشی از سطوح استرس مزمن باشد که می‌تواند فشار خون و ضربان قلب را افزایش دهد و منجر به مشکلات جدی پزشکی مانند سکته مغزی و حمله قلبی شود. اثرات منفی استرس ممکن است برای زنان کمتر از ۵۰ سال با سابقه مشکلات قلبی بیشتر باشد.
                  • مشکلات چرخه قاعدگی می‌تواند ناشی از استرس مزمن یا طولانی مدت باشد که می‌تواند منجر به سندرم پیش از قاعدگی شدیدتر یا دوره‌های نامنظم شود.
                  • مشکلات بارداری می‌تواند ناشی از سطوح بالای استرس باشد که احتمال بروز مشکلات در بارداری را افزایش می‌دهد. عدم توانایی در بارداری نیز منبع استرس است.
                  • عدم تعادل هورمونی که بر تستوسترون، استروژن و پروژسترون تأثیر می‌گذارد، می‌تواند در اثر قرار گرفتن در معرض استرس مزمن ایجاد شود که می‌تواند علائم مرتبط با یائسگی را بدتر کند.

                  مقابله با استرس

                  هنگام مواجهه با استرس، همه چیز از دست نرفته است. در واقع، کارشناسان می‌گویند بسته به علت، می‌توان استرس را درمان کرد. در اینجا چند پیشنهاد در مورد چگونگی تسکین علائم مرتبط با استرس ارائه شده است.

                  • در فعالیت‌هایی شرکت کنید که برایتان شادی به ارمغان می‌آورند.
                  • با افرادی که از آنها لذت می‌برید و دوستشان دارید، وقت بگذرانید.
                  • حداقل هفته‌ای یک بار مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید.
                  • مرزهای مشخصی با دیگران تعیین کنید و مراقب باشید که مدام از خودتان فراتر نروید.
                  • وقتی به کمک نیاز دارید، درخواست کمک کنید.
                  • با یک متخصص صحبت کنید

                  چگونه عدم تقارن لابیاها را اصلاح کنیم؟

                  ۷ بازديد



                  چگونه عدم تقارن لابیاها را اصلاح کنیم؟ نامتقارن بودن لابیاها جزء موارد شایعی است که در بسیاری از خانم ها مشاهده می شود که البته می تواند اعتماد به نفس را نیز پایین بیاورد. نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که آناتومی و ساختار ناحیه تناسلی بدن هر خانمی با دیگری متفاوت است و هرگز نمی توان شکل و فرم ایده آلی را برای لابیاها در نظر گرفت. واژن از لب داخلی (لایبا مینور) و لب خارجی (لابیا ماژور) تشکیل می شود که لابیا ماژور از لابیا مینور بزرگ تر است و پهنای لابیا مینورها معمولا تقارنن ندارد، البته در حالت طبیعی میزانی از نامتقارن بودن در این ناحیه وجود دارد. خانم هایی که از نامتقارن بودن یا بزرگ بودن یکی از لابیاها نسبت به دیگری ناراضی هستند و اعتماد به نفس خود را از دست داده اند، امکان اصلاح این مشکل با انجام روشی به نام لابیاپلاستی وجود دارد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

                  علت نامتقارن بودن لابیاها چیست؟

                  نامتقارن بودن لابیا به زمانی اطلاق می شود که یکی از لب ها از دیگری بزرگ تر، بلندتر و یا پهن تر باشد که این حالت به دلیل تغییرات طبیعی بدن خانم ها اتفاق می افتد و مواردی مانند بالا رفتن سن، یائسگی، زایمان و رابطه جنسی نیز بر آن تاثیر می گذارند. نامتقارن بودن یا بزرگ بودن لابیاها که با عنوان هایپرتروفی نیز شناخته می شود، می تواند منجر به بروز مشکلاتی حین انجام برخی کارها و فعالیت ها، هنگام پوشیدن لباس های تنگ و یا حتی عفونت شود. اما این را هم در نظر داشته باشید که تغییرات ظاهری و فرم لابیاها هیچ گونه تاثیری بر سلامت این ناحیه نخواهد گذاشت.

                  articlesamplekhalili 5
                  اصلام عدم تقارن لابیاها با لابیاپلاستی

                  لابیاپلاستی روش جراحی است که در آن هر گونه بافت و پوست اضافی از روی لابیاها برداشته می شود و باقی مانده پوست به سمت هم کشیده و بخیه زده خواهد شد که نتیجه آن کاهش اندازه لابیا و هم چنین بهبود تقارن لابیاها می باشد. برش های این روش ما بین چین های طبیعی لابیاها زده می شوند تا کمتر قابل مشاهده باشند، از طرفی، بافت اسکار به مرور بهبود پیدا می کند تا جایی که با چشم دیده نخواهد شد.
                  لابیاپلاستی به یکی از روش های زیر انجام می شود:

                  • تکنیک تریم (Trim). در این روش، اقداماتی بر روی قسمت داخلی لابیا انجام می شود که نه تنها بزرگ بودن لابیا برطرف می شود، بلکه به رفع تیرگی نیز کمک خواهد شد.
                  • تکنیک Wedge. در این روش، برش مثلثی شکل (V) بر روی قسمت میانی لابیا زده می شود و باقی مانده پوست به هم بخیه زده می شوند که نتیجه آن بر جای ماندن اسکاری عمودی در ناحیه درمان می باشد. پزشک با بررسی ها و معایناتی که در طول جلسه مشاوره انجام می دهد، به این نتیجه می رسد که کدام روش برای شما مناسب تر می باشد.
                  مراقبت های بعد از اصلاح عدم تقارن لابیاها با لابیاپلاستی

                      کاملا طبیعی است که بعد از پایان جراحی، لابیاها کمی متورم باشند که استفاده از کمپرس یخ می تواند به تسکین این عارضه کمک کند.
                      توجه داشته باشید که بخیه ها باید کاملا خشک و تمیز باشند تا عفونت نکنند، به همین خاطر، از رفتن به استخر باید خودداری شود و توصیه می شود زمان استحمام کوتاه باشد و حتما بعد از آن، ناحیه تناسلی را کامل خشک کنید.
                      از برقراری رابطه جنسی به مدت حداقل یک ماه خودداری شود.
                      از پوشیدن لباس زیر تنگ باید خودداری شود، تا فشاری به بخیه ها وارد نگردد.
                      بهتر است تا چند روز بیشتر استراحت کنید و انجام فعالیت های شدید بدنی را به تاخیر بیندازید.
                      در صورت مشاهده علائمی از عفونت مانند ترشحات چرکی، تشدید درد یا التهاب و تب، حتما به پزشک مراجعه کنید.


                  اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD)

                  ۱۲ بازديد

                   

                  اختلال بیش فعالی و کمبود توجه (ADHD) یک مشکل طولانی مدت است که منجر به تمرکز ضعیف و کنترل تکانه‌ها می‌شود. این اختلال می‌تواند بر یادگیری و تعاملات اجتماعی کودک تأثیر بگذارد و تأثیر زیادی بر عملکرد خانواده داشته باشد.

                   

                  تخمین زده می‌شود که از هر 20 کودک در استرالیا، یک نفر به ADHD مبتلا است. این اختلال در پسران شایع‌تر از دختران است. 

                   

                  علل دقیق ADHD ناشناخته است، اما این بیماری معمولاً در خانواده‌ها ارثی است، بنابراین ژن‌ها تا حدودی در آن نقش دارند. ADHD ناشی از تربیت نادرست والدین نیست.

                   

                  با حمایت‌های خوب در خانه و مدرسه، و در برخی موارد، درمان دارویی، کودک مبتلا به ADHD می‌تواند زندگی موفقی داشته باشد. 

                   

                  علائم و نشانه‌های ADHD

                   

                  علائم و نشانه‌های اصلی ADHD شامل موارد زیر است:

                   

                  • بی‌توجهی - مشکل در تمرکز، فراموش کردن دستورالعمل‌ها، رفتن از یک کار به کار دیگر بدون اتمام آن
                  • تکانشگری - عمل کردن بدون فکر، حرف زدن بیش از حد، از دست دادن کنترل احساسات به راحتی، مستعد تصادف بودن
                  • بیش فعالی - بی قراری و ناآرامی مداوم.

                   

                  برخی از کودکان ADHD دارند، اما بیش فعالی ندارند. این کودکان در تمرکز و توجه مشکل دارند و می‌توانند فراموشکار باشند و به راحتی حواسشان پرت شود. گاهی اوقات از اصطلاح «ADHD بی‌توجه» برای توصیف این وضعیت استفاده می‌شود.

                  مهم است به یاد داشته باشید که همه کودکان خردسال دامنه توجه محدودی دارند و گاهی اوقات بدون فکر کردن کارهایی را انجام می‌دهند، اما فقط تعداد کمی از آنها ADHD دارند. با این حال، اگر فرزند شما علائم ADHD را دارد، که باعث ایجاد مشکلاتی برای فرزندتان می‌شود، باید فرزندتان را از نظر ADHD و مشکلات مرتبط با آن ارزیابی کنید.  

                   

                  چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم

                   

                  تشخیص ADHD باید توسط یک متخصص بهداشت آموزش دیده و باتجربه انجام شود. اگر نگران فرزندتان هستید، ابتدا به پزشک عمومی خود مراجعه کنید. آنها می‌توانند شما را به یک متخصص اطفال یا روانشناس کودک ارجاع دهند که قادر به ارزیابی فرزند شما خواهد بود.

                   

                  مهم است که مطمئن شوید علائم ناشی از چیز دیگری نیست که ممکن است به درمان متفاوتی نیاز داشته باشد. هیچ آزمایشی برای ADHD وجود ندارد - ارزیابی با استفاده از طیف وسیعی از اطلاعات ارائه شده توسط خانواده و مدرسه فرزند شما انجام می‌شود. سایر متخصصان سلامت، مانند آسیب‌شناس گفتار، نیز ممکن است در ارزیابی فرزند شما دخیل باشند.

                   

                  بیشتر کودکان مبتلا به ADHD مشکلات مرتبط دیگری مانند مشکلات یادگیری، مشکلات خواب یا اضطراب نیز دارند. این موارد باید در کنار ADHD ارزیابی و مدیریت شوند.

                   

                  درمان ADHD

                   

                  شما می‌توانید با استفاده از استراتژی‌های مثبت فرزندپروری، همراه با مجموعه‌ای از استراتژی‌های خانه و کلاس درس، به فرزندتان در مدیریت علائم ADHD کمک کنید. این موارد شامل پایبندی به یک روال، ایجاد مهارت‌های اجتماعی و برنامه‌ریزی محیط یادگیری فرزندتان می‌شود. گاهی اوقات مشاوره برای فرزندتان یا خانواده نیز مورد نیاز است.

                   

                  اگر پس از امتحان کردن این راهکارها، علائم فرزندتان هنوز تأثیر زیادی بر زندگی او دارد، پزشک ممکن است دارو را توصیه کند.

                   

                  داروهای محرک

                   

                  مؤثرترین درمان برای علائم ADHD، داروهای محرک است که از دهه ۱۹۷۰ درمان استاندارد برای کودکان مبتلا به ADHD بوده است. حدود یک تا دو درصد از کودکان در استرالیا داروهای محرک دریافت می‌کنند.

                   

                  محرک‌ها بر بخش‌هایی از مغز که در کنترل توجه و برانگیختگی (هوشیاری و بیداری) نقش دارند، تأثیر می‌گذارند. این داروها تمرکز، کنترل تکانه و بیش‌فعالی را در حدود ۸۰ درصد از کودکان مبتلا به ADHD تا حد زیادی بهبود می‌بخشند.

                   

                  دو محرک رایج مورد استفاده در استرالیا متیل فنیدات و دگزامفتامین هستند. هر دو عملکرد و عوارض جانبی مشابهی دارند. محرک‌ها می‌توانند کوتاه‌اثر یا طولانی‌اثر باشند. انواع کوتاه‌اثر معمولاً حدود سه تا چهار ساعت اثر می‌کنند در حالی که انواع طولانی‌اثر می‌توانند بین شش تا دوازده ساعت اثر کنند.

                   

                  در استرالیا، داروهای محرک تحت نظارت هستند و فقط توسط متخصصان اطفال، روانپزشکان کودک یا متخصصان مغز و اعصاب (و در شرایط خاص، پزشکان عمومی) قابل تجویز هستند.

                   

                  داروهای محرک احتمالاً بیشترین تحقیقات را در بین داروهای تجویز شده برای کودکان دارند. این داروها در دوزهای مورد استفاده برای درمان ADHD اعتیادآور نیستند. برخی از کودکان فقط در روزهای مدرسه از آنها استفاده می‌کنند و در آخر هفته‌ها هیچ گونه عوارض ترک اعتیاد را تجربه نمی‌کنند.

                   

                  داروهای غیرمحرک نیز موجود هستند، به عنوان مثال، اتوموکستین (استراترا)، کلونیدین و گوانفاسین (اینتونیو). این داروها می‌توانند برای برخی از کودکان مبتلا به ADHD، مانند کسانی که عوارض جانبی داروهای محرک را تجربه می‌کنند، مفید باشند.

                   

                  عوارض جانبی داروهای محرک

                   

                  شایع‌ترین عارضه جانبی محرک‌ها، کاهش اشتها (به‌ویژه برای ناهار) است که گاهی اوقات می‌تواند بر افزایش وزن تأثیر بگذارد. عوارض جانبی کمتر شایع عبارتند از:

                   

                  • دردهای معده
                  • سردرد و سرگیجه
                  • مشکل در به خواب رفتن
                  • کودک تحریک‌پذیر، گوشه‌گیر یا بسیار احساساتی می‌شود.

                   

                  بعضی از کودکان هیچ عارضه جانبی نخواهند داشت. اگر عوارض جانبی رخ دهد، اغلب می‌توان آنها را با تغییر دوز یا زمان مصرف دارو مدیریت کرد. اگر عوارض جانبی شدیدتری رخ دهد، می‌توان مصرف محرک‌ها را فوراً و بدون نیاز به کاهش تدریجی دوز، قطع کرد. هیچ عارضه ترک وجود ندارد.

                   

                  ممکن است محرک‌ها تأثیر جزئی بر رشد (قد) برخی از کودکان داشته باشند، بنابراین لازم است این موضوع همراه با وزن آنها کنترل شود.

                   

                  داروهای محرک ممکن است باعث افزایش بسیار کمی در ضربان قلب و فشار خون شوند. این امر برای کودکانی که قلب طبیعی دارند، بسیار بعید است که مشکلی ایجاد کند. اگر فرزند شما ناهنجاری قلبی یا عروقی شناخته شده یا سابقه خانوادگی مشکلات قلبی دارد، ممکن است قبل از شروع مصرف داروهای محرک، آزمایش‌هایی لازم باشد.

                   

                  پیگیری

                   

                  کودکانی که داروهای محرک مصرف می‌کنند باید توسط پزشک معالج خود تحت نظر باشند. این کار باید به طور منظم در مراحل اولیه درمان و حداقل هر شش ماه یکبار در طول مصرف داروهای محرک توسط کودک انجام شود. به طور خاص، قد، وزن، ضربان قلب و فشار خون باید بررسی شوند.

                   

                  روغن ماهی - آنچه تحقیقات می‌گویند

                   

                  درمان‌های غیر دارویی زیادی وجود دارد که ممکن است برای برخی از کودکان مبتلا به ADHD مفید باشد، مانند روغن ماهی. رژیم‌های غذایی حذفی معمولاً مفید نیستند، اما تغذیه خوب مهم است.  

                  نکات کلیدی برای به خاطر سپردن

                   

                  • کودکان مبتلا به ADHD بی‌توجه، تکانشی و گاهی بیش‌فعال هستند، اما همه کودکانی که این علائم را دارند، ADHD ندارند.
                  • هیچ آزمایشی نمی‌تواند ADHD را تشخیص دهد - ارزیابی توسط پزشک یا روانشناس شامل جمع‌آوری اطلاعات از خانواده‌ها و مدارس است.
                  • استراتژی‌های مثبت فرزندپروری، حمایت مدرسه و مشاوره می‌تواند به اکثر کودکان مبتلا به ADHD کمک کند.
                  • داروهای محرک موثرترین درمان برای علائم ADHD هستند.
                  • بیشتر کودکان مبتلا به ADHD مشکلات دیگری نیز دارند که باید به آنها رسیدگی شود، مانند مشکلات یادگیری، اضطراب و مشکلات خواب.